نام‌های ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی سازی و واگردانی به آخرین نسخه صحیح مقاله. حذف مطالب بدون منبع یا با منبع ضعیف و جایگزینی با مطالب معتبرتر و دانشنامه ای
برچسب‌ها: حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار ویرایشگر دیداری
خنثی‌سازی ویرایش 27036379 از Aryzad (بحث)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۱:
[[پرونده:Keshvar ajam- letter from ottoman empire to persian empire mohammad shah.jpg|بندانگشتی|نامه‌ای حاوی «کشور عجم»، فرستاده‌شده از پادشاه [[امپراتوری عثمانی]] (سلطان عبدالمجید خان) به [[فتحعلی‌شاه قاجار]]]]نام کنونی [[ایران]] از واژه [[پارسی میانه]] ''ērān'' و [[زبان پارتی|پهلوی]] ''aryān'' آمده‌است.<ref name="MacKenzie2">{{citation|last=MacKenzie|first=David Niel|chapter=Ērān, Ērānšahr|title=Encyclopedia Iranica|series=vol. 8|year=1998|publisher=Mazda|location=Costa Mesa|chapter-url=http://www.iranicaonline.org/articles/eran-eransah|page=534}}.</ref> این واژه در لغت به معنای «ایرانیان» و «[[زرتشتیان]]» است. استفاده از این کلمه دستکم به هزاره اول پیش از میلاد بازمی‌گردد؛ هرچند تا پیش از دوران ساسانی، از آن برای اشاره به مردم ایران به کار می‌رفت و استفاده از آن برای اشاره به یک سرزمین جغرافیایی و یک واحد سیاسی، از قرن سوم میلادی و دوران شاپور یکم آغاز شد.<ref name="MacKenzie2"/> «[[انیران]]» متضاد این واژه و به معنای ناایرانی و غیر زرتشتی است.<ref name="Gignoux_Aneran">{{citation|last=Gignoux|first=Phillipe|chapter=Anērān|pages=30–31|series=vol. 2|year=1987|title=Encyclopedia Iranica|location=New York|publisher=Routledge & Kegan Paul|chapter-url=http://www.iranicaonline.org/articles/aneran}}.</ref>
 
تا [[نوروز]] سال ۱۳۱۴ خورشیدی، در [[جهان غرب]] از ''Persia'' (یا یکی از برابرهای آن در سایر [[زبان‌های اروپایی]]) برای اشاره به کشور ایران استفاده می‌شد که این واژه از نام منطقه [[پارس]] در جنوب ایران، گرفته شده‌است. در نوروز این سال، [[رضاشاه پهلوی]] از دولت‌های خارجی درخواست کرد که تنها «''ایران''» در نوشته‌های رسمی مورد استفاده قرار بگیرد و از آن دوران تاکنون، این واژه نسبت به سایر نام‌هایی که در طول تاریخ برای اشاره به این کشور به کار رفته‌اند، رایج‌تر شده‌است.<ref name="yarshater1">Yarshater, Ehsan [http://www.iran-heritage.org/interestgroups/language-article5.htm Persia or Iran, Persian or Farsi] {{webarchive|url=https://web.archive.org/web/20101024033230/http://www.iran-heritage.org/interestgroups/language-article5.htm|date=2010-10-24}}, ''Iranian Studies'', vol. XXII no. 1 (1989)</ref> به دلیل مشکلاتی که پس از این تصمیم به وجود آمده بود، [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه پهلوی]] در سال ۱۹۵۹ میلادی اعلام کرد که استفاده از هر دو واژه ایران و Persia در نوشته‌های رسمی مانعی ندارد.<ref name="Majd2008a">[[Hooman Majd|Majd, Hooman]], ''The Ayatollah Begs to Differ: The Paradox of Modern Iran'', by Hooman Majd, [[Knopf Doubleday Publishing Group]], 23 September 2008, {{ISBN|0385528426}}, 9780385528429. p. [https://books.google.com/books?id=1kuSfuHovwMC&pg=PA161 161]</ref>
 
== ریشه‌شناسی واژهٔ ایران ==
== واژه ==
واژه ایران شکل جمع نام «ایر» است که «ایر» فرم پارسی میانه و پارسی نو ''airya'' ([[زبان اوستایی|اوستایی]]) ''airya'' ([[پارسی باستان]]) است. قدیمی‌ترین نوشته‌ای که این کلمه بدین صورت در آن به کار رفته‌است، [[اوستا]]<nowiki/>ست که آن را به شکل ''airyānąm'' ضبط کرده که ''airyānąm'' خود شکل جمع ''airya'' است.<ref>{{cite web|url=http://www.iranicaonline.org/articles/iran|title=IRAN|accessdate=2011-01-14}}</ref><ref name="Encyclopaedia Iranica1">{{cite web|url=http://www.iranicaonline.org/articles/zoroastrianism-i-historical-review|title=ZOROASTRIANISM i. HISTORICAL REVIEW|accessdate=2011-01-14|author=William W. Malandra|date=2005-07-20}}</ref> صورتواژهٔ پارسیایران باستاندر واژهٔکتیبه‌های ایران[[خط میخی هخامنشی|میخی هخامنشی]] بصورت ''آریانام'' aryānām و در [[زبان اوستایی]] و نسک [[اوستا]] بصورت ''ایریانِم'' airyānąm استمی‌باشد.<ref>''ایران‌نامک''، ص ۲۵۱</ref>
در [[اوستا]] نام کشور ایران بصورت [[ایران‌ویج]] آمده که «ویج - ویچ - بیج و بیجه» همگی به معنی «سرزمین - زمین - کشتکر و کشور» هستند. هریک از این نام‌ها در نقشه‌ها و [[سند (مدرک)|اسناد]] تاریخی متفاوتی به کار رفته‌اند.<ref>[http://www.hamshahrionline.ir/details/101174 کتابBook:Documents on the Persian Gulf's name.names of Iran.pp.23-60 molk e Ajam=MOLKE JAM. اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان، دکترمحمد عجم - تهران 1388 PAGE 23-60...]</ref>
 
«ایران» که در پارسی نو به کار می‌رود، از واژه پارسی میانه ''ērān'' آمده که نخستین بار در سنگ‌نبشته [[اردشیر یکم]] ساسانی در نقش‌رستم مورد استفاده قرار گرفته‌است. اردشیر در این سنگ‌نگاره خود را در نگارش پارسی میانه ''ardašīr šāhān šāh ērān'' و در نگارش پهلوی ''ardašīr šāhān šāh aryān'' خوانده که هر دوی این‌ها به معنای «اردشیر، شاهنشاه ایرانیان» است.
 
اشکال مفرد ''ēr-'' و ''ary-'' که به ترتیب نام‌های جمع ''ērān'' و ''aryān'' را ساخته‌اند، از شکل ایرانی باستان ''*arya-'' می‌آیند که که در نوشته‌های اوستایی، مادی-هخامنشی و [[شاهنشاهی کوشانی|کوشانی]]-[[اشکانی]]، به‌عنوان نامی برای مردمان ایرانی به کار رفته‌است و همچنین ''بسیار'' محتمل است که اردشیر نیز از این واژه در همان سنت پیشین خود استفاده کرده باشد.<ref name="Schmitt_Aryans">{{cite encyclopedia|last=Schmitt|first=Rüdiger|title=Aryans|pages=684–687|volume=2|year=1987|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|location=New York|publisher=Routledge & Kegan Paul|url=http://www.iranicaonline.org/articles/aryans}}</ref><ref name="MacKenzie2"/><ref name="Bailey_Arya">{{cite encyclopedia|last=Bailey|first=Harold Walter|authorlink=Harold Walter Bailey|title=Arya|pages=681–683|year=1987|volume=2|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|location=New York|publisher=Routledge & Kegan Paul|url=http://www.iranicaonline.org/articles/arya-an-ethnic-epithet}}</ref>
 
واژهٔ ایران به عنوان یک واحد جغرافیای سیاسی در کتاب ''مسالک الابصار فی ممالک الامصار'' شهاب‌الدین احمد بن فضل‌الله عمری (۷۰۰–۷۴۹ ه‍.ق) [[ایران]] را در فصلی بنام مملکت ایرانی‌ها توضیح داده شده‌است.
اروپایی‌ها همواره تا سال ۱۳۱۳ ش. از ایران بنام Persia (انگلیسی)، Perse (فرانسه)، Persien (آلمانی) و… یاد کرده‌اند. ریشهٔ نام پرشیا در اروپا به یونان برمی‌گردد. در اروپا سال ۱۷۳۷ اولین بار تاریخ‌نگاری با نام دبیره‌ای .C.F.H در چارمین و آخرین کتاب خود از نقشه ایران سال ۱۷۲۹ نقل می‌کند که کارتوگراف استانبول به‌نام ابراهیم نقشهٔ ایران را ترسیم نموده که همان پِرزین (آلمانی: Persien) است.<ref>C.F.H: Vierter und letzter Theil, in sich enthaltende die Historiam Literariam Seculi XVIII … [https://books.google.de/books?id=LchcAAAAcAAJ&pg=PA5251&lpg=PA5251&dq=Vierter+und+letzter+Theil,+in+sich+enthaltende+die+Historiam+Literariam.+Seculi+XVIII.+Nebst+des+sel.+Herrn+Gundlings+Leben,+Schriften,+...+Literariam+Seculi+XVIII.+...+vornehmsten+Lehrsätzen,+Controversien+und+übrigen+Merckwürdigkeiten+...+von+C.&source=bl&ots=tIUDg1jAhH&sig=2K_9zEYmi_qzLtymCssBrmDWoQU&hl=de&sa=X&ved=0ahUKEwidgcadyN_RAhWlKJoKHadNDMsQ6AEIIjAA#v=snippet&q=Iran&f=false]. , Frankfurt am Main, 1737, Seite 5953</ref>
در اروپا اشتیلر آلمانی اولین بار به‌جای Persien نام [[ایران]] را در نقشه‌ها رایج ساخت.
[[پرونده:Stielers Handatlas 1891 59.jpg|بندانگشتی|چپ|300px| [[نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه]] نقشه [[آدولف اشتیلر]] اولین نقشه اروپایی که بجای پرشیا، از ایران استفاده کرده‌است.]]
واژهٔ '''ایران''' (به [[زبان پارسی باستان|پارسی باستان]] «اَئیریَه‌نا»، به پارسی میانه: [[پرونده:Eranshahr.svg|75px|جایگزین=ʾylʾnštr']] Ērānšahr)، و برگرفته از کلمه «آریانام خْشَترام» و به معنای «سرزمین آریاییان» است که در گذر زمان به ''ایرانشهر'' و
سپس در دورهٔ [[ساسانی]] به ''ایران'' تبدیل شده‌است.<ref>{{یادکرد|کتاب=هفت رخ فرخ ایران |نویسنده = رضاییان، فرزین |ناشر =انتشارات دایره سبز |صفحه=۱۷ |سال=۱۳۸۶ |شابک=}}</ref> هرچند «آریانام خْشَترام» هیچ‌گاه در متون پارسی باستان نیامده است و یک واژه فرضی است.<ref>{{یادکرد |کتاب=آرمان ایران |نویسنده = نیولی، گراردو |ناشر =انتشارات پیشین پژوه |صفحه=۲۹–۳۲ |سال=۱۳۸۷ |شابک=}}</ref>
 
واژهٔ «آریا» در زبان‌های [[زبان اوستایی|اوستایی]]، پارسی باستان و [[زبان سانسکریت|سانسکریت]] به ترتیب به شکل‌های «اَئیریه»،<ref group="نکته">airya</ref> «آریه»،<ref group="نکته">āriya</ref> و «اَریه»<ref group="نکته">arya</ref> به کار رفته‌است. همچنین در زبان سنسکریت «اریه»<ref group="نکته">ariya</ref> به معنی سَروَر و مهتر و «آریکه»<ref group="نکته">aryaka</ref> به معنی مَردِ شایستهٔ بزرگداشت و حرمت است و آریایی به زبان اوستایی «ائیرین»<ref group="نکته">airyana</ref> و به زبان پهلوی و پارسی دری «ایر» خوانده می‌شود و ایرج به زبان آریایی<ref group=>airya</ref> است.<ref name="ایرج ایران">{{یادکرد وب| نشانی = http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-69d8fd47fcc548a7bd0648bc9fe09d90-fa.html| عنوان = ایرج | تاریخ بازدید = ۱۰ اسفند ۱۳۹۰ | تاریخ = | ناشر = لغت‌نامه دهخدا | زبان = فارسی| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/67SXag1SH | تاریخ بایگانی = ۶ مه ۲۰۱۲}}</ref>
'''ایر''' در واژه به‌معنی «آزاده» و جمع آن «ایران» به‌معنی «آزادگان» است. «ایران» در واژه به معنی «سرزمین آریاییان» است و مدّت‌ها پیش از اسلام نیز نام بومی آن ایران، اِران، یا ایرانشهر بود،<ref name="MacKenzie">{{یادکرد|فصل= Ērān, Ērānšahr|عنوان = Encyclopædia Iranica, Vol.8 | پیوند = http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/v8f5/v8f545.html|ناشر= Mazda|شهر= Cosa Mesa|کوشش= |ویرایش= |سال= ۱۹۹۸ |شابک= |نویسنده=MacKenzie, {{چر}}David Niel |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref>
 
اما نخستین بار اردشیر بابکان از نام «ایران» استفاده کرد، بر روی سینهٔ اسب اردشیر در سنگ نگاره نقش رستم، کتیبه‌ای به سه زبان [[زبان پارسی میانه| ساسانی]] [[زبان پارتی|اشکانی]]، و [[زبان یونانی|یونانی]] وجود دارد که ترجمهٔ آن، چنین است:
 
'''''«این است پیکر مزداپرست، خداوندگار اردشیر، شاه شاهان «ایران»، که نژاد از ایزدان دارد، پسر خداوندگار بابک، شاه.»<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://persepolis.info/fa/میراث-تاریخی/نقش-رستم/item/46-نقش-برجسته-اردشیر-پاپکان|عنوان=نقش برجستهٔ اردشیر بابکان}}</ref>'''''
[[پرونده:NAGHSH RAJAB.jpg|بندانگشتی|[[شاپور یکم|شاپور اول]] سوار بر اسب و ۹ نفر از بزرگان سلطنتی]]
همچنین در سنگ نگارهٔ دیگری در [[نقش رجب]] شاپور فرزند [[اردشیر بابکان|اردشیر]] نیز در کتیبه ای به ۳ زبان خود را شاه «ایران و انیران» می‌خواند:
 
'''''«این پیکری است از بغ مزدا پرست، خدایگان شاپور، شاهنشاه «ایران و انیران» که چهر (نژاد) از یزدان دارد، فرزند بغ مزداپرست، خدایگان اردشیر، شاهنشاه که چهر از یزدان دارد، نواده خدایگان پاپک شاه»'''''.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://sassanids.com/نقش-رجب،موزه-نقش-برجسته-های-ساسانی/|عنوان=نقش رجب، موزهٔ نقش برجسته‌های ساسانی}}</ref>
 
به کلی ساسانیان نام "ایران شهر" را بر روی سرزمین خود قرار دادند، این را می‌توان در نوشته‌های باستانی آن زمان و هم چنین سکه‌های ضرب شده به دست پادشاهان فهمید.
[[پرونده:Bahrami.jpg|بندانگشتی|نمونه سکه ساسانی در دوران بهرام اول با عنوان "شاه ایران و انیران"]]
 
این شواهد کهن نشان می‌دهد هویت تاریخی ایرانی برخاسته از [[ناسیونالیسم]] قرن نوزدهم نیست، بلکه امری بسیار کهن تر می‌باشد، هویت قومی- مذهبی به شکلی پیشاناسیونالیستی در قالب هویت ایرانی-زرتشتی پیش از ورود اسلام و هویت ایرانی-شیعی پس از آن وجود داشته و به انسجام بخشی جامعه ایرانی کمک کرده‌است، اما اکثر نظریه پردازان حداقل به اینکه، بخش عمده ای از هویت تاریخی ایران حاصل عملکرد دوران ساسانیان است واقف هستند. مثلاً [[گراردو نیولی|نیولی]] دربارهٔ نام ایران اعتقاد دارد تا زمان ساسانی‌ها (اردشیر) ایران یک مفهوم دینی و قومی بوده‌است، نه یک مفهوم سیاسی. به باور وی مفهوم سیاسی ایران را ساسانی‌ها درانداخته‌اند؛ نیولی شواهد و مستنداتی را هم در تأیید این مدعا طرح کرده‌است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://sassanids.com/هویت-ایرانی؛-تاریخی-یا-ملی؟/|عنوان=هویت ایران، تاریخی یا ملی؟}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=گراردو نیولی|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://www.cgie.org.ir/fa/news/130477|عنوان=گراردو نیولی و نام ایران}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=احمد اشرف|کد زبان=fa|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://ssbr.faslnameh.org/article-1-266-fa.html|عنوان=هویت ایرانی در گستره تاریخ اجتماعی ایران}}</ref>
البته ایران از ۶۰۰ سال پیش از میلاد تا [[۱۹۳۵ (میلادی)|۱۹۳۵]] (۱۳۱۴ خورشیدی) در میان اروپاییان با نام «Persia» شناخته می‌شد.<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ir.html CIA - The World Factbook - Iran<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref><ref name="persia">{{یادکرد وب| نشانی = https://www.google.com/search?q=what+is+persia&sourceid=ie7&rls=com.microsoft:en-us:IE-Address&ie=&oe=#hl=en&rls=com.microsoft:en-us:IE-Address&q=Persia&tbs=dfn:1&tbo=u&sa=X&ei=h8pNT53tFYrwsgap3eGrDw&ved=0CCkQkQ4&bav=on.2,or.r_gc.r_pw.r_qf. ,cf.osb&fp=53ada0d311201b98&biw=1366&bih=۶۷۳| عنوان = Per·sia | تاریخ بازدید = ۱۰ اسفند ۱۳۹۰ | تاریخ = | ناشر = Google Dictionary | زبان = انگلیسی| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/67SXbPuUz | تاریخ بایگانی = ۶ مه ۲۰۱۲}}</ref> در سال ۱۳۱۴ در شرف تأسیس [[جامعه ملل]] با درخواست رسمی [[رضاشاه|رضاشاه پهلوی]] همان نام بومی کشور (ایران) در عرصهٔ جهانی هم به کار برده شد. نام «پرشیا» همچنان برابر نام ایران است و در زبان‌های اروپایی به دلیل سابقه تاریخی - فرهنگی‌اش کاربرد دارد، اما امروزه بیشتر نام ایران به کار برده می‌شود.<ref name="persia"/>
 
در [[کتیبه‌های کرتیر]] به نوشته‌های ارزشمندی در مورد نحوه ایرانی در نظر گرفتن ایالت‌های مختلف یا انیرانی خواندن دیگر مناطق برمی‌خوریم، [[کرتیر]] که موبد موبدان در زمان هفت پادشاه ساسانی بوده‌است این چنین در بخشی از کتیبه سرمشهد از حدود ایران و انیران یاد می‌کند:
 
'''''«بخاطر کوشش و رنج من بسیاری از آتش‌ها و مغان در سراسر کشور در [[میشان]]، [[آتورپاتکان]] (آذربایجان)، [[سپاهان]] (اصفهان)، [[ری]]، [[کرمان]]، [[سکستان]] (سیستان) و [[گرگان]] تا [[پیشاور]] درخشیدن گرفتند و نیز در خارج از ایران (انیران) آتش‌ها و مغانی که بیرون از ایران بودند، تا آنجا که اسبان و مردان شاهنشاه شاپور پیش رفتند تا [[انطاکیه]]، شهر و کشور سوریا و در استان‌های سوریا در [[ترسه]] شهر و کشور [[کیلکیه]] در [[قیصریه]] شهر و کشور [[کاپادوکیه]] و تا [[یونان]] سرزمین‌های [[ارمنستان]] و بلاسکان و سپس تا دروازهٔ [[آلبانی]]. من آئین [[مزدیسنا]] و [[مغان]] را والا و شایستهٔ احترام و ستایش ساختم. اما کافران و ملحدانی را که در مغستان به انجام فریضه‌های دینی و پرستش مزدیسنا نپرداختند، کیفر دادم و به آنان پند دادم و نیکترشان نمودم. بسا مردمان که پایبند دین نبودند، به دین روی آوردند و بسیاری از آنان که دیوپرست بودند، در نتیجهٔ کوشش و مجاهدت من دست از آئین دیوان برداشتند.»'''''<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.avesta.org/pahlavi/kz.html|عنوان=KARTIR KZ.}}</ref>
 
این فلات را که به آن "ایران زمین" گفته می‌شوداز خلیج پارس سپس [[کرمانیا]] تا و [[باکتریانا]]، [[سغدانیا]]، میدیا، پارتها… پهن داشت و از ممالک شاهی مردمان با زبان‌های ایرانی و تورانی بودند که مرکز شاهنشاهی نخست در استان [[پارس]] قرار داشت. با گرفتن مناطق غیر ایرانی از سوی هخامنشیان در منابع رومیان "امپراطوری پارس" نامیده شد. رومیان امپراطوری خود را به نام شهر [[روم]] نامیدند؛ ولی یونانی‌ها و ایرانی‌ها هیچگاه نام امپراطوری خود را به یک شهر و استان محدود نکردند. اتفاقاً که یونانی‌ها به زبان پارسی [[پرزاریوم]] و به استان پارس [[پرزیس]] و به زردشت زراوستر (ستاره) می‌گفتند. رومیان و سپس امپراطوری رومن کاتولیک و سپس در زمان فردوسی "امپراطوری روم دویچر ناسیون'' دویچر ناسیون (ملت جرمنی یا آلمان Deutscher Nation) ایران را در کل اروپا به ''پرشیا'' و ''پرزین'' نامیدند.
 
پسوندهای مکانیِ باستانی مانند نا در زبان فارسی نو به «ان» تبدیل شد. اِن (en) مانند آلمان هم پسوند مکانی و هم پسوند جمع و هم پسوند فعل برای حالت ساختن مصدری است؞ در فارسی نو هم چنین است. ''ان'' در آخر بسیاری از شهرهای ایران‌زمین - نه‌تنها در کشور ایران بلکه در فلات '''ایر''' قرار دارد: یاکوب ادوارد پولاک (Jakob Eduard Polak)، ایران‌شناس مشهور آلمانی، یکی از ایران‌شناسانی است که نام ایران و توران را در آلمان به‌کار برده که بر پایهٔ همین برگردان‌های‌شان از زبان فارسی به آلمانی واژهٔ ایران برای اولین بار در نقشهٔ ''ایران و توران'' چاپ شد،
در جلد دوم (Band II)، چاڀ ۱۸۶۵، تحت عنوان «پِرزین - یک کشور و مردمانش» بسیاری وندهای فارسی را در صفحات ۳۶۳ تا ۳۶۹ فهرست کرده‌است. در صفحهٔ ۳۶۹ از پسوندهای «ان» an و «گان» gan و «شان» schan نام برده‌است. مانند ایران و توران و غیره
* [[تهران]]، [[مازندران]]، [[زاهدان]]، [[همدان]]، [[آبادان]]، [[اصفهان]]، [[خوزستان]]، [[کرمان]]، [[گورگان]]، [[گیلان]]، گلستان و به صدها همچون نام‌ها در کشور امروزی [[ایران]]
* [[بامیان]]، [[بدخشان]]، [[لغمان]]، [[پغمان]]، [[بغلان]]، [[پروان]]، [[بغلان]] [[اروزگان]]، [[سمنگان]]، [[تالقان]]، [[شبرغان]]، [[جوزجان]]، [[چغچران]]، [[اروزگان]] [[میدان]] در (شور امروزی با نام افغان ستان)
* کوهستان بدخشان، خلتان، کلستان، یمنگان یعنی ستان جم در کشور [[تاجکستان]]
* [[مردان]]، [[ملتان]] در کشور هند اکنون [[پاکستان]].
شهرهای فلات ۶ میلیون کیلومتر مربعی ایران‌زمین از پساوند مکانی و گاهی زبان پارسی مانند ''ان'' و ''دان'' و ''ستان'' , ''گاه'' و ''آباد'' ساخته شده‌اند. پسوندهای فارسی در<ref>حسن انوری، حسن احمدی گیوی دستور زبان فارسی 1 و 2</ref><ref>http://www.etymonline.com/index.php?search=-stan&searchmode=none</ref> یعنی که ایران گردان نو آریانا است. تغیرات آوازی و سیلابی (sound change or Grimm's law) در جرمنی به عنوان زبان‌های هندوجرمنی Wolfram Euler وKonrad Badenheuer.
در کشورهای دویچ لند Deutschland و دچ (هالند) بسیاری از شهرهای شان با پسوند مکانی مصدری و جمع [en] ساخته شده‌اند: München, Göttingen, Tübingen, Essen, Hessen
''<ref>Joseph Bender:Die deutschen Ortsnamen, in geographischer, historischer, besonders in sprachlicher Hinsicht, mit steter Berücksichtigung der fremden Ortsbenennungen''. Siegen 1846 Seite 84([http://books.google.de/books?id=6zJGAAAAcAAJ&printsec=frontcover books.google.de])</ref>
نام ایران را می‌توان در قدمیترین اقوام ایران مثل کاسی‌ها جستجو کرد که نام زیبایی ایران به معنی سرزمین آتش است. در زبان لکی به آتش ائگیر گفته می‌شود و در قدیم این سرزمین جایگاه آتشگاه‌های بسیاری بود و کسانی که از اینجا عبور می‌کردند نگاهش به آتش‌های زیاد می‌افتاده که آن را سرزمین ائگیران یعنی سرزمین آتش‌های زیاد می‌نامیدند و در طول زمان به ائیران و ئیران تغییر کرد و الان هم در زبان لکی به ایران، ئیران گفته می‌شود.{{مدرک|دلیل=بیرحمانه حذف نکردم چون خیلی خام است و شاید سرنخ یک موضوع دیگر در زبان یک منطقه خاص باشد|تاریخ=۹ اکتبر ۲۰۱۵}}
 
== دوران باستان ==
چنان‌که گفته شد، گرچه استفاده از «ایرانی» به دوران اوستایی بازمی‌گردد، اما نخستین استفاده از شکل کنونی این واژه، در سنگ‌نبشته [[نقش رستم|نقش‌رستم]] اردشیر یکم ساسانی دیده شده‌است.<ref name="MacKenzie2"/> او بر روی سکه‌هایش خود را «بَغ <small>(خداوندگار)</small> مزداپرست، اردشیر، شاهنشاه ایرانیانایران» نامیده‌است. [[شاپور یکم]]، فرزند و جانشین اردشیر، پس از گسترش مرزهای شاهنشاهی و فتح سرزمین‌های غیر ایرانی، خود را «شاهنشاه ایرانیان و انیرانیان» خواند که این عناوین تا [[سقوط شاهنشاهی ساسانی]] توسط تمام جانشینان او به کار رفت.<ref>Vesta Sarkhosh Curtis, Sarah Stewart, ''Birth of the Persian Empire: The Idea of Iran'', I.B.Tauris, 2005, {{ISBN|9781845110628}}, page 5</ref>[[پرونده:Bahrami.jpg|بندانگشتی|نمونه سکه ساسانی در دوران بهرام اول با عنوان «"شاهنشاه ایران و انیران»"]]با وجود اینکه ''ایران'' در ادبیات ساسانی به مردمان ایرانی اشاره دارد، در همان نوشته‌های اولیه ساسانی از آن به عنوان یک نام جغرافیایی نیز استفاده شده‌است.<ref name="MacKenzie2"/> در [[سنگ‌نوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت|سنگ‌نبشته شاپور یکم در کعبه‌زرتشت]]، شاه امپراتوری خود را به دو بخش «ایران» و «انیران» تقسیم کرده‌است. همچنین شاپور شاهنشاهی خود را «[[ایران‌شهر (ساسانیان)|ایرانشهر]]» ([[پرونده:Eranshahr.svg|75px|جایگزین=ʾylʾnštr']]) نامیده که تمام قلمروی او، صرف نظر از ایرانی‌نشین بودن یا نبودن، را شامل می‌شده‌است.<ref name="MacKenzie2"/> در یک سنگ‌نبشته که سی سال پس از شاپور و توسط [[کرتیر]] حک شده‌است، واژه «انیرانشهر» نیز به چشم می‌خورد؛ درحالی که شاپور [[ارمنستان]] و [[قفقاز]] را نیز بخشی از «ایران» قلمداد کرده بود، کرتیر آن‌ها در «انیران» دسته‌بندی کرده‌است که دلیل آن می‌تواند زرتشتی نبودن این سرزمین‌ها باشد. در کتابچه متاخر «[[شهرستان‌های ایرانشهر]]»، [[آفریقا]] و [[شبه‌جزیره عربستان|عربستان]] – که در دوران متاخر توسط [[فهرست شاهنشاهان ساسانی|شاهنشاهان ساسانی]] فتح شده بودند – نیز بخشی از ایرانشهر به حساب آمده‌اند.<ref>{{citation|last1=Markwart|first1=J.|last2=Messina|first2=G.|title=A catalogue of the provincial capitals of Eranshahr: Pahlavi text, version and commentary|publisher=Pontificio istituto biblico|location=Rome|year=1931}}.</ref><ref>{{citation|last=Daryaee|first=Touraj|title=Šahrestānīhā ī Ērānšahr. A Middle Persian Text on Late Antique Geography, Epic, and History. With English and Persian Translations, and Commentary|publisher=Mazda Publishers|year=2002}}.</ref>
 
با وجود اینکه ''ایران'' در ادبیات ساسانی اشاره به مردمان ایرانی دارد، اما با تقسیم ایرانشهر به دو بخش «ایران» و «انیران»، به نظر می‌رسد که این واژه بار جغرافیایی نیز پیدا کرده‌است. هر دوی این واژگان در نوشته‌های [[مانی]] نیز به چشم می‌خورند و همچنین شاهنشاهان ساسانی از ''ایران'' در نام شهرهایی که بنا می‌نهادند نیز استفاده می‌کردند؛ مانند ''Ērān-xwarrah-šābuhr''، یعنی ''شکوهِ ایرانِ شاپور''.<ref name="Gignoux_Aneran"/> «ایران آمارگر»، «ایران دبیربد» و «ایران اسپهبد» از جمله مناصبی هستند که نام ایران در آن‌ها به کار رفته‌است.<ref name="MacKenzie2"/><ref name="Gnoli">{{citation|last=Gnoli|first=Gherardo|title=The Idea of Iran: an essay on its origin|year=1989|series=Serie orientale Roma, vol. LXI|location=Rome/Leiden|publisher=Istituto italiano per il Medio ed Estremo Oriente/Brill}}.</ref>[[پرونده:Stielers Handatlas 1891 59.jpg|بندانگشتی|چپ|300px| [[نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه|نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه.]] نقشه [[آدولف اشتیلر]] اولین نقشه اروپایی که بجای پرشیا، از ایران استفاده کرده‌است.]]از آنجایی که ''ērānšahr'' در نوشته‌های پیشا-ساسانی پیدا نشده‌است (که به عنوان مثال می‌توانست در پارسی باستان به شکل ''*aryānām xšaθra-'' به کار رود)، تاریخ‌دانان اینگونه برداشت می‌کنند که این مسئله یکی از ابتکارات ساسانیان بوده‌است. در نگارش [[زبان یونانی باستان|یونانی]] سنگ‌نبشته سه زبانه شاپور یکم، «شهر» که به معنای شاهنشاهی است، ''ethnous'' ترجمه شده که در یونانی باستان به معنای «ملت» به کار می‌رود. هرچند، ایده یک ملت ایرانی برای یونانیان مسئله تازه‌ای نبود. [[هردوت]]، تاریخ‌نگار معروف یونانی در تواریخ خود می‌نویسد که «مادها را ''Arioi'' نیز می‌نامند» که این همان کلمه «ایرانی» است. [[استرابون]] در قرن یکم پیش از میلاد، به نوشته‌های [[اراتوستن]]، از نویسندگان یونانی معاصر [[اسکندر]]، ارجاع می‌دهد که «[در سرزمین‌های شمال سند] [[آریانا]] گسترده‌است که شامل بخش‌هایی از پارس، ماد، [[باختر (بلخ)|بلخ]] و [[سغد]] می‌شود؛ زیرا این مردمان همگی به زبانی تقریباً یکسان صحبت می‌کنند.» [[داماسکیوس]] از [[اودموس رودسی]] نقل می‌کند که «[[مغ]]‌ها و همه آن‌ها تبار ایرانی (''áreion'') دارند.» [[دیودور سیسیلی]]، تاریخ‌نگار هم عصر [[ژولیوس سزار|سزار]] و [[آگوستوس]]، [[زرتشت]] را یکی از ایرانی‌ها (''Arianoi'') توصیف می‌کند.
سطر ۳۶ ⟵ ۷۸:
 
== پارس ==
در نوشته‌های یونانی که تا پیش از سده پنجم پیش از میلاد نوشته شده‌اند، از کلمه ''[[ماد]]'' برای اشاره به امپراتوری ایران شده‌است و تمام ایرانیان ''مادی'' خوانده شده‌اند؛ از این زمان، واژگانی نظیر ''Pérsēs'' (Πέρσης) ،''Persikḗ'' (Περσική) و ''Persís'' (Περσίς) که از نام منطقه پارس در جنوب ایران گرفته‌اند، رفته رفته به نام رایج برای اشاره به ایرانیان و [[شاهنشاهی هخامنشی|امپراتوری هخامنشی]] در نوشته‌های یونانی تبدیل شدند.<ref>Liddell and Scott, Lexicon of the Greek Language, Oxford, 1882, p 1205</ref> دلیل استفاده از این اسم برای اشاره به تمام قلمروهای ایرانی و سرزمین‌های ایرانی‌نشین، این بود که کوروش دوم، از منطقه پارس برخاست و سرزمین‌های اطراف را فتح کرد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://books.google.com.ph/books?id=pRHSgl-4WmwC&pg=PA1&dq=name+of+persia&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjC_qLmzNnkAhVBzYUKHYGTC3YQ6AEINjAC#v=onepage&q=name%20of%20persia&f=false|عنوان=The History of Persia - Google Books}}</ref><ref>The use of the name was gradually extended by the ancient Greeks and other peoples to apply to the whole Iranian plateau.[https://www.britannica.com/place/Persia]</ref> بعدها، رومیان نیز از همین کلمه (به شکل ''Persia'' در لاتین) برای اشاره به امپراتوری ایرانیان استفاده کردند و این واژه از لاتین به تمام زبان‌های اروپایی راه پیدا کرد.
{{سرخط}}
 
برای مدت طولانی یونانیان، ایران را با نام پایتخت آن [[پارسه]] می‌شناختند و در زمان هخامنشی آن را امپراتوری پِرسیس می‌نامیدند<ref>{{cite book|title=The History of Ancient Iran, Part 3, Volume 7|author=Richard Nelson Frye|publisher=C.H.Beck|year=1984|pages=9–15|url=https://books.google.com/books?id=0y1jeSqbHLwC&pg=PR9}}</ref> و پایتختش را پرسپولیس می‌خواندند<ref>Bailey, H.W. (1996) "Khotanese Saka Literature", in Ehsan Yarshater (ed), ''The Cambridge History of Iran, Vol III: The Seleucid, Parthian, and Sasanian Periods'', Part 2 (reprint edition), Cambridge: Cambridge University Press, p. 1230.</ref> در دوران باستان نامگذاری یک کشور برپایهٔ پایتختش امری رایج بوده و [[امپراتوری روم|امپراتوری رُم]]،<ref>[https://www.epiacumheritage.org/blog/post/epiacum-questions-why-were-the-romans-called-romans-and-not-italians/]</ref> و [[بیزانس]]<ref>[https://www.history.com/news/10-things-you-may-not-know-about-the-byzantine-empire]</ref> را نیز به اشتباه از روی پایتختهای آنها یعنی شهرهای [[رم]] و [[بیزانتیوم]] که پادشاهان در آنها زندگی می‌کردند نامگذاری کردند.{{سرخط}}
در نوشته‌های متاخرتر یهودی نظیر [[کتاب استر]]، شاهنشاهی هخامنشی با نام ''''Paras u Madai'''<nowiki/>'''' ([دولت] پارس و ماد) مورد خطاب قرار گرفته‌است. ''بلاد فارس'' نیز نام رایج در میان اعراب برای اشاره به ایران بوده‌است و تا به امروز نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
== دو نام در غرب ==
سطر ۴۷ ⟵ ۹۰:
در سال ۱۹۵۹ میلادی، در پی اینکه استفاده از نام محلی به جای نام بین‌المللی، باعث شده بود تا گمراهی‌های به وجود آید، کمیته‌ای به رهبری [[احسان یارشاطر]] تشکیل شد تا این مسئله مجدداً بررسی شود. نتیجه آن بود که قرار شد تا مجدداً از ''Persia'' به جای ایران در زبان‌های خارجی استفاده شود و [[محمدرضاشاه]] نیز آن را تأیید کرد. اما از آنجایی که در درخواست گفته شده بود که استفاده از هر دو کلمه مجاز است، استفاده از ''Persia'' دیگر در نوشته‌های سیاسی رایج نشد.<ref name="yarshater12">Yarshater, Ehsan [http://www.iran-heritage.org/interestgroups/language-article5.htm Persia or Iran, Persian or Farsi] {{webarchive|url=https://web.archive.org/web/20101024033230/http://www.iran-heritage.org/interestgroups/language-article5.htm|date=2010-10-24}}, ''Iranian Studies'', vol. XXII no. 1 (1989)</ref> با این حال، این کلمه کماکان در رابطه با مسائلی که به فرهنگ و تاریخ ایران مرتبط است، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
== نام ایران در اشعار ادیبانادبای پارسی‌گو ==
{|class="wikitable"
! نام شاعر || قرن میلادی ||[[ایران]]|| [[توران]]|| پارسی || فارسی معرب|| [[دری]] || [[خراسان بزرگ]] ||پهلوی
||پهلوی یا پارسی میانه
|-
| [[رودکی]]|| نهم و دهم || ۱ || || || || || ۶||
سطر ۶۱ ⟵ ۱۰۵:
| [[اسدی طوسی]] || یازدهم ||۵۱||۵||۱ || || ۱ || ||
|-
| [[مسعود سعد سلمان]] || یازدهم || ۲۳||۲|| ۱۹|| ||۱ نظم و نثر دری|| ۱۳||
|-
| [[منوچهری دامغانی]] || یازدهم ||۵||۳||۴|| || ||||
سطر ۹۵ ⟵ ۱۳۹:
| [[اقبال لاهوری]] || نوزدهم و بستم ||۱۹||۴||۳ || ||۱||
|-
| [[پروین اعتصامی]] || نوزدهم و بیستم ||۲||||پارسا و پارسایی || || || ||
 
|}