هلموت فن مولتکه (بزرگ‌تر): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
اصلاح اشتباه تایپی
خط ۶۲:
مولتکه تاکتیک‌های ناپلئون را در نبرد باوتزن مورد مداقه و کنکاش قرار داده بود؛ زمانی که ناپلئون سپاهیان یکی از ژنرالهایش به نام [[میشل نی]] که از مسافتی دور می‌آمد، را به جای آنکه در نیروهایش ادغام نماید، در برابر جناحین دشمنان قرارش داد؛ مولتکه همچنین با مطالعهٔ نقشه متفقین در نبرد واترلو به نتیجهٔ مشابهی رسید.{{نشان|دو}} افزون بر اینها، وی افزود که [در قرن نوزدهم] بهبودیِ قدرتِ آتش، ریسکِ باز شدنِ خطوط دفاعیِ مدافع را کاهش داده‌است، در حالی که افزایش حجم ارتش‌ها، مانورهای محاصره ای را عملی تر نموده‌است.
[[پرونده:Parchim Moltke Denkmal.jpg|بندانگشتی|293x293پیکسل|پیکره مولتکه در زادگاهش پارشیم]]
همزمان با این‌ها، مولتکه راجع به شرایط پیاده‌روی و تدارکات یک ارتش نیز تحقیق کرد. فقط یک سپاه می‌تواند در یک روز از یک جاده گذرانده شود، گذراندن دو یا سه سپاه از همان جاده بدین معنی بود که سپاهیان دوم و سوم نمی‌توانند [بر خلاف سپاه اول] در خط مقدم قرار گیرند. چندین سپاه که نزدیک به یکدیگر در موضعی تنگ استقرار یافته باشند، نمی‌توانند برای بیش از یک یا دو روز تغذیه شوند. همین‌طور این نظامی نابغه بر این اعتقاد بود که جوهرهٔ استراتژی عصرش بر چیدمانِ صحیحِ سپاهیانِ منفصل از یکدیگر برای پیشروی، و سپس تمرکز مجدد آنان در زمان نبرد استوار بود. برای ایجاد ارتشی بزرگ و در عین حال قابل اداره، بایستی آنرا به ارتش‌ها یا سپاه‌های مجزایی بخش بخش نمود که هر یک تحت فرماندهی یک ژنرال که اختیار تام در تنظیمِ حرکات سپاهِ خودش را_البته در چارچوب اوامر رئیسفرماندهی ستاد_دارد،کل قوا_دارد، قرار گیرند.
 
این نویسنده نظامی همچنین به این درک رسید که ازدیاد حجم ارتش‌ها از دهه ۱۸۲۰ بدین سو برخلاف دوران ناپلئون و ولینگتن، کنترل همه‌جانبه بر سراسر نیروها را اساساً ناممکن ساخته‌است. زیردستان و افسران جزء برای عملکرد مؤثر در نبرد مجبور به بهره‌گیری از نیروی ابتکار و قضاوت شخصی شان خواهند شد؛ بنابراین تمامی نقشه‌های جبهه‌ها و نبردها بایستی مرکز زدایی (به انگلیسی:decentralization که منظور از آن دادن فضای آزادی عمل بیشتر به فرماندهان و افسران دون پایه است. م) شوند چرا که این مرکززدایی لازم خواهد شد. در این مفهوم جدید از مدیریت جنگی، فرماندهان واحدهای مجزا موظفند که از ابتکارات[فردی] خود در تصمیم‌گیری استفاده کنند و آقای مولتکه بر مزایای تکثر افسران تأکید دارد؛ افسرانی که البته بایستی ابتکارات فردیشان محدود به چارچوب اهداف [و دستورالعمل‌های] فرماندهان ارشدشان باشد.