خاندان برمکی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) خنثیسازی ویرایش 27009093 از 89.198.250.210 (بحث)؛ منبع و مدرک؟ برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱۰۹:
== سقوط ==
تمام مشاغل مهم دولتی در دست اطرافیان یحیی بود و همیشه بیست و پنج نفر از برمکیان مهمترین مشاغل لشکری و کشوری را بعهده داشتند. شاهان دیگر کشورها برای آنها هدایایی میفرستادند و احترامی که برای آنها قایل بودند برای خلیفه معمول نمیداشتند و این موجب تحقیر هارون میگردید. قدرت و ثروت افسانهای برمکیان خود مزید علتی بر نابودی و سقوط آنان شد چرا که قدرت و ثروت بی حد برامکه رشک خلیفه و دیگر عناصر صاحب نفوذ و مخالفان و دشمنان آنان را برانگیخت و باعث شد دشمنانشان با بد گویی از ایشان و بدگمان کردن خلیفه نسبت به ایشان آنان را از عرصه کنار بزنند. مخالفان برامکه اندک اندک در دربار خلیفه قدرت و نفوذی به دست آوردند اشخاصی چون [[فضل بن ربیع]]، [[علی بن عیسی بن ماهان]]، [[زراره بن محمد]]، [[پسران قحطبه]]، [[جعفر بن عبدالله هاشمی]] و [[ابو ربیعه رقی]] و بسیاری دیگر که برخی کینههای دیرینه از برامکه بر دل داشتند و توانستند از نفوذ خود در بدگمان کردن خلیفه نسبت به آنها استفاده کنند. از جمله برامکه را متهم به [[زندقه]] و حمایت از زنادقه میکردند. همچنین هارون الرشید حمایت برمکیان از یحیی بن عبدالله علوی و پسرش [[موسی بن یحیی]] که در [[دیلم]] داعیه امامت داشتند را نوعی خیانت از جانب آنها در حق خویش تلقی میکرد. همچنین جعفر را با پسر [[عبدالملک بن صالح]] که داعیه خلافت داشت مرتبط میدانست. رقابت دیرینه عنصر اعراب و ایرانی نیز در سقوط ایشان بی تأثیر نبود. از طرف دیگر ماجرای جعفر و [[عباسه]] نیز مزید بر علت خشم هارون نسبت به برمکیان شد. در حقیقت سبب اصلی سقوط ایشان ارتباط جعفر بودهاست با عباسه خواهر خلیفه و دیگری نارضایتی هارون از قدرت و نفوذ بیاندازهای که برامکه به دست آورده بودند. اقتدار برمکیان در واقع نمایش قدرت و نفوذ عنصر ایرانی در دستگاه [[خلافت عباسی]] بود و این چیزی نبود که اعراب و شخص [[خلیفه]] آن را برتابند. سرانجام هارون در بازگشت از سفر حج در شب آخر محرم سال ۱۸۷ هجری جعفر را به کام مرگ فرستاد و سر از تن او جدا کرد. همان شب خانههای برامکه و یاران و دست پروردگانشان را نیز محاصره و جز محمد بن خالد همه برامکه را دستگیر و اموالشان را مصادره کرد و بسیاری از آنها را کشت و بسیاری دیگر را به طمع گنجینههای برامکه به زیر شکنجه گرفت. بعد از سقوط برامکه ضعف و فساد دولت عباسیان را دربر گرفت و هارون از این اقدام خود ابراز تأسف کرد. بعدها مأمون به بقایای برامکه توجه کرد لیکن آنها دیگر حشمت و قدرت قبلی خود را بازنیافتند.
در دوران معاصر اما چند تن از برامکه به شهرت دست یافتند که از این میان میتوان به علی بخش برامکه( رییس امنیه شیراز در دوره قاجار) ، محمودرضا برامکه( شاعر و نویسنده) و سعیدبرامکه( معمار و نقاش ) اشاره کرد
|