اختلال شخصیت مرزی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
P.abbaspoor (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۱:
نظریه روابط موضوعی، گونه مهمی از نظریه تحلیل روانی، بر این موضوع تمرکز دارد که کودکان به چه شیوهای تصورات خود را از اشخاصی که برایشان اهمیت دارند، مانند پدر و مادرشان، درونی (یا درونفکنی) میکنند. به دیگر سخن، موضوع اصلی این است که کودکان چگونه با کسانی که نسبت به آنها دلبستگیهای عاطفی قوی دارند، همانندسازی میکنند. این تصاویر درونی شده (بازنماییهای موضوع) قسمتی از من شخص میشود و بر نحوه واکنش شخص به دنیا تأثیر میگذارد. اما ارزشهای درونفکنیشده ممکن است با آرزوها و آرمانهای شخص در بزرگسالی تعارض پیدا کنند -برای مثال، اگر زنی در سنین دانشگاه که عقیده مادرش دربارهٔ نقش شایسته برای یک زن را پذیرفتهاست، به سمت آرمانهای نوین فمینیسم کشیده میشود، چنین تعارضی پیش خواهد آمد.<ref name="abnpsy">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =کرینگ| نام =آن ام | عنوان =آسیبشناسی روانی | ترجمه = حمید شمسی پور| سال =۱۳۸۸ | ناشر = ارجمند|مکان = تهران| شابک = 9786009093168| صفحه = ۴۹۷| پیوند =}}</ref>
نظریهپرداز پیشگام روابط موضوعی، [https://personalogy.ir/theoreticians/otto-kernberg-biography/ اوتو کرنبرگ] است که مطالب گستردهای دربارهٔ BPD نوشتهاست. کرنبرگ (۱۹۸۵) مطرح کرد که تجارب نامطلوب کودکی -برای مثال، داشتن پدر و مادری که به گونهای بیثبات عشق و توجه ارائه میکنند، احتمالاً پیشرفتها و موفقیتها را تحسین میکنند اما از ارائه حمایت عاطفی و محبت و صمیمیت ناتوانند- باعث میشود که کودکان بازنماییهای موضوعی مختلی را درونی کنند که در یکپارچه کردن جنبههای مهرآمیز و نامهرآمیز کسانی که به آنها نزدیک اند، واقع نمیشوند. در نتیجه این روابط موضوعی مختل، منِ نا ایمن پدید میآید که ویژگی اصلی BPD است.<ref name="abnpsy"/>
اگرچه اشخاص دچار BPD، منِ ضعیف و شکنندهای دارند و به اطمینان بخشی مداوم نیاز دارند، توانایی آزمون واقعیت را حفظ میکنند. اما با وجود اینکه با واقعیت در تماس هستند، اغلب درگیر مکانیسمی دفاعی به نام دونیمسازی میشوند -یعنی تقسیم کردن چیزها به دو مقوله کاملاً خوب یا کاملاً بد و ناتوانی از تلفیق جنبههای مثبت و منفی شخصی دیگر یا خود در یک کل یکپارچه. این گرایش باعث دشواری بیش از اندازه در تنظیم و تعدیل هیجانها میشود زیرا اشخاص دچارBPD دنیا، از جمله خودشان، را به گونه سیاه و سفید میبینند. ممکن است درمانگرشان را یک هفته انسانی کامل و بی نقص تصور کنند که میتواند آنها را از درد و آشفتگی برهاند، اما هفته بعد اگر درمانگر به دلیلی در دسترس نباشد، ممکن است به شدت عصبانی شوند.<ref name="abnpsy"/> ایده آل سازی نزد افراد با اختلال شخصیت مرزی بسیار خطرناک است بخاطر اینکه تجربیات متناقض بیشتری را برای بیماران ایجاد می کند وقتی که ((خود)) یا ((موضوع)) از برآوردن انتظارات غیر منطقی عاجز است؛ این پدیده عموما منجر به تغییر ناگهانی ارزش زدایی یا تخریب ((خود)) یا موضوع ایده آل قبلی می شود. فرایند دو نیم سازی و استفاده همزمان از ایده ال سازی و بی ارزش سازی همچنین تجربه درمانی را مشکل می سازد و تخلیه عاطفی همچنین نتیجه انتقال شدید و انتقال متقابل است. بیماران با اختلال شخصیت مرزی همچنین وابسته به دفاع از فرافکنی وشناسایی هویت در تقلاهستند؛ تا خودشان را از احساس شدید پرخاشگری خلاص کنند(کلارکین و همکاران , ۲۰۰۶؛ کلارکین و کرنبرگ , ۱۹۹۳). فرافکنی زمانی اتفاق می افتد که شخص احساسات شدید خودش رو به شخص دیگری نسبت بدهد و این احساسات جابجا شده را ناشی از شخصی که مخالفشان است بنگرد. فرافکنی هویت این فرایند را می گیرد و یک گام فراتر می رود . نتیجه اش این است که فرد احساسات منفی خودش را به درون شخص دیگری می گذارد درحالیکه همزمان آن احساسات و عواطف را از آن شخص بیرون می کشد (کلارکین و همکاران, ۲۰۰۶؛ کلارکین و کرنبرگ,۱۹۹۳).متاسفانه, فرافکنی و فرافکنی هویت منجر به تمایل به کنترل کردن فردی می شود که احساسات فرافکنی شده را حمل می کند یا ترسی را همراه با موضوع فرافکنی شده هویت رشد می دهد . نهایتا دفاع از انکار کردن به فرد با اختلال شخصیت مرزی این اجازه را می دهد تا همه چیز را نفی کند و احساسات خشونت آمیزو ناامیدانه گذشته را از احساسات حال حاضرشان جدا می کند. اتکا مداوم به این مکانیسم دفاعی در بزرگسالی منجر به مشکلات قابل توجهی در حوزه روابط بین فردی برای مراجعین با اختلال شخصیت مرزی می شود (کلارکین و همکاران.,۲۰۰۶؛ کلارکین و کرنبرگ,۱۹۹۳).
|