{{نقل قول|«طبیعت به شیوهای مشابه عمل میکند، ولی در تمامی شرایط رویکردش در مورد همه یکسان است. او اجازه نابودی برگ و میوه را میدهد و بدین طریق جلوی آنها را برای تولید آنچه هدف نهاییشان است میگیرد. طبیعت آنها را نابود میکند تا جایی برای دیگران باز نماید».{{مدرک}}}}
== دیدگاه دربارهدربارهٔ خط عربی، زبان فارسی، اسلام و ایرانیان ==
بیرونی در کتاب «الصیدنه» مینویسد: یک یونانی به ولایت ما گذر کرد و من پیش او میرفتم و نامهای میوهها، تخمها، گیاهها و دانهها را به زبان یونانی میپرسیدم و مینوشتم.مینوشتم؛ ولی خط عربی آفت بزرگی دارد و آن همانندی واتها به همدیگر و ضرورت تمایز با نقطه و اعراب و علامات است که اگر آنها را ننویسند، معنی مبهم میشود. اگر این آفت نبود، کتابهای ترجمه شده به عربی از قبیل دیسقوریدس و جالینوس و غیره کافی بود.بود؛ ولی اکنون اعتمادی بر آنها نیست.<ref>الصیدنة فی الطب</ref>
بیرونی در کتاب «الصیدنه» مینویسد: به زبانهای عربی و فارسی پرداختم، در هریک از آنها تازه واردم، به زحمت آنها را آموختم، اما نزد من دشنام دادن به زبان عربی خوش تر از ستایش به زبان فارسی است، درستی سخنانم را کسی در می یابدمییابد که یک کتاب علمی نقل شده به فارسی را بررسی کند، همین که زرق وبرقش ناپدید شد معنایش در سایه قرار میگیرد،میگیرد، سیمایش تار میشود واستفاده از آن از میان میرود زیرا این گویش فقط برای داستانهای خسروانی و قصههای شب مناسب است<ref name="ReferenceA">الصیدنة فی الطب، ترجمه: باقر مظفر زاده، فصل چهارم صفحهصفحهٔ ۱۶۸</ref>
ابوریحان بیرونی در ارتباط با دین اسلام و معترضان به آن در کتاب خود الصیدنه فی الطب مینویسدمینویسد
{{نقل قول|'"ديندین ما و دولت ما به لحاظ گذشته یگذشتهٔ خود عربی است، (آنها) توام اند كهکه برفراز يكيیکی از آنها نيروينیروی الهيالهی در اهتزاز است، وبرفراز ديگریدیگری دست آسمانی (گسترده استگستردهاست). بارها طوایف گوناگون از زیر دستان به ویژه گیلانیان و دیلمیان گرد هم آمدند تا جامه یجامهٔ توحش به دولت بپوشند، اما آرزوی آنها برآورده نشد، روزانه پنج بار اذان در گوش هایشانگوشهایشان به صدا در می آید،میآید، صف اندر صف پشت سر امامان به نماز وقرآن عربی مبین را میخوانندمیخوانند. در مسجدها پارسهایی را به این (زبان عرب) برایشان موعظه میکنند،میکنند، (گسترده) بمانند بر دست هادستها ودهن! ریسمان اسلام پاره نشود و دژ آن ویران نگردد"'<ref name="ReferenceA">الصیدنة فی الطب، ترجمه: باقر مظفر زاده، فصل چهارم صفحهٔ ۱۶۸</ref>}}
'''[[آثار الباقیه عن القرون الخالیه]] (اثرهای مانده از قرنهای گذشته)''': ابوریحان در این کتاب مبدأ تاریخها و گاهشماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار دادهاست. از جمله این اقوام - ایرانیها - یونانیها - یهودیها - مسیحیها عربهای زمان جاهلیت و عربهای مسلمان نام برده و دربارهٔ اعیاد هر یک به تفصیل سخن گفتهاست. این کتاب را میتوان نوعی تاریخ ادیان دانست.
[[آثار الباقیه عن القرون الخالیه]] ابوریحان بیرونی با ترجمه پرویز اذکائی (سپیتمان) به همراه گزارشهای روشنگرانه منتشر شده استشدهاست.{{سخ}}'''استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاصطرلاب''': در باب ارائهٔ روشهای مختلف ساخت انواع اسطرلاب است.