در روز قتل، سلیمان برای دیدار، مصطفی را به چادر خود فرامیخوانَد. گفته شده که در آن روز مصطفی لباسی سفید بر تن داشته که نشانهٔ بیگناهی او و تهمتی است که به او زده شدهاست. پس از مرگ، از جیب مصطفی نامهای پیدا میشود که سلیمان از کشتن پسرش پشیمان میشود. پس از این واقعه، [[شاهزاده جهانگیر]]، که شاهد این رویداد بود، آنچنان دچار تأثر عاطفی شدیدی میشود که منجر به مریض شدنش میشود و سپس شاهزادهٔ جوان در حلب فوت میکند. پس از آن، از خرم سلطان تنها دو پسر، [[سلیم دوم|شاهزاده سلیم]] و [[شاهزاده بایزید]] باقی ماندند.
=== اعدام کاراقره احمد پاشا ===
[[کاراقره احمد پاشا]]، از دولتمردان و وزیران دولت عثمانی و همسر خواهر سلیمان [[فاطمه سلطان (دختر سلیم یکم)|فاطمه سلطان]]، بود. او در مجارستان، ایران و گرجستان خدمات زیادی برای دولت عثمانی کردهبود. خرم سلطان در ماه اوت سال ۱۵۴۹ برای پادشاه لهستان و دوک بزرگ لیتوانی نامهای بهعنوان تبریک تاج و تختتاجوتخت فرستاد. در همین سال، ایرانیان در ارزنجان شکست خوردند و سوکولو محمد پاشا در مجارستان منصوب شد (۱۵۵۲) و در سال ۱۵۵۳ سلطان سلیمان به ایران سفر کرد. در همین سال، [[رستم پاشا]]، پس از خلع کاراقره احمد پاشا، دوباره به مقام وزیر اعظمی منصوب شد. حکم گناهکار بودن کاراقره احمد پاشا داده شد و پس از تشکیل جلسهٔ دیوان، احمد کارا در سال ۱۵۵۵ در مقابل همهٔ سران عثمانی اعدام شد. در پشت این حادثه نیز خرم سلطان و دخترش مهرماه سلطان نقش داشتند.<ref>Louis Gardel, “Sevenlerin Şafağı”, Can Yay. , İst. 1998</ref>