اختلال تبدیلی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
نامزد کردن مقاله برای حذف مطابق وپ:حز. (T)
روانشاد (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار، اصلاح منابع
خط ۱:
{{حذف زمان‌دار/پیغام
|اهمیت= کپی‌کاری، لطفالطفاً با انشای خودتان متن را بازنویسی کنید
|timestamp = 20191013031117۲۰۱۹۱۰۱۳۰۳۱۱۱۷
}}
'''اختلال تبدیلی''' conversion disorder یا '''اختلال نشانه عصبی عملکردی''' یا functional neurological symptom disorder در پنجمین ویرایش [[دستنامه تشخیصی و آماری اختلالات روانی]] (DSM5DSM-5) عبارت است از مجموعه علایم یا نقص‌هایی که عملکردهای اختیاری دستگاه حرکتی یا دستگاه حسی را تحت تأثیر قرار می‌دهند به شکلی که شبیه به یک [[بیماری]] جسمی خاص هستند، اما به نظر می‌رسد این علایم تحت تأثیر عوامل روانشناختی باشند زیرا عوامل استرس زا یا تعارضات بر این علایم هستند و به دنبال آنها ایجاد می‌شوند.<ref name= Synopsis>1. Sadock, B. J. , Sadock, V. A. , &amp; Ruiz, P. (2015). Kaplan &amp; Sadock&#39;s Synopsis Ofof Psychiatry:
Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry (Eleventh Edition.). Philadelphia: Wolters Kluwer.</ref>{{سخ}}
(Conversion reaction) به از دست دادن یا تغییر در عملکرد حسی یا حرکتی به صورت نسبتن حاد و
خط ۹:
غیرعادی، اختلال در سخن گفتن یا حملات تشنج (تشنج کاذب) و علایم حسی (نارسایی‌های نورولوژیک) مانند کوری،
کری، یا بی‌حسی ایجاد می‌شود. هم چنین اختلال‌های هوشیاری مانند فراموشی و حملات غش و نشانه‌های
غیرنورولوژیک مانند ی اختلال تبدیلی هستند.<ref name= Safarcherati>2.Safarcherati A. Conversion Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology.2010;16(3 (62)):-.</ref>
 
== شیوع ==
شیوع این اختلال در جمعیت عمومی بین ۱۱ در ۱۰۰ هزار نفر تا ۳۰۰ در ۱۰۰ هزار نفر متغیر است. (۱)<ref name = Synopsis/> حدود ۱–۹٪ از علایم نورولوژیک در جمعیت عمومی اختلال تبدیلی می‌باشد۳)). این اختلال در میان زنان شایع تر بوده (بانسبت ۲ به ۱) و در بین کودکان با نسبت ۱۰ به ۱ در دخترها شایع تر است. علایم در زنان در سمت چپ بدن شایع تر است.<ref name = Synopsis/>1.Sadock, B.علایم J.معمولن ,در Sadock,نیمه V.دههٔ Aسوم زندگی بروز می‌کند. ,علی‌رغم &amp;شیوع Ruiz,نسبی Pاختلال تبدیلی، تشخیص آن دشوار است.<ref (2015)name= Arbabi> Arbabi M. KaplanClinical &amp;Features Sadock&#39;sIn SynopsisConversion OfDisorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2010;16(3 (62)):-</ref>
Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry (Eleventh Edition.). Philadelphia: Wolters Kluwer.</ref> علایم معمولن در نیمه دههٔ سوم زندگی بروز می‌کند. علی‌رغم شیوع نسبی اختلال تبدیلی، تشخیص آن دشوار است.<ref>3.Arbabi M. Clinical Features In Conversion Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and ClinicalPsychology. 2010;16(3 (62)):-</ref>
 
== تاریخچه ==
مفهوم [[هیستریا]] که از واژهٔ یونانی (hysteria) یا رحم گرفته شده‌است به مهاجرت ناخواسته عضو به مکان‌های بالاتر دلالت دارد. در سده‌های میانه علایم هیستریکال را از تأثیرات اهریمن می‌دانسته‌اند که این مفهوم اخلاقی بحث‌های پزشکی را در این زمینه به تأخیر انداخت. در دوران رنسانس هیستریا به پزشکی بازگشت و پزشکان آن را یک اختلال جسمی می‌دانستند که در آن ارتباطی میان رحم و مغز هست. در اواسط سده نوزدهم،Briquet توصیفی بالینی با ذکر جزئیات از یک نشانگان جسمی که بر زنان جوان تأثیر می‌گذارد ارائه کرد، آن را هیستریا نامید و منشأ آن را مغز دانست. شارکو فرم کلاسیک این بیماری را با عنوان La grande crise hysterique توصیف نمود و فازهای [[پرودرومال]]، ا[[پی لپتوئید]]، [[ترانس]] و [[ترمینال]] را تعیین کرد. پیروان او ژانت، بابینسکی و فروید نیز بر عوامل روانشناختی تأکید داشتند. تا زمانی که فروید تئوری روانپویایی خود را ارائه کرد، پینل، مسمر، سیدنهام، توماس ویلیس و آراسلوس براین باور بودند که هیستریا منشأ روانشناختی دارد.{{سخ}}
فروید و بروئر با هم، اولین مورد هیستری تبدیلی (Anna O) را گزارش کردند. آنان بر این باور بودند که شکایت هیستریا نشانگر فشارهای هیجانی ناخواسته یا کشمکش‌های واپس رانده شده به ناخودآگاه هستند و تنها در شکل علایم بدنی غیرقابل توضیح ظاهر می‌شوند. فروید این فرایند را Somatic compliance یا conversion نامید و به این ترتیب مورد Anna O هیستری تبدیلی و Talking cure زاده شدند.<ref>2.Safarcherati A.name= Conversion Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology.2010;16(3 (62)):-.<Safarcherati/ref>
 
 
== اختلالات همراه ==
اختلالات همراه می‌توانند کلید رمزگشایی این باشند که بیمار در حال تجربهی علایم تبدیلی یا اختلال تبدیلی است. در یک مطالعه همراهی این اختلال با سایر اختلالات روانپزشکی ۸۹٪ گزارش شده‌است.<ref>4. Sar V, Akyüz G, Kundakçi T, Kiziltan E, Dogan O. Childhood Trauma, Dissociation, and
Psychiatric Comorbidity In Patients With Conversion Disorder. The American Journal of
Psychiatry [Serial Online]. December 2004;161(12):[]. Available From: Medline, Ipswich, Ma.
Accessed March 14, 2014.</ref> در مطالعه دیگری ۴۷٫۷٪ همراهی این اختلال با نوعی از اختلال تجزیه ای وجود داشت. شایعترین همراهی‌های دیده شده شامل: اختلال جسمانی سازی تمایز نیافته، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسرده خویی، اختلال هراس ساده، اختلال وسواسی جبری، اختلال افسردگی عمده، اختلال شخصیت مرزی، سابقه سوءاستفاده جنسی یا احساسی در کودکی، سابقه نادیده گرفته شدن و اقدام به خودکشی می‌باشند.<ref name= Feinstein>5. Feinstein A. Conversion Disorder: Advances In Our Understanding. Cmaj: Canadian Medical
Association Journal = Journal De L&#39;association medicale canadienne. May 17, 2011;183(8):915-
920. Available From: Medline, Ipswich, Ma. Accessed March 14, 2014.</ref> سایراختلالات شخصیت نیز به صورت شایعی با این اختلال همراهی دارند به خصوص ا[[ختلال شخصیت]] نمایشی در ۵–۲۱٪ از بیماران و اختلال شخصیت وابسته-منفعل در ۹–۴۰٪ از بیماران مشاهده شده‌است.<ref>1.Sadock, B.name J. , Sadock, V. A. , &amp; Ruiz, P. (2015). Kaplan &amp; Sadock&#39;s= Synopsis Of Psychiatry:/>
Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry (Eleventh Edition.). Philadelphia: Wolters Kluwer.</ref>{{سخ}}
 
== عوامل ایجاد کننده ==
اختلال تبدیلی عمدتن به تعارض‌های روانشناختی و عوامل استرس زا نسبت داده شده‌است. بیماری که در حال تجربهٔ علایم تبدیلی می‌باشد در حال چالش و مبارزه با استرس خود به صورت علایم فیزیکی است که منجر به کاهش اضطراب وی می‌شود؛ بنابراین بیشتر نظریه‌ها دربارهٔ علت ایجادکننده اختلال تبدیلی بر مبنای نظریه فروید مبنی بر سرکوب و اجتناب به عنوان مکانیسم‌های ذفاعی ناخودآگاه در برابر وقایع آسیب زا پایه‌گذاری شده‌است.<ref>5.Feinstein A.name= Conversion Disorder: Advances In Our Understanding. Cmaj: Canadian MedicalFeinstein/>
 
6. Heruti R, Levy A, Adunski A, Ohry A. Conversion Motor Paralysis Disorder: Overview And <ref >
اختلال تبدیلی عمدتن به تعارض‌های روانشناختی و عوامل استرس زا نسبت داده شده‌است. بیماری که در حال تجربهٔ علایم تبدیلی می‌باشد در حال چالش و مبارزه با استرس خود به صورت علایم فیزیکی است که منجر به کاهش اضطراب وی می‌شود؛ بنابراین بیشتر نظریه‌ها دربارهٔ علت ایجادکننده اختلال تبدیلی بر مبنای نظریه فروید مبنی بر سرکوب و اجتناب به عنوان مکانیسم‌های ذفاعی ناخودآگاه در برابر وقایع آسیب زا پایه‌گذاری شده‌است.<ref>5.Feinstein A. Conversion Disorder: Advances In Our Understanding. Cmaj: Canadian Medical
Association Journal = Journal De L&#39;association medicale canadienne. May 17, 2011;183(8):915-
920. Available From: Medline, Ipswich, Ma. Accessed March 14, 2014.
 
6. Heruti R, Levy A, Adunski A, Ohry A. Conversion Motor Paralysis Disorder: Overview And
Rehabilitation Model. Spinal Cord. July 2002;40(7):327-334. Available From: Medline, Ipswich,
Ma. Accessed March 14, 2014.</ref>غالباً علایم بازتابی است از شرایط طبی که خود بیمار یا اطرافیان وی قبلن تجربه کرده‌اند.<ref>7.American Psychiatric Association Diagnostic And Statistical Manual Of Mental Disorders. 4th
Ed Washington (Dc): American Psychiatric Association; 1994.</ref> مکانیسم دقیق ایجاد این اختلال به خوبی شناخته نشده‌است و در حال حاضر اساس درمان نمی‌باشد. اگرچه تصویربرداری‌های عملکردی از مغز پیشنهاد می‌کنند که مدارهای عصبی مربوط به قدرت اراده، حرکت و در این اختلال مختل شده‌اند.<ref>8.Cynthia M. Stonnington, M.D. ; John J. Barry, M.D. ; Robert S. Fisher, M.D. , Ph.D.
Conversion Disorder. The American Journal Ofof Psychiatry. September 01, 2006;163(9):[].
Accessed March 14, 2014.</ref>{{سخ}}
به‌طور کلی می‌توان عوامل ایجادکننده را براساس الگوریتم زیر تقسیم‌بندی نمود:
سطر ۴۷ ⟵ ۴۱:
اطلاعات بین دو شبکه لیمبیک و حسی حرکتی رخ می‌دهد). تمام موارد گفته شده به علاوه سایر اختلالات روانپزشکی
همراه منجر به کوچک شمردن فاکتورهای روانشناختی و منبع خارجی کنترل می‌شوند که در نهایت ایجادکنندهٔ علایم
تبدیلی هستند.<ref>5.Feinstein A.name= Conversion Disorder: Advances In Our Understanding. Cmaj: Canadian MedicalFeinstein/>
Association Journal = Journal De L&#39;association medicale canadienne. May 17, 2011;183(8):915-
920. Available From: Medline, Ipswich, Ma. Accessed March 14, 2014.
 
6. Heruti R, Levy A, Adunski A, Ohry A. Conversion Motor Paralysis Disorder: Overview And
Rehabilitation Model. Spinal Cord. July 2002;40(7):327-334. Available From: Medline, Ipswich,
Ma. Accessed March 14, 2014.
7.American Psychiatric Association Diagnostic And Statistical Manual Ofof Mental Disorders. 4th
{{سخ}}
Ed Washington (Dc): American Psychiatric Association; 1994.</ref>
سطر ۶۰ ⟵ ۵۲:
== تشخیص ==
ویژگی اختلال تبدیلی وجود یک یا چند نشانه یا نارسایی مربوط به حرکات ارادی یا کارکرد حسی است که اگرچه یک اختلال پزشکی یا عصبی را تداعی می‌کند، پس از بررسی‌های مناسب، با یک اختلال پزشکی یا عصبی یا با تأثیر مستقیم مصرف مواد قابل توجیه نیست و از آنجا که شروع یا تشدید نشانه یا نارسایی، به دنبال فشارهای روانی بروز می‌کند، نشانه یاد شده مربوط به عوامل روانی دانسته شده‌است. برای تشخیص اختلال تبدیلی لازم است بیمار نشانه یا نارسایی را به‌طور عمدی و آگاهانه و به منظور دستیابی به سودی ثانوی ایجاد نکند. با این تعریف پزشک در برابر یک چالش تشخیصی قرار می‌گیرد: آیا نشانه از یک زمینه پزشکی طبی-عصبی ناشی می‌شود یا صرفن به عوامل استرس زای روانی مربوط است؟ آیا بیمار واقعن دچار نشانه شده‌است یا به قصد فریب دادن وانمود به داشتن آن علامت می‌کند؟<ref>9.Yekrang Safakar M, Rasoulian M. Assessment Of General Practitioners’ Knowledge Of
Conversion Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2003;9(1 (33)):-.</ref> تشخیص اختلال نیازمند برقراری ارتباط بین علایم عصبی و فاکتورهای روانشناختی است اگرچه لازم است تشخیص‌های تمارض و اختلال ساختگی رد شوند. همچنین علایم مربوط به درد، علایم اختلال عملکرد جنسی که در اختلال جسمانی سازی رخ می‌دهند ردکننده احتلال نبدیلی می‌باشند.<ref name = Synopsis/>1.Sadock, B.گفتنی J.است ,که Sadock,۲۵–۵۰٪ V.بیمارانی A.که ,تشحیص &amp;اختلال Ruiz,تبدیلی P.می‌گیرند سرانجام مبتلا به یک اختلال پزشکی یا عصبی غیرروانی تشخیص داده می‌شوند که توجیه کننده نشانه‌های پیشین آنان (2015)است.<ref>9.Yekrang KaplanSafakar &amp;M, Sadock&#39;sRasoulian SynopsisM. Assessment Of Psychiatry:General Practitioners’ Knowledge Of
Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry (Eleventh Edition.). Philadelphia: Wolters Kluwer.</ref> گفتنی است که ۲۵–۵۰٪ بیمارانی که تشحیص اختلال تبدیلی می‌گیرند سرانجام مبتلا به یک اختلال پزشکی یا عصبی غیرروانی تشخیص داده می‌شوند که توجیه کننده نشانه‌های پیشین آنان است.<ref>9.Yekrang Safakar M, Rasoulian M. Assessment Of General Practitioners’ Knowledge Of
Conversion Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2003;9(1 (33)):-.</ref>
 
سطر ۸۱ ⟵ ۷۲:
دشوار است. به علاوه یک سوم از بیماران با تشنج کاذب یک اختلال همراه دارند. گاز گرفتن زبان، بی‌اختیاری ادرار و
آسیب پس از افتادن در اختلال تشنج کاذب نیز اتفاق می‌افتند. اگرچه این علائم عمومن وجود ندارند. رفلکس‌های gag و
رفلکس مردمک نرمال هستند و افزایش پرولاکتین رخ نمی‌دهد.<ref>1.Sadock, B.name J. , Sadock, V. A. , &amp; Ruiz, P. (2015). Kaplan &amp; Sadock&#39;s= Synopsis Of Psychiatry:/>
Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry (Eleventh Edition.). Philadelphia: Wolters Kluwer.</ref>{{سخ}}
 
== سایر ویژگی‌ها ==
نفع اولیه: علایم تبدیلی را می‌توان رد پای حافظهٔ پنهان شده ترومای جنسی (واقعی یا تخیلی) که از دوران کودکی
سطر ۹۶ ⟵ ۸۵:
وجود این علامت پاتوگنومیک اختلال تبدیلی نیست اما معمولن با این اختلال همراهی دارد.
همانندسازی: ممکن است بیماران ناخودآگاه علائم فردی را که برای وی اهمیت دارد تقلید می‌کنند. مثلن فرد داغدار علایم
والد یا فردی که اخیرن فوت شده را به عنوان مدلی برای اختلال تبدیلی در طول سوگ پاتولوژیک تجربه می‌کند.<ref>1.Sadock, B.name J. , Sadock, V. A. , &amp; Ruiz, P. (2015). Kaplan &amp; Sadock&#39;s= Synopsis Of Psychiatry:/>
Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry (Eleventh Edition.). Philadelphia: Wolters Kluwer.</ref>{{سخ}}
 
 
== تشخیص‌های افتراقی ==
سطر ۱۳۰ ⟵ ۱۱۷:
های نورولوژیک همزمان و وضعیت نامناسب زنگی پیش آگهی علائم را بدتر می‌کنند. همواره خطای تشخیصی در
اختلال تبدیلی نگران کننده بوده اما کاهش چشمگیری در میزان تشخیص اشتباهی این اختلال رخ داده‌است. (از ۲۹٪ در
دههٔ ۱۹۵۰ به ۴٪ در ۱۹۹۰) که این آمار جدا از سن و جنسیت و نتیجه علائم می‌باشد.<ref>3.Arbabi M.name= Clinical Features In Conversion Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and ClinicalArbabi/>
Psychology. 2010;16(3 (62)):-</ref>{{سخ}}
 
== درمان ==
سطر ۱۴۷ ⟵ ۱۳۳:
درمان‌های دارویی: اطلاعات در مورد درمان دارویی این اختلا در حد گزارش بوده‌است اما مواردی از موفقیت درمانی
با داروهای هالوپریدول و TCAs و ECT گزارش شده‌است. این گزارش‌ها نشان دهندهٔ اهمیت غربالگری اختلالات
روانپزشکی همراه با اختلال تبدیلی است.<ref>13.Cybulska Em. Globus Hystericus – A Somatic Symptom of Depression? The Role of
Electroconvulsive Therapy and Antidepressants. Psychosom Med. 1997;59:67–9.
 
14.Yazici Km, Demirci M, Demir B, Et Al. Abnormal Somatosensory Evoked Potentials In Two
Patients With Conversion Disorder. Psychiatry Clin Neurosci. 2004;58:222–5</ref>