علی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohamadr za (بحث | مشارکتها) آخرین تغییر متن رد شد (توسط برسام) و برگردانده شد به نسخهٔ 27038024 توسط Ahmad252 |
||
خط ۸۶:
به گفتهٔ مادلونگ، علی به خاطر خویشاوندی نزدیک و ارتباط صمیمی با محمد، و نیز به خاطر دانش فراوان از اسلام از ابتدا و شایستگی در به خدمت گرفتن احکام آن، شخصاً بهشدت معتقد بود که بهترین شخص برای جانشینی محمد است. خط مشیهایی که توسط ابوبکر و عمر پایهریزی شده بود، از دیدگاه علی بیمورد تلقی میشد. او به ابوبکر گفته بود که علت تأخیر در بیعت وفاداریش با ابوبکر بهعنوان خلیفهٔ مسلمانان، اعتقاد به ارجحیت تعلق این عنوان به خودش بودهاست. او این عقیده را هنگامی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت میکرد نیز ترک نکرد. او که معتقد بود جانشین بر حق محمد است، هنگامی که مطمئن شد همه از او روی گرداندهاند، برای حفظ وحدت اسلام با ابوبکر بیعت نمود. اگر جامعهٔ مسلمانان یا بخش کوچکی از آنان، به او اقبال پیدا میکردند، وی دیگر خلافت را تنها «حق» خود نمیدانست، بلکه آن را «وظیفهٔ» خود قلمداد میکرد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=141}}</ref> هر چند عباس، عموی محمد، و آنچنان که گفته میشود [[ابوسفیان]]، از علی خواستند تا جامعهٔ اسلامی را در کنترل خاندان بنیهاشم بگیرد، او هیچ تلاشی در این زمینه نکرد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> اما بنا بر نقل منابع تاریخی علی بعداً در نامه به معاویه نوشت که علت رد این پیشنهاد بیم پراکندگی امت بودهاست.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=41}}</ref>
در مورد جانشینی علی، مورخان و دانشوران [[تاریخ اسلام]] عموماً یا دیدگاه اهل سنت را پذیرفتهاند یا اینکه حقیقت موضوع را
ویلفرد مادلونگ مینویسد، علی نمیتوانسته که بر مبنای قرابت خویشاوندی با محمد، امیدوار به خلیفهشدن پس از عمر بوده باشد. زیرا [[قریش]] از جمعشدن پیامبری و [[خلافت]] در یک قبیله حمایت نمیکردند. وی معتقد است که این مهم از سنخ «کودتای صورتگرفته توسط ابوبکر و عمر» در [[سقیفه بنیساعده]] نیست، بلکه از حسادت عمیق قریش نسبت به علی نشئت میگیرد؛ بنابراین تنها شانس علی برای شرکت در امور مسلمین، مشارکت کامل وی در اهل شورا میتوانست باشد که توسط عمر پایهریزی شده بود. [[ابنعباس]] روایت میکند که در جایی عمر به وی گفته که علی در واقع شایستهترین شخص برای جانشینی محمد بوده، اما ما از وی به دو دلیل ترسیدیم. وقتی ابنعباس مشتاقانه از عمر در مورد این دو دلیل سؤال میکند، عمر در پاسخ به وی میگوید، اولی جوان بودن و دومی علاقهٔ زیاد علی به خاندان بنیهاشم. بر اساس این روایت، تمامی آرزوهای علی و هوادارانش برای احراز خلافت به ناامیدی مبدل گردید. عمر در خلال این پاسخ، به سقیفه بنیساعده اشاره میکند. در این اشاره، عمر به عقیدهاش دربارهٔ تشکیل شورا بهعنوان مبنایی برای تعیین خلیفه اشاره کرده و عملاً، از این به بعد، هر گونه تعیین خلیفه بدون مشورت را تقبیح مینماید؛ بنابراین با این کار، خلافت نمیتوانست در انحصار قبیلهای خاص باشد و به تمامی قریش تعلق داشت.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=68}}</ref>
|