یزید بن معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بر اساس ویکی انگلیسی
اصلاح برخی ترجمه ها نظیر ترجمه غلط از MILD RULER /اصلاح ادبیات برخی جملات با قید منبع
خط ۴۵:
ولید به سراغ [[مروان بن حکم]] رفت و از او راهنمایی خواست. مروان پاسخ داد که حسین و ابن زبیر خطرناکند و باید با زور از آن‌ها بیعت گرفت، از سوی دیگر او گفت که ابن عمر خطرناک نیست و باید به او وقت داد. سپس ولید حسین و ابن زبیر را به دیدار خود احضار کرد؛ حسین به ملاقات او رفت اما ابن زبیر از آن سر باز زد. حسین در یک ملاقات نیمه‌خصوصی و در شب با ولید و مروان دیدار کرد که در آن، ولید او را از مرگ معاویه و به خلافت رسیدن یزید آگاه ساخت. وی سپس از حسین خواست تا با خلیفه جدید بیعت کند و در پاسخ، حسین گفت که چنین کاری را نباید در خلوت انجام داد و فردا در حضور مردم با یزید بیعت خواهد کرد؛ ولید با این گفته موافق بود، اما مروان به حسین اعتماد نداشت. او به ولید گفت که حسین را تا زمان بیعت کردن زندانی کند؛ گرچه گفته او عملی نشد، زیرا حسین تعدادی مرد مسلح را با خود به آنجا برده بود و آنان منتظر بازگشت او بودند. سپس حسین بدون مشکل از پیش آن‌ها رفت و پس از خروج او، مروان ولید را سرزنش کرد؛ ولید در پاسخ گفت که در [[قیامت در اسلام|روز رستاخیز]]، کسی که خون حسین را ریخته باشد از بخشش [[الله|خدا]] بی‌نصیب خواهد ماند، با این حال مشخص نیست که تاریخ‌دانان مسلمان چگونه از گفتگوی خصوصی ولید و مروان آگاه شده‌اند.
 
فردا صبح، مشخص شد که عبدالله بن زبیر به مکه فرار کرده‌است. {{sfn|Howard|1991|pp=۳–۷}} اندکی پس از او، حسین نیز بدون اینکه بهبیعت وعدهکند، خودراه مبنیمکه بررا بیعتدر عملپیش کند،گرفت به<ref مکهname="شفقنا">[http://fa.shafaqna.com/media/2015/10/ghyam_hsyn_elyh_alslam.pdf?x14055 پس از پنجاه سال: تحلیل و علت‌شناسی عاشورا / اثر دکتر سید جعفر شهیدی</ref> گریخت.{{sfn|Howard|1991|pp=۳–۷}} یزید که از این شکست ولید ناراضی بود، او را از فرمانداری مدینه برکنار و عمر بن سعید را جایگزین او کرد.{{sfn|Wellhausen|1927|pp=۱۴۵–۱۴۶}} برخلاف حسین و ابن زبیر، عبداالرحمن بن ابوبکر، عبدالله بن عمر و [[عبدالله بن عباس]] با یزید بیعت کردند.{{sfn|Donner|2010|page=۱۷۷}}
 
=== شورش حسین بن‌ علی ===
{{اصلی|نبرد کربلا}}
[[File:Umayyad_Caliphate._temp._Yazid_I_ibn_Mu'awiya._AH_60-64_AD_680-683.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Umayyad_Caliphate._temp._Yazid_I_ibn_Mu'awiya._AH_60-64_AD_680-683.jpg|بندانگشتی|300x300پیکسل|یک سکه اموی، ضرب شده در دوران یزید و به سال ۶۰ هجری. بر روی این سکه که متعلق به عبیدالله بن زیاد است و به سبک [[سکه‌های ساسانی]] و با تصویر [[خسرو پرویز]] ضرب شده، واژه «بسم الله» اضافه شده‌است. در سمت دیگر سکه، تصویر آتشکده زرتشتی دیده می‌شود.]]
در مکه، حسین نامه‌هایی از طرفداران علی که در [[کوفه]] بودند، دریافت کرد. در نامه،نامه ها، آنان ویبا رادعوت تشویقاز بهحسین شورشو برنفی خلیفهیزید، کردهخواهان سرنگونی یزید و بیعت با حسین شده بودند <ref name="شفقنا">[http://fa.shafaqna.com/media/2015/10/ghyam_hsyn_elyh_alslam.pdf?x14055 پس از پنجاه سال: تحلیل و علت‌شناسی عاشورا / اثر دکتر سید جعفر شهیدی</ref>. حسین برای ارزیابی شرایط کوفه، [[مسلم بن عقیل]] را راهی آنجا کرد. او همچنین نامه‌هایی به [[بصره]] فرستاد، اما فرستادگان وی توسط مأموران خلیفه دستگیر و به [[عبیدالله بن زیاد]] تحویل داده شدند؛ او نیز آن‌ها را اعدام کرد. مسلم که به کوفه رسیده بود، اوضاع را مناسب دید و به حسین نامه نوشت که [[خاندان علی|علویان]] در آنجا طرفداران زیادی دارند و نوشت که راه کوفه را در پیش گیرد. اما یزید که از شورش کوفه با خبر شده بود، به عبیدالله بن زیاد دستور داد تا ابن عقیل را دستگیر و زندانی کند و در صورت نیاز، او را بکشد. ابن زیاد نیز با موفقیت شورش کوفه را سرکوب کرد و کنترل اوضاع را در دست گرفت. وی مسلم را نیز اعدام کرد.<ref name="Iranica">{{cite encyclopedia|last=Madelung|first=Wilferd|author-link=Wilferd Madelung|title=Hosayn b. ali|encyclopedia=Encyclopædia Iranica|accessdate=4 January 2019|url=http://www.iranicaonline.org/articles/hosayn-b-ali-i}}</ref>
 
حسین که با خواندن نامه مسلم بن عقیل اوضاع را در کوفه مناسب می‌دید، به نصیحت‌های عبدالله بن عمر، ابن زبیر و عبدالله بن عباس که به او گفتند کوفیان قابل اعتماد نیستند، گوش نکرد و به سمت کوفه روانه شد. در راه، به او خبر رسید که مسلم کشته شده‌است و کوفه در اختیار مأموران خلیفه است؛ با این حال، حسین به راه خود به سمت کوفه ادامه داد.<ref name="Iranica"/> عبیدالله بن زیاد چهار هزار سرباز را به سمت حسین روانه کرد و او را مجبور ساخت تا از ورود به کوفه چشم‌پوشی کند. حسین نیز در [[کربلا|صحرای کربلا]] اردو زد، جایی که او و همه همراهان مذکرش در نبرد با سربازان عبیدالله بن زیاد کشته شدند و خانواده‌اش به اسارت درآمدند.<ref name="Iranica"/>{{sfn|Daftary|1992|page=۵۰}}
 
با وجود سرکوب شورش حسین، شهرت یزید که تنها چند ماه بود که خلافت رسیده بود، از این اتفاق تا حدی آسیب دید؛ این رویداد منجر به آن گردید که مخالفت با یزید تبدیل به یک شورش ضد-اموی شده و در گفتمان بسیاری از جریان‌های آینده که به مخالفت با امویان برخاستند، از آن استفاده گردد.{{sfn|Lewis|2002|page=۶۸}} همچنین شکست شورش حسین نقش زیادی در تکامل «هویت شیعی» بازی کرد.{{sfn|Daftary|1992|page=۵۰}}
 
=== شورش عبدالله بن زبیر ===
خط ۷۷:
 
=== یزید از دید تاریخ‌نگاران ===
با وجود دید منفی‌ای که مسلمانان نسبت به این خلیفه دارند، از یزید در منابع تخصصی و آکادمیک امروزیتا بهحدی نیکیمثبت یاد می‌شودشده است. ژولیوس ولهاوسن یزید را فرمانروایی مهربان و خوش‌سیرتمعتدل توصیف می‌کند که تمام تلاشش را می‌کرد که جزتنها در مواقع ضروری، دست به خشونت نزدمی زد و از دید او یزید ظالمی نیست که سنت دینی او را به تصویر می‌کشد.{{sfn|Wellhausen|1927|p=۱۶۸}} [[میخائیل یان دخویه]]، [[اسلام‌شناسی|اسلام‌شناس]] شهیر هلندیِ قرون نوزدهم و بیستم، از این می‌گوید که یزید سخاوتمند و دوستدار صلح بود.{{sfn|de Goeje|1911|page=۳۰}} جرالد هاوتینگ می‌نویسد وی تلاش می‌کرد تا سیاست‌های دیپلماتیک پدرش را ادامه دهد. با این حال، بر خلاف معاویه، وی با هدایا و دیپلماسیتطمیع نتوانست بر مخالفان پیروز شود.{{sfn|Hawting|2002|pp=۳۰۹–۳۱۱}} برنالد لوییس هم او را فرمانروای توانایی توصیف می‌کند و نوشته‌های تاریخ‌دانان عرب در رابطه با یزید را چندان معتبربیش واز حد انتقادی صادقمی نمی‌داندداند.{{sfn|Lewis|2002|page=۶۸}}
 
=== در افسانه‌ها ===