'''مکتب فلسفی اشراق'''، توسط [[شهابالدین سهروردی]] یا [[شیخ اشراق]]، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم، ارائه شد. وی، در کتاب [[حکمتالاشراق]]، به اصول و فروع این نظریه، پرداختهاست.
این فلسفه از همان آغاز پیدایش، در برابر فلسفه ارسطویی مشاء عرض اندام کرد؛ فلسفه ای که پیشینه ای استوار و بی بدیل در سنت فلسفی مسلمانان داشت و فیلسوفان برجسته ای همچون ابن سینا از حامیان و مروجان آن بودند. روشن است که طرح نو در انداختندرانداختن در برابر فلسفه نیرومند مشاء ـ با آن همه نفوذ و رسوخ در عقل و ذهن پژوهندگان فلسفه آن زمان، و نیز عظمت ارسطو و بوعلی نزد ایشان ـ کاری سخت و شگفت می نمود،مینمود، لیکن چنین کار دشواری به دست توانای شیخ اشراق صورت گرفت. وی به رغم عمر کوتاهش، در بیشتر مباحث عقلی همچون الهیات (مابعد الطبیعه نوری) و طبیعیات و حتی منطق و بلکه در روش فلسفی، در برابر فلسفه مشاء آراء نویی عرضه کرد که از نبوغ و عظمت روحی و فکری این فیلسوف بزرگ خبر میدهد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|جلد=3|مکان=|صفحات=1}}</ref>
== خلاصه حکمت اشراق ==
خط ۲۹:
(ترجمه: و دلیل بر این که نفس، در عالم اجسام نیست و جسم و جسمانی نیست، از کتاب و سنت است؛ و اما آیات: «در جایگاه صدق، نزد فرمانروای قدرتمند.» و این، دلیل است بر آن که نفس، جسم و جسمانی نیست، چرا که دربارهٔ اجسام، این چنین صفاتی تصور نمیشود)
'''['''شهابالدین سهروردى Shahab al-Din Yahya ibn Habash Suhrawardi سهروردی: هر گاه نور مُدبِّر مقهور شواغلِ برزخ نشود ،نشود، شوقِ او به عالم نورِ قدسی بیش از شوق او به تیرگی (غواسق) باشد، و هر اندازه که نور و روشنائی زیاد شود ،شود، عشق و محبت او به نور قاهر فزونی میمیگیرد گیرد ...… و بنابراین از کالبد انسانی رهائی یافته و به جهان نور محض روند و در آنجا مقام گزیده ،گزیده، و در زمرۀزمرهٔ انوار قدسیه در آید ،آید، و به سبب تقدس نورالانوار ،نورالانوار، قدسی شود.<ref>امينامین رضوی، مهدی،''سهروردی و مكتبمکتب اشراق''، ترجمه دكتردکتر مجدالدينمجدالدین كيوانیکیوانی – تهران: نشر مركزمرکز 1377- صفحه 132 ؛132؛ سهروردی، شهابالدین يحيی،یحیی، مجموعه مصنفات شيخشیخ اشراق،جلداشراق، جلد دوم – تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380- صفحه 133</ref> دون خوان ماتوس don Juan Matus: نتیجۀنتیجهٔ نهایی نادیده گرفتن تحریکهای ناگهانی پس از فهرست برداشتن ،برداشتن، حالت خاصی است که به عنوان منطق شناخته میشود. نتیجۀنتیجهٔ استفاده از هر تحریک ناگهانی به طریق ویژه نیز به عنوان غرق در خود شدن شناخته میشود. به چشم بینندگان ،بینندگان، منطق بشر همچون تابش کاملاً یکدست و کدری میآید که بندرت در برابر فشار فیوضات آزاد واکنش نشان میدهد. تابشی که پوسته تخممرغی شکل را سخت تر اما شکنندهتر میکند.<ref>کاستاندا،کارلوسکاستاندا، ،آکارلوس، آ''تش درون''، ،ترجمهترجمه مهران كندریکندری – مسعود كاظمیکاظمی ، تهران: فردوس،1371، صفحه 82 و 83 – یزدانپناه عسکری</ref>''']'''