زبان خوارزمی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۶:
|script=[[الفبای آرامی]]، [[الفبای سغدی]]، [[خط پهلوی]]، [[الفبای عربی|الفبای خوارزمی]]
}}
 
'''زبان خوارزمی'''، زبانی ایرانی از شاخهٔ شمالی [[زبان‌های ایرانی میانه]] شرقی است که تا اواخر سده هشتم هجری/ چهاردهم میلادی در سرزمین خوارزم زنده بود و سپس [[زبان ازبکی]] جای آن را گرفت.<ref>{{پک|رضایی باغ‌بیدی|۱۳۸۸|ک=تاریخ زبان‌های ایرانی|ص=95}}</ref> این زبان هم خانوادهٔ زبان‌های [[سغدی]]، [[ختنی]] ([[سکایی]])، اُسِتی ([[آسی]]) و [[پشتو]] و همچنین هم ردیف با برخی لهجه‌های ایرانی [[فلات پامیر]] است.<ref>{{پک|یارشاطر|1332|ک=چند نکته دربارهٔ زبان خوارزمی|ص=44}}</ref><ref>{{پک|زرشناس|1390|ک=زبان خوارزمی|ص=304}}</ref>
 
سطر ۸۵ ⟵ ۸۴:
آغاز خوارزمی‌شناسی از ۱۹۲۷ میلادی بود. زمانی که احمد زکی ولدی طوغان حدود صد جمله و عبارت از خوارزمی منتشر کرد که در یک کتاب عربی فقهی، مجموعه فتواها، ثبت شده بود. او به هشت نسخه‌ای دست یافت که در کتابخانه‌های استانبول نگه‌داری می‌شد. این نخستین انتشار اسناد خوارزمی بود که در کتاب معروف یتیمةالدهر فی قتاوی اهل العصر است که عملاً به سرنوشت اثر بیرونی مبتلا گشت. اگرچه زکی ولدی همه متن عربی را کلیشه‌وار همراه با نقل قول‌هایی به خوارزمی چاپ کرد، ولی از آن هیچ ترجمه‌ای فراهم نکرد؛ بنابراین خوانندگانش را بشدت محروم کرد. وانگهی نسخه‌هایی که او استفاده کرد از کیفیت متفاوتی برخوردار بودند، و برای انتقال زبان خوارزمی به اندازه کافی بود. متن‌ها فقط در قالب خط بدون اعراب عربی از طریق نسخه‌پردازهای کاملاً غریب به زبان، ثبت شده بودند که به‌طور چشم‌گیر مخدوش بودند. برای نمونه، مثال ʾḥyw qʾrnj mʾ brd dfyʾr منظور را نمی‌رساند، ʾcyw βʾryx mʾ prʾ δynʾr «آیا برای یک شام راضی هستید؟». در نهایت نشانه‌های کمی از معانی خوارزمی در متن وجود داشت، بیش از چند نمونه توضیح فارسی در کار نبود، به‌طوری‌که زکی ولدی آن را نیز تشخیص نداد. چنان‌که نتیجه برخی از جملات هنوز هم گزارش نشده‌است.<ref>{{پک|مکنزی|1387b|ک=زبان خوارزمی و اوستایی|ص=96}}</ref>
 
کشف زکی ولدی به این مورد منحصر نمی‌شد، زیرا او در همان مقاله، ۱۳ عبارت خوارزمی را از یک نسخه‌ای منتشر کرد که در مصر به سال ۷۹۷ ق/۱۳۹۴ م از فرهنگ بزرگ عربی مقدمه الادب زمخشری، دانشمند دیگر خوارزمی، رونوشت شده بود. زکی ولدی فکر می‌کرد که نسخه‌پرداز، یعنی شمس الخیوقی از اهل خیوه احتمالاَاحتمالاً هنوز زبان مادری خود را می‌دانست، اما گاهی او در نقطه‌گذاری خطا می‌کند، چنان‌که bxmʾr را به جای pcmʾr «حساب، محاسبه» آورده، به نظر می‌رسد که خیوقی واژه‌ها را از یک نسخه کهن اصیل رونویسی کرده بوده‌است.<ref>{{پک|مکنزی|1387b|ک=زبان خوارزمی و اوستایی|ص=96}}</ref>
 
زکی ولدی موضوع را اینجا رها نکرد، نه سال بعد گزارشی داد که تعداد قابل توجهی از جملات و واژه‌های خوارزمی را در یک اثر فقهی دیگر خوارزمی به عنوان قنیه‌المنیه لی تتمیم الغیه «به دست آوردن آرزو برای تکمیل غنا» از مختار الزاهدی (د ۱۲۶۰ م) یافته بوده‌است. این در اصل خلاصه و چکیده اثر دیگری به نام منیةالفقها «آرزوی فقیه‌ها» از استاد مختار با نام بدیع القُبازنی بود، اما از مواردی از عمل‌کرد خود را به عنوان قاضی، بدان کتاب افزوده بود. زکی ولی اعلام کرد که فقط در ترکیه از ۷۸ نسخه قنیه خبر دارد، که از نه نسخه بهتری استفاده کرده بود. از قرار معلوم تعداد زیادی از نسخه‌ها در کتابخانه‌های اروپای غربی شناسایی شده بود. در همان گزارش او برای نخستین بار نسخه بسیار معتبر دیگری از مجموعه کوچک اسناد خوارزمی را یادآور شد. او این نسخه مختصر را کتاب مختصر یا رساله نام نهاد، که چکیده تقریباً همه موارد پیچیده واژه‌ها و جملات خوارزمی در قنیه بود، و از طریق بسیاری از حاشیه‌های اولیه کتاب مقدمه اضافه شده بود. جلال‌الدین العمادی الجرجانی این اثر را در حدود میانه سده چهاردهم میلادی تکمیل کرد، زیرا احتمالاً زبان خوارزمی در این زمان به سرعت رو به زوال می‌رفت یا چنان‌که زکی ولدی گمان می‌کند، کاملاً فراموش شده بود. این یک مسئله استنباطی است، با وجود این، این اثر را به عنوان طرحی مطرح شده که آن زمان خوارزمی از یک زندگی پر رونق بهره‌مند بود. به هر حال، هیچ شکی نیست که حاشیه‌نویس، یعنی جلال‌الدین، زبان خوارزمی را به خوبی می‌دانست.<ref>{{پک|مکنزی|1387b|ک=زبان خوارزمی و اوستایی|ص=96-97}}</ref>
سطر ۹۸ ⟵ ۹۷:
شباهت‌هایی در تحولات آوایی زبان خوارزمی و گویش اوستایی دیده می‌شود، مانند کربرد θ به جای δ در برخی از واژه‌ها مثل mθx «ملخ»، اما برخی تحولات آوایی زبان خوارزمی، رابطه نزدیک آن را با [[زبان اوستایی]]، چنان‌که برخی گمان کرده‌اند، تأیید نمی‌کند. برای نمونه، صورت باستانی واژه خوارزمی mrc «مرد» و ʾfcwr «عمو» می‌بایست به ترتیب martiya و ftūriya بوده باشد که کاملاً با معادل‌های اوستایی آن‌ها mašiia و tūriia متفاوت است.<ref>{{پک|رضایی باغ‌بیدی|۱۳۸۸|ک=تاریخ زبان‌های ایرانی|ص=95}}</ref>
 
همگویی‌های چندی خوارزمی را با دیگر زبان‌های ایرانی میانه و نو مرتبط می‌سازد (خوارزمی = سغدی -δβr «در» <-dwar(a)، خوارزمی cfʾr = پارتی cfʾr «چهار» < čavwārah، خوارزمی = بلخی wš «علف» <-wastra [اوستایی vāstra]، خوارزمی ʾxrδys «شانزده» ~ آسی æxsærdæs). سایشی شدگی صامت‌های آغازین b و d و g به β و δ و γ («بَر، میوه» βrk < -braka یا δʾn «دان، دانه» < dāna، گندم γndỷm < ganduma)<ref>{{پک|هومباخ|۱۳۹۰|ک=زبان خوارزمی|ص=303}}</ref>
 
== فهرست واژه‌ها ==
سطر ۱۹۸ ⟵ ۱۹۷:
{{زبان‌های ایرانی}}
{{کد زبان‌های معرفی‌شده در ایزو ۶۳۹–۳ که حرف اول عنوان بین‌المللی آن‌ها حرف X است}}
{{کد زبان‌های معرفی‌شده در ایزو ۶۳۹-۳ که حرف اول عنوان بین‌المللی آنها حرف X است}}
 
[[رده:زبان‌های ایرانی]]
[[رده:زبان‌های ایرانی شرقی]]