عرفان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار: علایم
خط ۹:
همچنین گفته می‌شود که عرفان، شناخت قلبی است که از طریق کشف و شهود، نه بحث و [[استدلال]]، حاصل می‌شود و آن را ''علم وجدانی'' هم می‌خوانند. کسی را که واجد مقام عرفان است، عارف گویند. عرفان در بسیاری از اقوام و ملل و مذاهب مختلف جهان و حتی مکاتب فلسفی، شایع و رایج است.
 
عرفان که در لغت به معنای شناختن است در اصطلاح به ادراک خاصی اطلاق می‌شود که از راه متمرکز کردن توجه به باطن نفس (نه از راه تجربهٔ حسی و نه از راه تحلیل عقلی) به دست می‌آید و در جریان این سیر و سلوک معمولاً مکاشفاتی حاصل می‌شود که شبیه به «رویارؤیا» است وگاهی عیناً از وقایع گذشته یا حال یا آینده حکایت می‌کند و گاهی نیازمند به تعبیر است و زمانی هم در اثر تصرفات شیطانی پدید می‌آید.<sup>4</sup>
 
== عرفان و ادیان ==
خط ۲۲:
=== عرفان بودائی ===
{{بخش خرد}}
عرفان بودایی یا آیین بودا در ۱۰ جز تقسیم می‌شود ۱- چهار حققت عالی ۲-راه هشتگانه عالی ۳-سیر درون ۴- مقامات معنوی ۵- سنساره و ذمه ۶- زنجیر علی ۷- نظر بودا دربارهدربارهٔ خود ۸- سه نشانه ۹ نیروانه:ذات بیمرگی ۱۰-راه به سوی نیروانه: از رهروی تا اهرت{{مدرک}}
 
=== عرفان هندی ===
خط ۴۸:
پیامبر اسلام، روش زاهدان و پارسایان را داشت و در برخی اوقات از ترس خدا به خود می‌پیچید و مردم را نیز بدین راه می‌خواند اما آن‌ها را از گوشه‌گیری و سختگیری بر خود برحذر می‌داشت.
خلفای راشدین در آغاز اسلام نیز در نهایت سادگی به سر می‌بردند؛ و عرفان و بخصوص تصوف اسلامی اگرچه متأثر از خارج خود بوده اما بن مایه‌های درونی داشته‌است.<ref name="iptravdcjuqioeem">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.iptra.ir/vdcjuqioeem.html |عنوان=منشاءِ تصوف از کجاست؟ (روایت دکتر حلبی) | ناشر =کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت |تاریخ = |تاریخ بازبینی=مرداد 92}}</ref>
به اعتقاد مسلمانان، [[عرفان اسلامی]] عالیترین روش، علم [یا جهان‌بینی] خداجویی است و حقیقت آن برآمده از متن اسلام است که در دامن فرهنگ اسلامی، رشد و تکامل پیدا کرده‌است. مسلمانان اعتقاد دارند که عرفان اسلامی کاملترین نوع عرفان را در جهان به وجود آورده‌است. مسلمانان معتقدند، عرفان اسلامی، در میان مکاتب [روشها] و دیگر [[علوم اسلامی]] جهانبین‌نگر مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و [[اخلاق]] به مراتب با تعالی و جدیت بیشتر به دنبال حقیقت و خداجویی است و می‌توان از آن به عنوان علمی یاد کرد.{{مدرک}} در واقع، اسلام از دو سلسلهٔ [[شریعت|ظاهر]] و [[باطن (اسلام)|باطن]]، یعنی شریعت و طریقت، که لازم و ملزوم یکدیگرند، تشکیل شده‌است، که یکی بدون دیگری اثر نبخشد و هر دو در کنار هم معنا می‌دهد، و آن معنا و ثمرهٔ این دو، [[حقیقت]] است. لازم به بیان است که این موضوع فقط مربوط به اسلام نیست، بلکه در سایر ادیان نیز صدق می‌کند. دانایان دو سلسله همیشه با هم بوده‌اند و هستند، منتهی این اختلافات ظاهری از سوی نادانان دو طرف است و ربطی به دانایان و اصل راه و روش ندارد. در [[پند صالح|رساله پند صالح]]، مؤلف آن [[صالحعلیشاه]]، دربارهٔ این دو رشته (یعنی شریعت و طریقت) اینگونه یاد می‌کند: "«چه در احکام ظاهر و شریعت، و چه آداب باطن و طریقت، که این هر دو نباید از هم جدا باشد که بدون یکدیگر نتیجه نبخشد. شریعت اعمال راجع به تن و طریقت راجع به دلست. شریعت آراستن ظاهرست به طاعت، طریقت پاکیزه نمودن باطن است به اخلاق پسندیده و دوستی و یاد خدا و روشن ساختن دل به شناختن او. پس این هر دو مانند مغز و پوست بلکه مانند لفظ و معنیست و مانند جان و تن یا چراغ و روشنایی آن یا مانند دوا و اثر آن و جمع بین ظاهر و باطن و شریعت و طریقت از اختصاصات [[سلسله نعمت‌اللهی سلطان علیشاهی گنابادی|سلسله نعمت‌اللّهیه]] بوده و هست…"».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=رساله پند صالح، چاپ ۱۳۹۶، جمع شریعت و طریقت، صفحهٔ ۶۴|زبان=فارسی|کد زبان=}}</ref>
 
==== عرفان اسلامی و تصوف ====