جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۲۰۷:
 
پس از حمله به مجلس و دستگیری و اعدام آزادیخواهان، جنبش مشروطه خواهی با شکست روبه‌رو شده بود. بسیاری از مشروطه خواهان مخفی شدند و برخی به خارج از ایران رفتند.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
از جمله مهم‌ترین دلایل شکست مشروطه خواهان متفرق شدن نیروهای محافظ مجلس بود که برخی از وکلا برای آن که بهانه به دست شاه ندهند نیروهای محافظ مجلس را متفرق کردند و حتی مهمات و اسلحه‌ای که برای دفاع در نظر گرفته شده بود را از مجلس خارج کردند و با این کار به‌طور غیر مستقیمغیرمستقیم زمینه شکست مدافعین مجلس را فراهم کردند.<ref>دولت‌آبادی، میرزا یحیی. ''حیات یحیی'' انتشارات فردوسی جلد دوم. صفحهٔ ۳۰۲</ref>
 
شکست در تهران شروع دوره‌ای بود که به [[استبداد صغیر]] مشهور است.
خط ۲۲۱:
{{ب|سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی|مارا ز سر بریده می‌ترسانی؟}}
{{ب|ما گر زسر بریده می‌ترسیدیم|در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم}}
{{پایان شعر}} در اوایل ربیع‌الثانی سال ۱۳۲۷ ه‍.ق (اردیبهشت ۱۲۸۸ ه‍. خ) دولتین روس و انگلیس موافقت کردند که قشون روس به بهانه شکستن خط محاصره و حمایت از اتباع بیگانه، و رساندن خواربار به آنان وارد تبریز شود. با ورود سپاهیان روس [[محاصره تبریز]] شکست و نیروهای شاه از شهر دور شدند. اما خاتمه کار تبریز به معنی پیروزی ارتجاع نبود و کوشش آزادیخواهان در نقاط دیگر ایران همچنان ادامه یافت.
 
== قیام گیلان ==
خط ۲۷۸:
سردار مریم بختیاری: سردار مریم یا [[بی‌بی مریم بختیاری]] از فرمانده هان فتح مشروطه و مادر علیمردان خان بختیاری است او بالاترین نشان لیاقت را از امپراتور آلمان دریافت کرد او زنی روشنفکر و آزادی‌خواه بود بعضی از افراد سرشناس همچون سفیر آلمان در ایران در زمان [[جنگ جهانی دوم]]، دکتر مصدق و علی اکبر دهخدا و… نیز در شرایط بحرانی به وی پناه آوردند. {{مدرک}}
 
زنان در بست نشینی‌های ۱۹۰۶_۱۹۰۵م/۱۲۸۵_۱۲۸۴ش تهران و دیگر شهرها نقش داشتند. اعلام مشروطیت و حتی محروم شدن آنان از حق رأی نیز اشتیاق آن‌ها به فعالیت سیاسی را کم نکرد و آنان ده‌ها مدرسه و انجمن مخصوص به خود را در این زمان ایجاد کردند. هرچند که به دلیل مخفی عمل کردن بسیاری از این انجمن‌ها اطلاعاتی از آن‌ها در دست نیست اما [[مورگان شوستر]] در کتاب [[اختناق ایران]] می‌نویسد این انجمن‌ها تشکیلات منظمی داشتند و او چند بار با این انجمنهایانجمن‌های مشروطه خواه زنان برخورد نزدیک داشته‌است. مثلاً یک بار از طریق یکی از منشیان دفتر خزانه به او پیغام می‌دهند که خود و همسرش نباید با سلطنت طلبان رفت‌وآمد داشته باشد. هنگامی که می‌پرسد شما چطور از رفت‌وآمد همسر من اطلاع دارید پاسخ می‌گیرد مادرم که عضو انجمنهایانجمن‌های مخفی زنانه‌است این پیغام را داده‌است.<ref>ناهید، عبدالحسین ص. ۹۵</ref>
* [[انجمن آزادی زنان]] در ۱۹۰۷<ref name="parsa" />
* [[انجمن مخدرات وطن]] در [[۱۲۸۹]]<ref>ناهید، عبدالحسین</ref>
خط ۳۱۰:
دولت [[مستوفی الممالک]]، که پس از سپهدار به روی کار آمده بود، در مرداد ۱۲۸۹ به دستیاری نیروهای بختیاری و [[یپرم‌خان]]، یکی از افراد حزب داشناک که ریاست پلیس را داشت، آخرین دسته فدائیان را خلع سلاح کرد و از رئیس‌جمهور آمریکا، خواست که فردی را برای بازسازی خرابی‌های مالی به ایران گسیل دارد. [[مورگان شوستر]]، که مرد کاردانی بود، در اردیبهشت ۱۲۹۰ با هیئت مستشاران مالی آمریکایی وارد ایران شد و با به دست آوردن اختیارات ویژه به کار پرداخت.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
[[پرونده:Baharestan-majles.jpg|بندانگشتی|سردر ساختمان مجلس شورای ملی، میدان بهارستان، تهران]]
کارشکنی‌ها همچنان ادامه داشت. روس‌ها [[محمد علی شاه]] برکنار شده را دوباره به ایران برگرداندند تا مجلس را از کار و کوشش بازداشته و سازمان شوستر را براندازند. شاه برکنار شده ناگهان در گمش تپه (پهلوی دژ کنونی) پای به خشکی نهاد و با دسته‌ای از ترکمانان به تهران یورش برد. اما چون مردم و مجلس و سران آزادی هم آواز بودند، همه این خیالات نقش بر آب شد و در پائیز سال ۱۲۹۰ ه‍. خ نیروی محمد علی میرزا درهم شکست و او باز به روسیه گریخت.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
 
در میانه زد و خورد ملی گرایان با اردوی [[محمد علی شاه]] و در هنگامی که به نظر می‌رسید کار او یکسره شده و چاره‌ای جز فرار ندارد، روس و انگلیس یک باره پرده از اهداف نهانی خود برداشته و انگلستان واحدهای هندی را برای گرفتن بخش‌های مهم جنوبی ایران در بندر بوشهر پیاده کرد و حتی دستور گرفتن اصفهان (در منطقه روسی) و شیراز و بوشهر (در [[منطقه بی‌طرف]]) را به این واحدها داد. روسیه نیز سپاهیان دیگری به ایران آورد و به بهانه شگفت‌آور حمایت از زمین‌های [[شعاع السلطنه]] نیروی خود را از رشت تا قزوین پیش آورد.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
خط ۳۱۷:
{{همچنین|اشغال تبریز بدست قوای روس (۱۲۹۰)}}
[[پرونده:ExecutionIran123.jpg|بندانگشتی|اعدام چند تن از مشروطه خواهان به دست قزاق‌های روس در تبریز.]]
[[روسیه تزاری]] با رایزنی انگلستان روز چهارشنبه ۷ آذر ۱۲۹۰ه‍. خ اولتیماتوم سختی به دولت ایران داد و به موجب آن از ایران خواست که [[مورگان شوستر]] و همراهانش هرچه زودتر ایران را ترک کنند و دولت ایران متعهد شود که در آینده برای به‌کارگیری مستشاران خارجی، پیشاپیش رضایت دولت‌های روس و انگلیس را بدست آورد و نیز هزینه لشکرکشی روس‌ها را به ایران عهده‌دار گردد. دست یاری ایران به انگلستان سودی نداشت و دولت مذکور، ضمن نامه‌ای به [[وثوق الدوله]] وزیر خارجهٔ ایران، سفارش کرد فوراً تقاضای روس‌ها را بپذیرد.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}} اما مجلس ایران اولتیماتوم را به اکثریت قریب به اتفاق رد کرد و مردم در تبریز و گیلان به ایستادگی خود افزودند. با این جدال، دولت ایران ضمن انحلال مجلس، اولتیماتوم روسیه را پذیرفت و مورگان شوستر را از ایران اخراج کرد. روس‌ها بدون توجه به پذیرش اولتیماتوم با نیروی جدیدی به شهرهای شمالی ایران لشکر کشی کردند و در تبریز و رشت و مشهد و شهرهای دیگر کشتار به راه انداختند. بعد از [[اشغال تبریز بدست قوای روس (۱۲۹۰)|اشغال تبریز]]، روز ۱۰ دی ۱۲۹۰ روس‌ها جمعی از بزرگان و پیشروان و در آن میان [[ثقةالاسلام]] را در تبریز به دار کشیدند. کشتار تبریز ماه‌ها ادامه یافت. روس‌ها [[صمد شجاع‌الدوله]] حاکم [[مراغه]]، را به حکمرانی آذربایجان گماردند و به دست او از هیچ گونه بی‌رحمی و وحشی‌گری دربارهٔ مردم آذربایجان فروگذار نکردند.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
 
بدین قرار جنبش مشروطهٔ ایران پس از هفت سال خاموش گشت و اندیشه‌ها پست و کوتاه شد. مردان نیکوکار و غم خوار به کنار رفتند و گروهی از سررشته‌داران خودخواه و کهنه‌کار، که هرچه گفتند و کردند به سود بیگانگان و زیان ایرانیان بود، قدرت و اختیار در دست گرفتند و حتی پس از پیش آمدن [[ایران در جنگ جهانی اول|جنگ جهانی اول]] و رفع فشار اجانب باز در کالبد آزادی‌خواهی و میهن دوستی بر سر کار ماندند و رفتارهای خود را ادامه دادند.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}