کردکوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
وجه تسمیه بازآوری مطالب منبع دار
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار
خط ۴۲:
 
== تاریخچه نام ==
کردکوی تا ۱۹ تیر ۱۳۱۹ به کردمحله (کاردمله) مشهور بوده که در این روز نام کردمحله به کردکوی تغییر داده‌شد. ولی همچنان نیز نام '''کاردمله''' در این منطقه رایج است.
'''نظر اول :'''
 
در سال ۱۱۵۱ (هجری قمری) [[نادر شاه افشار]] پس از غلبه بر سردار مشهور عثمانی [[توپال عثمان پاشا]] و فتح [[بغداد]] به هنگام عبور از اورامانات تمامی مردم منطقه پرجمعیت فاوج (همان پاوه) که مردان دلیر و جنگجویی بودند و در عین حال هم تیر اندازان ماهر و هم باروت سازان قابلی بودند به سمت [[استرآباد]] کوچ داد که هم عاملین تجهیز سپاه او باشند و هم سدی عظیم در برابر [[ترکمن‌ها]]، که هرازگاه به استرآباد و اطرافش شبیخون می‌زدند و غارت می‌کردند؛ نادرشاه مسئولیت مردم فاوج را برعهده شخصی به نام [[میرزا شفیع بیک پاوه‌ای]] گذاشت که با انسجام واتحاد این طایفه، ترکمن‌ها میخکوب شدند. پس از سرکوب [[ترکمن‌ها]] توسط مردم فاوج (پاوه) نادر شاه اجازه برگشت به آنها را نداد (البته به احتمال بسیار زیاد خود بزرگان مردم پاوه نیز خود تمایلی به برگشت نداشتند؛ چون زمینهایی که در [[کردکوی]] به پاس خدماتشان در اختیار آنها گذاشته شده بود بسیار حاصلخیز تر و مرغوب تر بودند) و '''آنها را را در منطقه ای از [[استان گلستان|گلستان]] که بعدها به مناسبت کرد بودن آنها کردکوی نام گرفت اسکان داد.''' این اسارت و تبعید مردم فاوج (همان پاوه) که حدود سیصد سال قبل رخ داد به تبعید تمامی مردم فاوج (همان پاوه) منجر گردید؛ به حدی که این منطقه خالی از سکنه شد (در واقع مردم کردکوی نوادگان فاوجی‌های تبعید شده هستند و اجداد آنها از زمانهای باستانی در پاوه ساکن بوده‌اند) .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کردان مهاجر به مازندران و استر آباد و خراسان|نام خانوادگی=مینوروسکی|نام=ولادمیر|ناشر=خوارزمی|سال=1340|شابک=|مکان=تهران|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عشایر رکاب نادر شاه|نام خانوادگی=راولینسون|نام=سر هنری|ناشر=سامان جهان سوز|سال=1338|شابک=|مکان=تهران|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کردنامه|نام خانوادگی=ایلزئوس|نام=|ناشر=احمد آرام|سال=1336|شابک=|مکان=تهران|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=snapptrip|کد زبان=fa|تاریخ=1397/02/19|وبگاه=https://www.snapptrip.com|نشانی=https://www.snapptrip.com/blog/%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DA%A9%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%DA%AF%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86|عنوان=کردکوی؛ بهشت سرسبز گرگان کجاست؟}}</ref>
 
'''نظر دوم:'''
 
مردم شهر و شهرستان کردکوی از [[قوم تپور|قومیت طبری]] ([[مازندرانی]]) هستند و به زبان [[زبان مازندرانی|طبری]] سخن می‌گویند.<ref>http://www.bandpay.ir/گستره-زبان-مازندراني-،-از-ایران-تا-افغا/</ref>
لهجه مردم کردکوی و [[بندرگز]] یکی از لهجه‌های دوازده‌گانه زبان‌ طبری می‌باشد که در شرق این منطقه زبانی قرار دارد. کِرد «kerd» در زبان طبری به معنای گله‌دار می‌باشد که در لهجه مردم شرق استان مازندران و غرب استان گلستان به صورت کارد گویش می‌شود.<ref>واژه‌نامه بزرگ تبری، گروه پدید آورندگان به سرپرستی: [[جهانگیر نصراشرفی]] و [[حیسن صمدی]]، سال 1377، جلد اول، ص 31</ref> کارد‌‌ها نباید با قوم کُرد که در مناطق غربی ایران زندگی می‌کنند اشتباه گرفته‌شوند. پژوهشگران کِرد ها، گالش ها «Galeš» و مختابادها را دسته ای از رعایای [[مردم تبری|طبری‌تبار]] (مازندرانی) می‌دانند که دامدار بوده و در تابستان‌ها مجبور به ترک جلگه بوده‌اند. '''علی ذبیحی''' پژوهشگر مازندرانی تفاوت بین گالش و کِرد را این‌چنین بیان میکند: گالش «gâleš» امروزه در شمال به معنی فردی است که از رمه گاوان نگهداری می‌کند و با نگهبان گوسفندان که کِرد «kerd» یا «چوپان» نامیده می‌شود فرق دارد.<ref>http://mazandnume.com/fullcontent/15868/گالش-مازندرانی-و-گالش-روسی/</ref> [[مردم مازندرانی|مردم طبری]] به مناطقی که کِرد‌ها در آن ساکن بودند: '''کِردمله (کردمحله)'''، '''کِردخیل'''، '''کِردکتی''' و ... میگفتند. کردکوی تا ۱۹ تیر ۱۳۱۹ به کردمحله (کاردمله) مشهور بوده که در این روز نام کردمحله به کردکوی تغییر داده‌شد. ولی همچنان نیز نام '''کاردمله''' در این منطقه رایج است.
کردکوی در مجاورت ''تمیشه'' باستان قرار دارد که در افسانه‌های [[شاهنامه]] بنای آن را به [[فریدون پسر آبتین]] نسبت داده‌اند.
 
==اقوام==
اصلی ترین قوم ساکن در کردکوی را [[قوم تپور|تپوری‌ها]](طبری‌ها) تشکیل میدند. علاوه بر طبری‌ها اقوام کرد و سیستانی نیز در طول تاریخ به این سرزمین مهاجرت کردند.
;[[مردم تبری|طبری‌ها]]:
گالش‌های طبری یکی دیگر از بومیان اصلی کردکوی هستند و اولین ساکنان این مناطق می‌باشند. گالش‌های طبری نیز مانند کردهاکِردها شاخه ای از اقوام [[مردم تبری|طبری‌تبار]] هستند. گالش‌ها در مناطق کوهستانی استان‌های [[استان مازندران|مازندران]] و [[استان گلستان|گلستان]] زندگی می‌کنند و به [[زبان مازندرانی]] سخن می‌گویند.<ref name="عامریان، فاطمه">عامریان، فاطمه: نقد و بررسی کتاب گالش‌ها در گذر زمان، پنج گفتگو از روستای گالش‌نشین زیارت. در [http://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/volume_429.html مجله زبان و زبان‌شناسی]. دوره و شماره: دوره ۱۱، شماره ۲۲، بهار و تابستان ۱۳۹۵، صص ۱۱۹–۱۳۰.</ref><ref>http://anthropology.ir/article/18313</ref><ref>http://www.khazarnama.ir/زندگی-متفاوت-یک-گالشدر-مناطق-کوهستا/</ref>[[گالش]] یا گاولش «Galeš»، در [[مازندرانی]] معنای [[گاوبان]] را می‌دهد. بعبارت ساده‌تر گالش یعنی کسی که [[دامداری]] می‌کند و گاو و [[گوسفند]] پرورش می‌دهد. کلمه گالش از ریشه سانسکریت گئورکش «Gao-rakš» گرفته شده‌است «Gao» به معنی گاو و «Rakš» به معنی پاییدن و نگهبانی کردن است. همچنین در [[زبان مازندرانی]] به چوپان گاو گالش «Galeš» و به چوپان گوسفند کرد «kerd» گفته می‌شود. در متون کهن طبری از کلمه گالش به معنای چوپان استفاده شده‌است.<ref>http://mazandnume.com/fullcontent/15868/گالش-مازندرانی-و-گالش-روسی/</ref>
* بخشی از مردم کردکوی از منطقه [[جویبار (مازندران)|جویبار]] می‌باشند که از اولین بومیان آن منطقه و اصیل‌ترین مردمان سرزمین مازندران بوده‌اند که با توجه به شرایط پیش آمده در دوره قاجار از جویبار به سمت منطقه کردکوی آمدند؛ و هویت نام خانوادگی آن‌ها مازندرانی است. به گفته باستان شناسان سرزمین کنونی مازندران از قدیمی‌ترین سکونت گاه بشری در حاشیه دریای مازندران بوده که آریایی‌ها پس از استقرار در ایران، تبرستان را «ساتراپی آریایی نژاد» خواندند. مازندران و گیلان در آن زمان، «ساتراپی متحد» خوانده می‌شدند و به «[[فرشوادگر]]» یا «[[پتشخوارگر]]» نامیده شدند. در واقع بعد از مهاجرت آریایی‌ها به ایران، میان آماردها و آریایی‌ها، جنگی درگرفت که در پی این جنگ، قبیله‌های کوچک شکست خوردند و به نوشته برخی دیگر از مورخان «اقوام تپور»، از دیگر اقوام ساکن در مازندران بودند که بعد از پراکنده شدن آماردها در ایران، به مازندران آمدند و سرزمین تپورستان را شکل دادند و جزو طایفه‌های جنگجو به‌شمار می‌آمدند که همواره در سپاه ایرانیان به عنوان گارد سنطنتی حضور داشتند.
* بخش دیگری از مردم کردکوی از [[اسرم]] می‌باشند که زادگاه و اصالت آنان به این منطقه بر می‌گردد؛ که با توجه به شرایط پیش آمده به منطقه کردکوی کوچ کرده‌اند و هویت نام خانوادگی مازندرانی را برای خود انتخاب نموده‌اند. سرزمین اسرم تاریخ و قدمت ۶۰۰۰ ساله دارد و در زمانی هم پایتخت قوم هیرکانیا، قبل از ساری بوده‌است. از اصالت و قدمت این منطقه می‌توان فهمید که اسرم و ساکنانی که در این منطقه زندگی کرده‌اند از چه تاریخ و پیشینه مازندران برخوردار بوده‌اند. اشپیگل شرق‌شناس و نئونازیست آورده‌است که نام ساری کنونی برگرفته از نام قوم سائورو بوده که پیش از هجوم اقوام آریایی در شهر باستانی اسرم زندگی می‌کردند.
سطر ۶۰ ⟵ ۵۶:
نام‌های خانوادگی مازندرانی برگرفته از نام سرزمین مازندران و گرگان است و هرفردی که از مازندران به سایر مناطق کوچ و اقامت نموده‌است به دلیل اینکه در گذشته شناسنامه به شکل امروزی نبوده، افراد براساس زادگاه شان معرفی می‌شدند و لقب می‌دادند. این دسته از مازندرانی‌ها به دلیل اینکه از منطقه مازندران به سایر نقاط و قریه و شهرها کوچ نمودند خود را بنام زادگاهشان ثبت نمودند. از لحاظ اصالت و ریشه و تبار مردم مازندران و مازندرانی‌ها، از اقوام [[قوم تپور]] هستند که قبل از ورود آریایی‌ها به سرزمین تبرستان در آن مناطق شمال ایران حکمرانی می‌کردند و جزء طوایف بومی و جنگجو و قدرتمند بشمار می‌رفتند. آماردها، تپورها از اقوام بومی کهن این سرزمین بودند.
 
;[[مردم کرد|کُرد‌های مهاجر]]:
;گالش:
کردان کردستان جنوبی به ویژه اورامانات به مرکزیت پاوه تیرسازان و تیراندازان چابکی را در زمان قدیم داشته‌است و تا عهد قاجار چاقو و خنجر سازی و تیرو کمان سازی شغل آهنگران این منطقه بوده است.
گالش‌های طبری یکی دیگر از بومیان کردکوی هستند. گالش‌های طبری نیز مانند کردها شاخه ای از اقوام [[مردم تبری|طبری‌تبار]] هستند. گالش‌ها در مناطق کوهستانی استان‌های [[استان مازندران|مازندران]] و [[استان گلستان|گلستان]] زندگی می‌کنند و به [[زبان مازندرانی]] سخن می‌گویند.<ref name="عامریان، فاطمه">عامریان، فاطمه: نقد و بررسی کتاب گالش‌ها در گذر زمان، پنج گفتگو از روستای گالش‌نشین زیارت. در [http://lsi-linguistics.ihcs.ac.ir/volume_429.html مجله زبان و زبان‌شناسی]. دوره و شماره: دوره ۱۱، شماره ۲۲، بهار و تابستان ۱۳۹۵، صص ۱۱۹–۱۳۰.</ref><ref>http://anthropology.ir/article/18313</ref><ref>http://www.khazarnama.ir/زندگی-متفاوت-یک-گالشدر-مناطق-کوهستا/</ref>[[گالش]] یا گاولش «Galeš»، در [[مازندرانی]] معنای [[گاوبان]] را می‌دهد. بعبارت ساده‌تر گالش یعنی کسی که [[دامداری]] می‌کند و گاو و [[گوسفند]] پرورش می‌دهد. کلمه گالش از ریشه سانسکریت گئورکش «Gao-rakš» گرفته شده‌است «Gao» به معنی گاو و «Rakš» به معنی پاییدن و نگهبانی کردن است. همچنین در [[زبان مازندرانی]] به چوپان گاو گالش «Galeš» و به چوپان گوسفند کرد «kerd» گفته می‌شود. در متون کهن طبری از کلمه گالش به معنای چوپان استفاده شده‌است.<ref>http://mazandnume.com/fullcontent/15868/گالش-مازندرانی-و-گالش-روسی/</ref>
نادر شاه در ۱۱۵۱ قمری بعد از شکست توپال پاشای عثمانی و گرفتن بغداد هنگام عبور از شهر پاوه طایفه های کیانی و از شهر زور عراق طایفه ای کرد جاف به نام عاقلی که نام کوهی در اطراف دربند خان عراق است را چون تیراندازان ماهر و باروت سازان قابلی بودند برای تجهیز سپاه خود و دفع ترکمن ها به شهرهای مازندران و استرآباد حمله می کردند به همراه خود آورده و میرزا شفیع بیگ و احمد خان کیانی یا کیا رئیس را از ملازمان خود نموده و به کردکوی کوچ داد که با آمدن آنها دست ترکمن ها از این خطه قطع شد و طایفه ی کیانی و عقیلی ضربات سختی را به آنها وارد آوردند.
مردم کیانی پاوه در کردکوی در سال ۱۱۵۴ تمرکز یافته ولی طایفه عاقلی را نادر برای سرکوب افغانان با خود برد و در مناطق مرکزی ایران کوچاند.
منظور از«کیانی ها»که در این مبحث از آنان یادشده طایفه ایست که در پائین محله در حوالی وحواشی مصلای نماز جمعه امروزی ومحله ای به نام چنارلته و بعضاً در کیامحله شهر کردکوی سکونت داشته اند و عمده ترین آنان از نسل دو برادر به اسامی محمدصادق سلطان کردمحله‌ای و حاج میرزا احمد کردمحله‌ای از فرزندان حاج میرزا محمد بوده اند که طی دو سه قرن گذشته بسیاری از آنان به علت تعلقات ملکی و وابستگیهای حکومتی و نظامی و سیاسی به گرگان یا تعدادی از روستاهای اطراف مهاجرت کرده‌اند.
<ref>کتاب پیشینه فرهنگی شهرستان کردکوی، مؤلف: جعفر قلی‌کیانی، ناشر: مختومقلی فراغی، سال چاپ: 1389 شابک: 9789645083562</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کردان مهاجر به مازندران و استر آباد و خراسان|نام خانوادگی=مینوروسکی|نام=ولادمیر|ناشر=خوارزمی|سال=1340|شابک=|مکان=تهران|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عشایر رکاب نادر شاه|نام خانوادگی=راولینسون|نام=سر هنری|ناشر=سامان جهان سوز|سال=1338|شابک=|مکان=تهران|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کردنامه|نام خانوادگی=ایلزئوس|نام=|ناشر=احمد آرام|سال=1336|شابک=|مکان=تهران|صفحات=}}</ref>
;سیستانی‌ها:
سیستانی ها از دیگر اقوام مهاجر در کردکوی هستند که به علت خشک شدن منابع آب منطقه سیستان که ناشی از بی توجهی به بند تاریخی هیرمند بود و باعث مهاجرت سیستانی ها به طبرستان شد.
==جاذبه‌های گردشگری==
مناطق زیبای کوهستانی درازنو، ریز او، کندآب، رادکان، چمن، یزدان محله و همچنین