زبان مادی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن اطلاعات
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲:
 
هیچ سندی در دست نیست که بتوان با آن صحت زبان مادی را تائید کرد. اما زبان‌شناسان، با استفاده از ساختار کلمات و علم [[واژه‌شناسی]]، کلماتی در متون کتیبه‌های پارسی باستان، [[زبان عیلامی|ایلامی]] و [[زبان بابلی|بابلی]] که با گرامر زبان خود سازگار نیست را شناسایی کردند و آن را در دسته‌بندی زبان مادی قرار دادند. اکثر این کلمات اسامی خاص (نام قبایل، اسم افراد و مکان‌ها) بودند که شناسایی شده‌اند. [[ایگور میخایلوویچ دیاکونوف|ایگور دیاکونف]] تاکید می ورزد بقایای زبان مادی در [[زبان تاتی ایران|تاتی]] و [[زبان تالشی|تالشی]] امروز محفوظ مانده است. زبان تالشی ویژگی های صوتی اصلی را که خاص زبان مادی بوده حفظ کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگ تاتی و تالشی|نویسنده=علی عبدلی|انتشارات=نشر دهخدا 1362}}</ref>
== آوانگاری ==
{| class="wikitable"
|-
خط ۴۶:
به‌گفتهٔ هرودوت، در زمان پادشاهی [[دیاکو]]، دعاوی‌ای را که می‌نوشتند، نزد وی می‌فرستادند. سپس او دربارهٔ آنچه نزدش آورده شده‌بود، داوری می‌کرد و داوری‌هایش را بازپس می‌فرستاد. تنها شاهد مستقیمی که نشان می‌دهد مادها [[خط (نوشتار)|خط]] را می‌شناختند، تکه‌ای سیمین است که در تپهٔ [[نوشیجان]] کشف شده و بخش‌هایی از دو نشانهٔ [[خط میخی]] بر آن به‌جا مانده‌است، اما شناسایی نوع خط میخی و زبان آن ناممکن است. به باور [[دیاکونف]]، [[خط میخی پارسی باستان]] (خطی که برای کتیبه‌هایشان به‌کار می‌بردند)، در اصل نوآوری مادها بوده، درحالی‌که [[رودیگر اشمیت]] احتمال می‌دهد مادها از خط میخی آشوری بهره می‌بردند.<ref>{{پک|رضایی باغ‌بیدی|۱۳۸۸|ک=تاریخ زبان‌های ایرانی|ص=۵۶}}</ref>
 
کتاب مقدس (کتاب عزرا، باب ۶، آیۀآیهٔ ۲) نیز روایت می‌کند که در زمان داریوش یکم هخامنشی، طوماری در کاخ اکباتان در سرزمین ماد یافت شد که فرمان‌هایی بر آن نوشته شده بود. از این شاهد نیز نمی‌توان دریافت که زبان این طومار مادی بوده‌است.<ref>{{پک|رضایی باغ‌بیدی|1393|ک=زبان مادی|ص=۶۵۱–۶۵۲}}</ref>
 
== واژگان ==
میه و بنونیست، نخستین کسانی بودند که برخی از واژه‌های به کار رفته در کتیبه‌های فارسی باستان را که از قوانین آوایی این زبان پیروی نمی‌کرد، عناصر دخیل مادی نامیدند. پس از آن نیز به تدریج، واژه‌های مادی دیگری در کتیبه‌های آشوری و بابلی، الواح ایلامی، اسناد آرامی و متون یونانی شناسایی شد. بیشتر واژه‌های شناسایی شدۀشدهٔ مادی نام‌های خاص (اسامی اشخاص، قبایل و مکان‌ها) و اصطلاحات لشکری و کشوری است. نخستین کسی که به‌طور جدی با بهره‌گیری از اصول زبان‌شناسی تاریخی و تطبیق به بازسازی زبان مادی پرداخت، [[مانفرد مایرهوفر|مایرهوفر]] بود.<ref>{{پک|رضایی باغ‌بیدی|1393|ک=زبان مادی|ص=۶۵۱–۶۵۲}}</ref>
 
اگرچه واژه‌هایی که مادی به‌شمار آمده‌اند، اغلب دگرگونی‌های آوایی را نشان می‌دند که دیگر زبان‌ها یا گویش‌های ایرانی نیز دیده می‌شود، با این حال مهم‌ترین دلیل برای فرض پذیرش واژه‌های مادی در فارسی باستان، تأثیر ژرف و انکارناپذیر الگوهای نهادینۀنهادینهٔ مادی بر فرهنگ پارسی است. در نمونه‌های مناسب و قابل تشخیص، می‌توان ویژگی‌های مادی را در فارسی باستان به خوبی مرزبندی کرد، به ویژه واژه‌ها یا نام‌هایی که در آن ویژگی گویشی عملاً قابل اثبات مادی به چشم می‌خورد: واژه σπάkα ماده سگ در تاریخ هرودوت به عنوان واژه‌ای مادی ذکر شده‌است؛ یعنی spaka*- مادی «سگ» (با sp مادی </tsv/* ایرانی <ku* هندواروپایی) -saka* فارسی باستان (> sag فارسی میانه و نو) به همین ترتیب گونه‌های دیگر هم‌ارزش با آنکه در فارسی باستان ظاهر شده‌اند: -aspa و -asa (هر دو) «اسب» که توزیع ساختی و کاربردی -aspa (به‌طور سنتی، چرا که تنها در نام‌های خاص -Aspacanah , Vištāspa و صفت‌های کلیشه‌ای‌ای چون <uv-aspa-/ <u-v-s-p/ «دارای اسبان خوب» و -asa (در کاربردی زنده، مستقل و در ترکیبات) با آن توضیح می‌یابد.<ref>{{پک|اشمیت|۱۳۹۰|ک=راهنمای زبان‌های ایرانی|ص=۱۵۴–۱۵۵}}</ref>
 
از یک چنین هستۀهستهٔ ثابت و مشخصی می‌توان با استفاده از «جفت‌های معادل»، برابرهای آوایی هم‌ارزش را در دو زبان ایرانی مادی و فارسی باستان منظم کرد. در این میان نسخۀنسخهٔ بابلی سنگ‌نوشتۀسنگ‌نوشتهٔ سه زبانۀزبانهٔ بیستون (DB) نقش مهمی ایفا می‌کند. به‌طوری‌که به جای فارسی باستان، نشان‌دهندۀنشان‌دهندهٔ گونه‌هایی است که از دید آوایی کاملاً گویشی به‌شمار می‌آیند و در ایلامی هم دقیقاً بازتاب یافته‌اند، اما به‌طور منظم و منطقی دیگر گونه‌های اسمی‌ای را نشان می‌دهد که آشکارا از گویش ایرانی دیگری ریشه می‌گیرند و با توجه به برابرهای آوایی مربوط، مادی دانستن آن‌ها قطعی است، چرا که تنها مادها، چنین تأثیری را بر سنت (نوشتاری) بابلی برجای گذاشته‌اند: bar-zi-ia/iá بابلی = bṛziya مادی در برابر <bṛdiya/ <b-r-di-i-y/ فارسی باستان؛ su-uh-ra-ʾ بابلی= suxra مادی در برابر /θ-u-x-r> /θuxra> فارسی باستان؛ at-ri-na-ʾ بابلی = Āvrina مادی در برابر /a-ç-i-n> /Āçina> فارسی باستان و مانند آن.<ref>{{پک|اشمیت|۱۳۹۰|ک=راهنمای زبان‌های ایرانی|ص=۱۵۵}}</ref>
 
از آنجایی که یک چنین ویژگی‌های گویشی خاص مادی، تنها به تعداد اندک موجود است - در گونه‌هایی که در روایات (نویسندگان یونانی)، «مادی» شمرده شده‌اند یا (در منابع دیگر) آشکارا در «بافتی مادی» جای گرفته‌اند- و همین تعداد اندک، همتاهای دقیقی در اغلب زبان‌های ایرانی دارد، در هر مورد خاص استدلال دقیق (فرهنگی-) تاریخی - جغرافیایی - گویش‌شناختی ضروری است، به هر جای شگفتی نیست که با توجه به این وضعیت پژوهشی، بحث به آنجا کشیده است که تا چه حدی می‌توان در فرض، عناصر مادی در فارسی باستان پیش رفت: و این در واقع به دلیل کمبود دست‌مایه‌های زبانی است. در موارد خاص توسط گرشویچ، تنها ویژگی اندکی ( tsv/* > sp/ ایرانی؛ hv/ > f/* ایرانی؛ نیز از روایت‌های فرعی: مواردی از قلب برای مثال در nz؛ ترکیبات فعلی با -t-*) مادی به‌شمار آمده و بقیه، گونه‌های درون‌فارسی شمرده شده‌اند. برای هر واژۀواژهٔ منفرد یا صورتی اسمی - بر پایۀپایهٔ روند پژوهش، این‌گونه می‌توان خلاصه کرد - باید کاملاً محتاطانه و دقیق روشن ساخت که آیا مادی دانستن آن مسلم است یا نه؛ نباید هر صورتی را که به عنوان «فارسی باستان غیر اصیل» مورد تردید است، به راحتی «مادی دانست»، چرا که مادی مفهومی کلی برای تمامی دیگر زبان‌های ایرانی نیست، در واقع این زبان ایرانی شمال‌غربی در بر گیرندۀگیرندهٔ همۀهمهٔ آن‌ها نیست. این موضوع به خوبی از پارتی (میانه) بر می‌آید، اما پارتی میانه را نمی‌توان دنبالۀدنبالهٔ مادی دانست، بلکه حتی مانند فارسی میانه و باستان اختلافاتی را با آن نشان می‌دهد.<ref>{{پک|اشمیت|۱۳۹۰|ک=راهنمای زبان‌های ایرانی|ص=۱۵۵–۱۵۶}}</ref>
 
ویژگی زبان مادی بدین صورت است:
خط ۱۳۵:
{{شاهنشاهی ماد}}
{{زبان‌های هندوایرانی}}
{{کد زبان‌های معرفی‌شده در ایزو ۶۳۹-۳ که حرف اول عنوان بین‌المللی آنها حرف X است}}
 
[[رده:زبان مادی|مادی]]
[[رده:زبان‌های ایرانی باستان شمال غربی|مادی]]