باقرخان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
S5fctcttc (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
AliKojediNejad (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹:
|گفتاورد = [[ویکی‌گفتاورد]]
}}
[[پرونده:Bager Khan portriat.jpg|بندانگشتی|چپ|باقرخان|246x246پیکسل]]
'''باقر خان''' ([[۱۲۴۰ (خورشیدی)|۱۲۴۰]] [[آذربایجان]] [[تبریز]] - [[۱۲۹۵ (خورشیدی)|۱۲۹۵]] [[قصر شیرین]]) مشهور به '''سالار ملّی'''، از مبارزان جنبش مشروطه بود.
 
== زندگی‌نامه ==
باقر خان فرزند حاج رضا بنا بود، شغل وی بنّائی[[بنایی]] بود ولی در جریان مشروطیت به مجاهدین پیوست. ریاست مجاهدین [[محله خیابان]] تبریز را<ref>خیابان یکی از محلات قدیمی [[تبریز]] است مشتمل بر بخش‌های واقع در جنوب رودخانه آجی‌چای در شرق تا جنوب شرقی شهر.</ref> بعهدهرا به‌عهده داشت. پس از به [[توپ بستن مجلس]]، به دستور انجمن ایالتی همراه با [[ستارخان]] به جنگ مسلحانه با قشون دولتی که [[محاصره تبریز|تبریز را در محاصره داشت]]، پرداخت. هم‌زمان با او، [[ستارخان]] در محله [[امیرخیز]]، محله دیگر تبریز، با دولتیان جنگ می‌کرد.

در اثر همکاری او با ستّارخان کار مشروطه طلبان پیشرفت کرده و تبریز از محاصره درآمد. پس از پیروزی مجاهدین، [[مجلس شورای ملی]] باقرخان را به لقب سالار ملی ملقب ساخت، و از او تقدیر نمود.
 
=== تحصن باقرخان در کنسولگری ===
انجمن ایالتی آذربایجان و رهبران مشروطه خواه که نگران جان ستارخان و باقرخان بودند آن دو را به تحصّن در کنسولگری [[عثمانی]] راضی ساختند.<ref>احمد کسروی، ۱۳۳۳، ص ۴۵</ref>{{سخ}}در حالی‌ که‌ رحیم‌ خان‌ کدخدایان‌ تبریز را وادار می‌کرد تا ۹۰ نفر از سران‌ مجاهدان‌ را که‌ باقرخان‌ در رأس‌ آن‌ها قرار داشت‌، به‌ او تسلیم‌ کنند، دلیری‌ [[ستارخان|ستارخان‌]] که‌ بیرق‌های‌ سفید را فروکشید و باقرخان‌ را رسماً به‌ ادامه مبارزه‌ فراخواند، اوضاع‌ را به‌ نفع‌ مشروطه‌ خواهان‌ تغییر داد. باقرخان‌ پس‌ از اظهار پشیمانی‌، به‌ درخواست‌ انبوه‌ مردمی‌ که‌ از [[مسجد صمصام‌ خان‌]] به‌ سوی‌ خانه او روان‌ شدند، دوباره‌ به‌ تکاپو برخاست‌ و عزم‌ مقابله‌ با رحیم‌ خان‌ کرد. سرانجام‌ نیز به‌ همت‌ او و دیگر مجاهدان‌، محل‌ استقرار رحیم‌ خان‌ در باغ‌ شمال‌ تصرف‌ شد. <ref>طاهرزاده‌ بهزاد کریم‌، قیام‌ آذربایجان‌ در انقلاب‌ مشروطیت‌ ایران‌، ج۱، ص۲۳۲، تهران‌، اقبال‌.</ref><ref>سرداری‌ نیا صمد، باقرخان‌ سالار ملی‌، ج۱، ص۴۲-۴۷، انتشارات‌ ایرانیان‌، ۱۳۶۹ش‌.</ref>  پس‌ از آن‌، رشته امور شهر در دست‌ مجاهدان‌ افتاد و طرفداران‌ شاه‌ و مرتجعان‌ که‌ در شبکه‌ای‌ مفسده‌انگیز به‌ نام‌ «انجمن‌ اسلامیه‌» گرد آمده‌ بودند، به‌ ناچار شهر را ترک‌ کردند.<ref>طاهرزاده‌ بهزاد کریم‌، قیام‌ آذربایجان‌ در انقلاب‌ مشروطیت‌ ایران‌، ج۱، ص۲۵۳، تهران‌، اقبال‌.</ref>{{سخ}}با این‌همه‌، عین‌الدوله‌ به‌ دستور شاه‌، شهر را در محاصره‌ گرفت‌ و جنگی‌ خونین‌ آغاز شد و باقرخان‌ که‌ اردویش‌ مقابل‌ قوای‌ عین‌الدوله‌ قرار داشت‌، رشادت‌های‌ کم‌نظیر نشان‌ داد،<ref>سرداری‌ نیا صمد، باقرخان‌ سالار ملی‌، ج۱، ص۵۴ -۵۶، انتشارات‌ ایرانیان‌، ۱۳۶۹ش‌.</ref> و چون‌ نمایندگان‌ روس‌ و انگلیس‌ به‌ بهانه حمایت‌ از اروپاییان‌، اولتیماتوم‌ شدیداللحنی‌ خطاب‌ به‌ انجمن‌ ایالتی‌ تبریز فرستادند، باقرخان‌ به‌ این‌ اخطار وقعی‌ ننهاد و از کار دست‌ نکشید.<ref>Keddie N، X Iran under the Later Q jrs، ج۱، ص۲۰۵، ۱۸۴۸-۱۹۲۲ n، The Cambridge History of Iran، vol VII، ed P Avery، London، ۱۹۹۱.</ref><ref>طاهرزاده‌ بهزاد کریم‌، قیام‌ آذربایجان‌ در انقلاب‌ مشروطیت‌ ایران‌، ج۱، ص۲۳۵، تهران‌، اقبال‌.</ref>
انجمن ایالتی آذربایجان و رهبران مشروطه خواه که نگران جان ستارخان و باقرخان بودند آن دو را به تحصّن در کنسولگری [[عثمانی]] راضی ساختند. <ref>احمد کسروی، ۱۳۳۳، ص ۴۵</ref>.{{سخ}}
در حالی‌ که‌ رحیم‌ خان‌ کدخدایان‌ تبریز را وادار می‌کرد تا ۹۰ نفر از سران‌ مجاهدان‌ را که‌ باقرخان‌ در رأس‌ آن‌ها قرار داشت‌، به‌ او تسلیم‌ کنند، دلیری‌ ستارخان‌ که‌ بیرق‌های‌ سفید را فروکشید و باقرخان‌ را رسماً به‌ ادامه مبارزه‌ فراخواند، اوضاع‌ را به‌ نفع‌ مشروطه‌ خواهان‌ تغییر داد. باقرخان‌ پس‌ از اظهار پشیمانی‌، به‌ درخواست‌ انبوه‌ مردمی‌ که‌ از [[مسجد صمصام‌ خان‌]] به‌ سوی‌ خانه او روان‌ شدند، دوباره‌ به‌ تکاپو برخاست‌ و عزم‌ مقابله‌ با رحیم‌ خان‌ کرد. سرانجام‌ نیز به‌ همت‌ او و دیگر مجاهدان‌، محل‌ استقرار رحیم‌ خان‌ در باغ‌ شمال‌ تصرف‌ شد. <ref>طاهرزاده‌ بهزاد کریم‌، قیام‌ آذربایجان‌ در انقلاب‌ مشروطیت‌ ایران‌، ج۱، ص۲۳۲، تهران‌، اقبال‌.</ref><ref>سرداری‌ نیا صمد، باقرخان‌ سالار ملی‌، ج۱، ص۴۲-۴۷، انتشارات‌ ایرانیان‌، ۱۳۶۹ش‌.</ref> پس‌ از آن‌، رشته امور شهر در دست‌ مجاهدان‌ افتاد و طرفداران‌ شاه‌ و مرتجعان‌ که‌ در شبکه‌ای‌ مفسده‌انگیز به‌ نام‌ «انجمن‌ اسلامیه‌» گرد آمده‌ بودند، به‌ ناچار شهر را ترک‌ کردند.<ref>طاهرزاده‌ بهزاد کریم‌، قیام‌ آذربایجان‌ در انقلاب‌ مشروطیت‌ ایران‌، ج۱، ص۲۵۳، تهران‌، اقبال‌.</ref>{{سخ}}
با این‌همه‌، عین‌الدوله‌ به‌ دستور شاه‌، شهر را در محاصره‌ گرفت‌ و جنگی‌ خونین‌ آغاز شد و باقرخان‌ که‌ اردویش‌ مقابل‌ قوای‌ عین‌الدوله‌ قرار داشت‌، رشادت‌های‌ کم‌نظیر نشان‌ داد،<ref>سرداری‌ نیا صمد، باقرخان‌ سالار ملی‌، ج۱، ص۵۴ -۵۶، انتشارات‌ ایرانیان‌، ۱۳۶۹ش‌.</ref> و چون‌ نمایندگان‌ روس‌ و انگلیس‌ به‌ بهانه حمایت‌ از اروپاییان‌، اولتیماتوم‌ شدیداللحنی‌ خطاب‌ به‌ انجمن‌ ایالتی‌ تبریز فرستادند، باقرخان‌ به‌ این‌ اخطار وقعی‌ ننهاد و از کار دست‌ نکشید.<ref>Keddie N، X Iran under the Later Q jrs، ج۱، ص۲۰۵، ۱۸۴۸-۱۹۲۲ n، The Cambridge History of Iran، vol VII، ed P Avery، London، ۱۹۹۱.</ref><ref>طاهرزاده‌ بهزاد کریم‌، قیام‌ آذربایجان‌ در انقلاب‌ مشروطیت‌ ایران‌، ج۱، ص۲۳۵، تهران‌، اقبال‌.</ref>
 
== فرجام رهبران مشروطیت ==
خط ۴۵:
[[پرونده:Sattar khan and Bagir khan.jpg|بندانگشتی|[[ستارخان]] (راست) در کنار باقرخان (چپ).]]
 
باقرخان بر خلاف [[ستارخان]] که شیخی بود، از [[متشرعه]] بود، از علمای مخالف مشروطیت که از متشرعه بودند، جانبداری می‌کرد و به آن‌ها احترام می‌گذاشت. او با [[ستارخان]] رقابت داشت و می‌گفت: مرد آن نیست که در امیرخیز جنگ کند. مرد منم که در [[ساری‌داغ]] با قشون دولتی جنگ کرده‌ام. (علی‌رغم این سخن، این دو بزرگوار دو بازوی قوی و شکست ناپذیر [[انقلاب مشروطیت]] بودند).<ref>http://www.farhangsara.com/fnamdaran_iran_baqerkhan.htm</ref>
 
[[دمکراتهای آذربایجان|دمکرات‌های آذربایجان]] که نهضت خود را در دنباله [[نهضت مشروطیت]] و مکمل آن، و خود را وارث سنن مجاهدین آن دوره می‌دانستند، مجسمه باقر خان را در [[میدان شهرداری تبریز]] نصب کردند. در ۲۴ آذر ماه ۱۳۲۵ پس از سقوط [[پیشه‌وری]] مردم تحت تأثیر احساسات، آن مجسمه را که اثر دمکرات‌ها بود برانداختند. .<ref>مجتهدی، مهدی. ''رجال آذربایجان'' به کوشش غلامرضا طباطبائی مجد. چاپ اول انتشارات زرین صفحهٔ ۷۸</ref>
 
[[پرونده:Bager Khan.jpg|چپ|بندانگشتی|260px292x292px|مقبره باقرخان در [[بوستان مفاخر تبریز|مزارستان طوبی تبریز]]]]
[[پرونده:نشان باقرخان سالار مشروطه.jpg|بندانگشتی|262x262پیکسل|نشان یادبود باقرخان سالار مشروطه؛ ضرب ۱۳۲۶ هـ ق]]
داماد باقر خان سرتیپ هاشمی یکی از فرمانده قوای دولتی و مأمور [[آذربایجان]] بود که در طی جنگی مختصر، قوای دمکرات‌ها را در [[قافلانکوه]] مغلوب کرد و در میدان جنگ به [[درجه سرتیپ]]ی نایل آمد.
خط ۵۵:
== خاندان باقرخان ==
{{منبع}}
از صادق خان که پسر ارشد باقرخان است، هم‌اکنون نتیجه‌ای به‌نام بامداد فرزند بابک باقی‌مانده که در [[تهران]] زندگی می‌کند{{مدرک}}. باقر خان چهار پسر داشت به اسامی صادق خان، حسن خان، حسین خان و (میرزا) ابراهیم خان زوج بلقیس صفوی، دختر سید مهدی صفوی که یکی از خدمتگزاران بارگاه [[حسین ابن علی|امام حسین]] در [[کربلا]] بود.<ref>پدر سرهنگ سید احمد صفوی. سید قاسم صفوی. سید حسین صفوی.</ref> {{مدرک}} تنها پسر صادق خان با نام محمد باقر هم‌اکنون در قید حیات است و در [[رامسر]] زندگی می‌کند و دارای دو پسر به نام‌های سهام‌الدین و بابک است. از بابک باقرخان هم‌اکنون پسری به نام بامداد باقرخان در قید حیات است که کوچکترین باقرخان‌ها هم به‌شمار می‌آید.{{مدرک}}
از صادق خان که پسر ارشد باقرخان است، هم‌اکنون نتیجه‌ای بنام بامداد فرزند بابک باقی‌مانده که در [[تهران]] زندگی می‌کند{{مدرک}}.
 
باقر خان چهار پسر داشت به اسامی صادق خان، حسن خان، حسین خان و (میرزا) ابراهیم خان زوج بلقیس صفوی، دختر سید مهدی صفوی که یکی از خدمتگزاران بارگاه [[حسین ابن علی|امام حسین]] در [[کربلا]] بود.<ref>پدر سرهنگ سید احمد صفوی. سید قاسم صفوی. سید حسین صفوی.</ref> {{مدرک}}
تنها پسر صادق خان با نام محمد باقر هم‌اکنون در قید حیات است و در [[رامسر]] زندگی می‌کند و دارای دو پسر به نام‌های سهام‌الدین و بابک است. از بابک باقرخان هم‌اکنون پسری به نام بامداد باقرخان در قید حیات است که کوچکترین باقرخان‌ها هم به‌شمار می‌آید.{{مدرک}}از سال ۱۳۸۷ با موافقت شهردار وقت تبریز [[علیرضا نوین]] تمام سرسبزی‌ها، پوشش گیاهی و درختان تناور و تنومند باغ پر وسعت مجاور خانه بجابه‌جا مانده از باقرخان واقع در محله خیابان تبریز و کوچه بالاحمام برای تغییر کاربری باغ و ساخت چندین ساختمان بلندمرتبه تجاری و مسکونی به‌طور پنهانی برچیده و حذف شده و هم‌اکنون بنای خانه بسیار قدمتدار سالارملی باقرخان پس از نابودی باغ ضلع جنوبی و نیز در اثر کمترین توجهات لازم از سوی متولیان پاسداری از آثار تاریخی شهر تبریز در آستانه ریزش قرار دارد. به رغم مخالفت اهالی محل و تعدادی از نمایندگان مردم تبریز در شورای اسلامی شهر تبریز مبنی بر هرگونه ساخت و ساز در باغ مجاور خانه باقرخان، آذرماه ۱۳۹۴ به‌طور شبانه و مخفیانه محیط پیرامون باغ کنار خانه باقرخان که گفته می‌شود در زمان‌های گذشته متعلق به [[حاج رضا طوبی]] واقف آرامستان طوبائیه و مالک کارخانه زهتابی تبریز بوده، چندین دیوار بلند پیش ساخته بتنی چیده شده و مقادیر زیادی ادوات ساختمان‌سازی و تیرآهن و سیمان در محل تخلیه شد. هم‌اکنون در پی سهل انکاریسهل‌انگاری مدیران سازمان شهرداری و نادیده شمردن تاریخی بودن بنای بزرگ منتسب به باقرخان مقرر گردیده در مساحت بزرگ تنها باغ بجابه‌جا مانده در هسته مرکزی شهر تبریز و دقیقاً در کنار همسایگی دیوار به دیوار بنای در حال فرسایش باقرخان چندین ساختمان بلند مرتبه تجاری مسکونی ساخته شود.{{مدرک}}
 
== یادبود ==
خط ۶۵:
 
== مرگ ==
باقرخان در تهران منزوی می‌زیست تا [[قضیه مهاجرت]] پیش‌آمد. وی به همراه چند نفر از مهاجرین حرکت نمود و در شبی در نزدیکی‌های [[قصر شیرین]] مورد اصابت گلوله یکی از تفنگداران بومی منطقه بنام سید جلیل که تیرانداز قهاری بود قرار گرفت و کشته شد.دلیل این تیر اندازیهااندازی‌ها احساس خطر مردم بومی در آن برهه در مقابل راهزنان مناطق مرزی بوده و قصد ترور در این اتفاق نبوده است. (نقل شده از مردمان بومی)
 
. مرگ باقرخان به همراه هجده نفر از یاران و همراهانش در محرم ۱۳۳۵ قمری آبان ۱۲۹۵ خورشیدی بوده‌است.
 
== جستارهای وابسته ==