شاهزاده بایزید: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹:
<br />
 
<br />
== جنگ بایزید و سلطان سلیمان ==
در جنگی که در نزدیک قونیه درگرفت، بایزید شکست خورد و به طرف [[آماسیه]] گریخت و برای زدودن خشم پدر نسبت به خود از او تقاضای عفو کرد، اما سلطان به شرطی حاضر به پذیرش عفو او شد که تمامی بزرگان و اطرافیان بایزید به دست او کشته شوند. هر چند بایزید سه تن از اطرافیان خود را سر برید و سر آن‌ها را به نزد سلطان فرستاد، اما نه تنها به کشتن مابقی رضایت نداد، بلکه به تقویت سپاه خود پرداخت و بیش از پیش باعث خشم سلیمان شد. سلطان سپاه دیگری را برای سرکوب او فرستاد. بایزید به طرف [[ارزروم]] عقب نشینی کرد و در آنجا مورد استقبال قرار گرفت، اما پس از چند روز سپاهی با ۴۰٬۰۰۰ سوار به جنگ او آمد و بایزید چون توان جنگیدن با سپاهی چنین بزرگ را نداشت، همراه با ۴ پسر خود و ۱۰٬۰۰۰ نفر سرباز و چند تن از امرای خود به [[ایروان]] (در کشور [[ارمنستان]] کنونی) رفت. حاکم آنجا شاه [[قلی سلطان استاجلو]] بود که از طرف [[شاه طهماسب]] حکومت می‌کرد. او فرستاده‌ای نزد پادشاه ایران فرستاد و ماجرای آمدن بایزید را به اطلاع او رسانید و سپس بایزید را با درخواست پناهندگی به سوی شاه طهماسب اعزام کرد. طهماسب امان نامه‌ای برای بایزید نوشت و دستور داد که بایزید را به [[قزوین]] پایتخت [[صفویان|صفوی]] بیاورند.<ref>{{پک|اشراقی|۱۳۵۵|ف=در حاشیه پناهندگی بایزید شاهزاده عثمانی به دربار شاه طهماسب|ص=۱۱}}</ref>
 
== پناهندگی بایزید به ایران ==