عرفان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏عرفان مانوی: صوفی‌گری!!! اصلا معنا ندارد
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
افزودن مطلب تکمیلی
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۴۷:
پیامبر اسلام، روش زاهدان و پارسایان را داشت و در برخی اوقات از ترس خدا به خود می‌پیچید و مردم را نیز بدین راه می‌خواند اما آن‌ها را از گوشه‌گیری و سختگیری بر خود برحذر می‌داشت.
خلفای راشدین در آغاز اسلام نیز در نهایت سادگی به سر می‌بردند؛ و عرفان و بخصوص تصوف اسلامی اگرچه متأثر از خارج خود بوده اما بن مایه‌های درونی داشته‌است.<ref name="iptravdcjuqioeem">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.iptra.ir/vdcjuqioeem.html |عنوان=منشاءِ تصوف از کجاست؟ (روایت دکتر حلبی) | ناشر =کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت |تاریخ = |تاریخ بازبینی=مرداد 92}}</ref>
به اعتقاد مسلمانان، [[عرفان اسلامی]] عالیترین روش، علم [یا جهان‌بینی] خداجویی است و حقیقت آن برآمده از متن اسلام است که در دامن فرهنگ اسلامی، رشد و تکامل پیدا کرده‌است. مسلمانان اعتقاد دارند که عرفان اسلامی کاملترین نوع عرفان را در جهان به وجود آورده‌است. مسلمانان معتقدند، عرفان اسلامی، در میان مکاتب [روشها] و دیگر [[علوم اسلامی]] جهانبین‌نگر مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و [[اخلاق]] به مراتب با تعالی و جدیت بیشتر به دنبال حقیقت و خداجویی است و می‌توان از آن به عنوان علمی یاد کرد،کرد.{{مدرک}} در واقع، اسلام از دو سلسله‌ی ظاهر و باطن، یعنی شریعت و طریقت، که لازم و ملزوم یکدیگرند، تشکیل شده‌است، که یکی، بدون دیگری اثر نبخشد و هردو در کنار هم معنا می‌دهد، و آن معنا و ثمره‌ی این دو، حقیقت است؛ لازم به بیان است که این موضوع فقط مربوط به اسلام نیست، بلکه در سایر ادیان نیز صدق می‌کند. دانایان دو سلسله همیشه باهم بوده‌اند و هستند، منتهی این اختلافات ظاهری از سوی نادانان دو طرف است و ربطی به دانایان و اصل راه و روش ندارد. در رساله پند صالح، مولف آن صالحعلیشاه، درباره‌ی این دو رشته (یعنی شریعت و طریقت) اینگونه یاد می‌کند: "چه در احکام ظاهر و شریعت، و چه آداب باطن و طریقت، که این هر دو نباید از هم جدا باشد که بدون یکدیگر نتیجه نبخشد. شریعت اعمال راجع به تن و طریقت راجع به دلست. شریعت آراستن ظاهرست به طاعت، طریقت پاکیزه نمودن باطن است به اخلاق پسندیده و دوستی و یاد خدا و روشن ساختن دل به شناختن او. پس این هر دو مانند مغز و پوست بلکه مانند لفظ و معنیست و مانند جان و تن و یا چراغ و روشنایی آن یا مانند دوا و اثر آن و جمع بین ظاهر و باطن و شریعت و طریقت از اختصاصات سلسله نعمت‌اللّهیه بوده و هست...».
 
==== عرفان اسلامی و تصوف ====