بهرام گور: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب: حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار
خط ۳۰:
 
== وضعیت سیاسی و اجتماعی پیش از بهرام پنجم ==
در سده چهارم، می‌توان گفت که مسیحیت تبدیل به تهدیدی جدی برای کیش زرتشتی شده بود و پذیرش آن توسط ارمنی‌ها باعث شده بود تا پیوند آنان با رسوم باستانی‌شان فراموش شود. ارمنستان و گرجستان با پذیرش مسیحیت، به امپراتوری روم شرقی نزدیک‌تر شده بودند. امپراتورهای روم، خودشان را رهبران تمامی مسیحیان دنیا می‌شمردند و به این ترتیب، مسیحیان شاهنشاهی ساسانی مورد ظن بودند. شاهان قدرتمند ساسانی همچون [[شاپور دوم]] به گسترش مسیحیت واکنش نشان داده و مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند. شاپور دوم که شاهی قدرتمند بود، امنیت را در داخل شاهنشاهی و در مرزهای آن برقرار کرده بود و در کنترل قبایل بیابان‌گرد هم موفق بود.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۱}}</ref> پس از او، سه شاه بر تخت شاهنشاهی نشستند که یکی پس از دیگری توسط اشراف و بزرگان خلع شده و به شکل خشونت‌آمیزی به قتل رسیده بودند،بودند،پایان بنابراینناگهانی یزدگردزندگی یکم[[اردشیر بایددوم به(ساسانی)|اردشیر این روند واکنش نشان می‌داددوم]] و او[[بهرام اینچهارم]]، کارگواهی رابر باقدرت کشتندسیسه‌بازی بسیاریو ازتوطئه‌گری اشرافاشراف‌زادگان ودر بزرگاناجرای انجامخواسته‌های دادخویش و درتحمیل نتیجهآن «بزه‌کار»به لقبحکومت گرفت.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanianمرکزی Persia|ص=۲۲}}</ref>و درناکام‌یابی طولکوشش‌های سلطنتدراز یک از این سه شاه،مدت [[بهرامشاپور چهارمدوم]]، ارمنستاندر استقلالاستواری خوداقتدار راحکومت ازمرکزی دستاست. داده،فرمان‌روایان بخش غربی آن تبدیل به یکیپی‌درپی از استان‌هایجهت رومتوانایی شدرزمی ویا بخشبرتری شرقیشخصیت، آنچندان تحتبرجسته فرمان‌روایی ایرانی‌ها درآمدنبودند.<ref>{{پک|Daryaeeفرای|۲۰۰۹۱۳۸۸|ک=Sasanianتاریخ باستانی Persiaایران|ص=۲۰۵۰۷–۵۰۸}}</ref> ازبا اینوجود مرحلهاینکه بهشاپور بعد،سوم، شاهاندست‌نشانده دیگراشراف‌زادگان خودشانساسانی رابود، ازولی نژادبه خدایان نمی‌دانستندتوطئه و درتحریک عوضهمان‌ها فرمان‌رواییکشته سکولارشد؛ چرا که پرستندهسعی مزداکرده بودند،بود به‌شمارروابط دوستانه با می‌رفتندامپراتوری روم برقرار کند.<ref>{{پک|Daryaeeزرین‌کوب|۲۰۰۹زرین‌کوب|۱۳۹۰|ک=Sasanianتاریخ سیاسی Persiaساسانیان|ص=۲۱۴۷}}</ref>
 
با وجود اینکه یزدگرد، دست‌نشاندهٔ اشراف‌زادگان بود، اما در سلطنت خود بارها توفیق یافت تا از توسعهٔ نفوذ ایشان جلوگیری کند. قبل از رسیدن به پادشاهی به نیک‌رفتاری و خوش‌خلقی معروف بود و این مسئله، عامل عمدهٔ رضایت اشراف‌زادگان مخالف بهرام چهارم در به قدرت رسانیدن او بود.<ref>{{پک|زرین‌کوب|زرین‌کوب|۱۳۹۰|ک=تاریخ سیاسی ساسانیان|ص=۴۸}}</ref>
در سده چهارم، می‌توان گفت که مسیحیت تبدیل به تهدیدی جدی برای کیش زرتشتی شده بود و پذیرش آن توسط ارمنی‌ها باعث شده بود تا پیوند آنان با رسوم باستانی‌شان فراموش شود. ارمنستان و گرجستان با پذیرش مسیحیت، به امپراتوری روم شرقی نزدیک‌تر شده بودند. امپراتورهای روم، خودشان را رهبران تمامی مسیحیان دنیا می‌شمردند و به این ترتیب، مسیحیان شاهنشاهی ساسانی مورد ظن بودند. شاهان قدرتمند ساسانی همچون [[شاپور دوم]] به گسترش مسیحیت واکنش نشان داده و مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند. شاپور دوم که شاهی قدرتمند بود، امنیت را در داخل شاهنشاهی و در مرزهای آن برقرار کرده بود و در کنترل قبایل بیابان‌گرد هم موفق بود.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۱}}</ref> پس از او، سه شاه بر تخت شاهنشاهی نشستند که یکی پس از دیگری توسط اشراف و بزرگان خلع شده و به شکل خشونت‌آمیزی به قتل رسیده بودند، بنابراین یزدگرد یکم باید به این روند واکنش نشان می‌داد و او این کار را با کشتن بسیاری از اشراف و بزرگان انجام داد و در نتیجه «بزه‌کار» لقب گرفت.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۲}}</ref> در طول سلطنت یک از این سه شاه، [[بهرام چهارم]]، ارمنستان استقلال خود را از دست داده، بخش غربی آن تبدیل به یکی از استان‌های روم شد و بخش شرقی آن تحت فرمان‌روایی ایرانی‌ها درآمد.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۰}}</ref> از این مرحله به بعد، شاهان دیگر خودشان را از نژاد خدایان نمی‌دانستند و در عوض فرمان‌روایی سکولار که پرستنده مزدا بودند، به‌شمار می‌رفتند.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۱}}</ref>
بنابراین یزدگرد یکم باید به این روند واکنش نشان می‌داد و او این کار را با کشتن بسیاری از اشراف و بزرگان انجام داد و در نتیجه «بزه‌کار» لقب گرفت.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۲}}</ref> در طول سلطنت یک از این سه شاه، [[بهرام چهارم]]، ارمنستان استقلال خود را از دست داده، بخش غربی آن تبدیل به یکی از استان‌های روم شد و بخش شرقی آن تحت فرمان‌روایی ایرانی‌ها درآمد.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۰}}</ref> از این مرحله به بعد، شاهان دیگر خودشان را از نژاد خدایان نمی‌دانستند و در عوض فرمان‌روایی سکولار که پرستنده مزدا بودند، به‌شمار می‌رفتند.<ref>{{پک|Daryaee|۲۰۰۹|ک=Sasanian Persia|ص=۲۱}}</ref>
 
== نسب و نیا ==