محمدشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: بوجود⟸به‌وجود، خدمتگذاری⟸خدمتگزاری
خط ۴۹:
ظل‌السلطان حکمران تهران هنگامی که خبر مرگ فتحعلی شاه در اصفهان را شنید، با شاهزادگان و حکام مرکزی ایران و عده‌ای از درباریان که در تهران بودند، همدست شد و خود را شاه خواند و با عنوان عادل‌شاه یا علی‌شاه ۹۰ روز سلطنت کرد.
 
ظل‌السلطان پس از اعلام سلطنت خود، دست به بذل و بخشش زد و عده‌ای از اوباش تهران را به نام سرباز به زور پول جمع‌آوری کرد و دسته‌های نظامی را که همراه فتحعلی شاه به اصفهان رفته بودند با فرمانده آنان، [[علینقی میرزا رکن‌الدوله]] پسر هشتم فتحعلی شاه، به پایتخت احضار کرد. وی فرمان ظل‌السلطان را پذیرفت و با سپاه خود و کلیه ذخایر اثاثیه سلطنتی به تهران آمد و ضمن خدمتگذاری،خدمتگزاری، بازوبند فتحعلی شاه را به ظل‌السلطان تقدیم کرد و از طرف او نامه‌هایی به حکام ولایات نوشت و امان را به قبول امر و فرمان ظل‌السلطان خواند و فرمان‌هایی نیز به نام و امضای ظل‌السلطان علی‌شاه به بعضی از ولایات صادر کرد. چند روز پس از این واقعه، ظل‌السلطان یکی از محارم خود، [[محمد جعفر خان کاشی]] را به صدارت منصوب کرد و رکن‌الدوله را برای ملاقات با محمدمیرزا به تبریز روانه ساخت و ضمناً نامه‌ایی به محمد میرزا نوشت و او را به قبول سلطنت خویش دعوت و در این نامه اظهار کرد که اگر محمدمیرزا با حکومت او موافقت کند، او را همچنان ولیعهد و حکمرانی تمامی آذربایجان را به او واگذار خواهد کرد. از طرف دیگر محمدمیرزا ولیعهد ایران که در زمان حیات پدرش عباس میرزا در لشکرکشی‌های او شرکت داشت، در تبریز بود و پس از شنیدن خبر مرگ فتحعلی شاه به کمک [[میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی]] که یکی از رجال مبارز عهد به‌شمار می‌آمد و مسئولیت تربیت ولیعهد را عهده‌دار بود، درصدد جمع قوا برای تسخیر تهران و سرکوب ظل‌السلطان و سایر مخالفین برآمد و چون دولت روسیه خواهان سلطنت محمدمیرزا بود، سفیر روس از تهران برای عرض تسلیت و تبریک پادشاهی محمدمیرزا به تبریز رفت و سفیر انگلیس نیز عازم تبریز گردید و چندتن از افسران انگلیسی را که دربار انگلستان با هیئتی برای تعلیم و تربیت سپاه ایران فرستاده بود، با خود به آذربایجان برد. قائم مقام با تمهید مقمه و بدون جنگ، ابتدا برادران محمدمیرزا یعنی جهانگیر میرزا و خسرو میرزا را در آذربایجان دستگیر و زندانی کرد. آن‌گاه از سپاهیانی که گرداورده بود، یک دسته را به همراهی راولینسن از افسران انگلیسی، قبلاً روانه تهران کرد و بقیه سپاه را برای حراست شاه در تبریز باقی گذاشت. دسته اول سپاه اعزامی از آذربایجان به محل سیادهن (تاکستان فعلی) در ۴۰ کیلومتری مغرب قزوین با ۱۵۰۰۰ تن سپاه اعزامی ظل‌السلطان که به سرداری برادر خود امام ویردی میرزا ایلخانی برای تصرف زنجان و آذربایجان و تهدید محمدمیرزا روانه کرده بود، روبرو شد. پس از برخورد مختصری سپاه ظل‌السلطان مبدل به یأس گردید و درصدد پوزش و عذرخواهی و جلب محبت محمدمیرزا برآمد. سرانجام محمدمیرزا در اوایل رمضان سال ۱۲۵۰ هجری به همراهی قائم مقام و رجال دربار خود و سفرای روس و انگلیس به پایتخت وارد شد و روز ۱۴ آن ماه تاجگذاری کرد و سلطنت ظل‌السلطان پایان یافت.<ref>شمیم، ص ۱۱۸ تا ۱۲۰</ref>
 
== سرکوب دیگر مدعیان ==
خط ۵۶:
== صدارت قائم مقام فراهانی ==
== تحولات فرهنگی ==
محمدشاه قاجار از اولین زمامداران ایرانی بود که به اعزام محصل به خارج برای یادگیری علوم جدید دست زد. در زمان پدرش عباس میرزا اولین دستگاه چاپ وارد ایران شد و نهضت ترجمه متون علمی و ادبی از زبان‌های فرانسوی و انگلیسی به فارسی ادامه یافت. همچنین، نخستین مدارس اروپایی به سبک مدرن در زمان سلطنت این پادشاه در شهرهایی چون خوی، سلماس و اصفهان بوجودبه‌وجود آمد.<ref>ناطق، هما، ایران در راه‌یابی فرهنگی (1848-1834)، لندن، مرکز چاپ و نشر پیام، 1988</ref>
 
== چشم‌پوشی از حاکمیت سلیمانیه ==