اختلال تبدیلی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
روانشاد (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: احتلال⟸اختلال، آتروفی⟸تحلیل عضلات، اخیرن⟸اخیرا، بانسبت⟸با نسبت، بدتی⟸بدنی، تشحیص⟸تشخیص
روانشاد (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: ذفاعی⟸دفاعی، روانپویایی⟸روانپویشی، سایراختلالات⟸سایر اختلالات، سایکوآنالیز⟸روانکاوی، نبدیلی⟸تبدیلی، نمومنه⟸نمونه
خط ۱۵:
 
== تاریخچه ==
مفهوم [[هیستریا]] که از واژهٔ یونانی (hysteria) یا رحم گرفته شده‌است به مهاجرت ناخواسته عضو به مکان‌های بالاتر دلالت دارد. در سده‌های میانه علایم هیستریکال را از تأثیرات اهریمن می‌دانسته‌اند که این مفهوم اخلاقی بحث‌های پزشکی را در این زمینه به تأخیر انداخت. در دوران رنسانس هیستریا به پزشکی بازگشت و پزشکان آن را یک اختلال جسمی می‌دانستند که در آن ارتباطی میان رحم و مغز هست. در اواسط سده نوزدهم،Briquet توصیفی بالینی با ذکر جزئیات از یک نشانگان جسمی که بر زنان جوان تأثیر می‌گذارد ارائه کرد، آن را هیستریا نامید و منشأ آن را مغز دانست. شارکو فرم کلاسیک این بیماری را با عنوان La grande crise hysterique توصیف نمود و فازهای [[پیش نشان]] (پرودرومال)، [[تشنجی شکل]] (اپی لپتوئید)، [[خلسه]] (ترانس) و پایانی (ترمینال) را تعیین کرد. پیروان او ژانت، بابینسکی و فروید نیز بر عوامل روانشناختی تأکید داشتند. تا زمانی که فروید تئوری روانپویاییروانپویشی خود را ارائه کرد، پینل، مسمر، سیدنهام، توماس ویلیس و آراسلوس براین باور بودند که هیستریا منشأ روانشناختی دارد.{{سخ}}
فروید و بروئر با هم، اولین مورد هیستری تبدیلی (Anna O) را گزارش کردند. آنان بر این باور بودند که شکایت هیستریا نشانگر فشارهای هیجانی ناخواسته یا کشمکش‌های واپس رانده شده به ناخودآگاه هستند و تنها در شکل علایم بدنی غیرقابل توضیح ظاهر می‌شوند. فروید این فرایند را Somatic compliance یا conversion نامید و به این ترتیب مورد Anna O هیستری تبدیلی و Talking cure زاده شدند.<ref name= Safarcherati/>
 
خط ۲۴:
Accessed March 14, 2014.</ref> در مطالعه دیگری ۴۷٫۷٪ همراهی این اختلال با نوعی از اختلال تجزیه ای وجود داشت. شایعترین همراهی‌های دیده شده شامل: اختلال جسمانی سازی تمایز نیافته، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسرده خویی، اختلال هراس ساده، اختلال وسواسی جبری، اختلال افسردگی عمده، اختلال شخصیت مرزی، سابقه سوءاستفاده جنسی یا احساسی در کودکی، سابقه نادیده گرفته شدن و اقدام به خودکشی می‌باشند.<ref name= Feinstein> Feinstein A. Conversion Disorder: Advances In Our Understanding. Cmaj: Canadian Medical
Association Journal = Journal De L&#39;association medicale canadienne. May 17, 2011;183(8):915-
920. Available From: Medline, Ipswich, Ma. Accessed March 14, 2014.</ref> سایراختلالاتسایر اختلالات شخصیت نیز به صورت شایعی با این اختلال همراهی دارند به خصوص ا[[ختلال شخصیت]] نمایشی در ۵–۲۱٪ از بیماران و اختلال شخصیت وابسته-منفعل در ۹–۴۰٪ از بیماران مشاهده شده‌است.<ref name = Synopsis/>
 
== عوامل ایجاد کننده ==
اختلال تبدیلی عمدتن به تعارض‌های روانشناختی و عوامل استرس زا نسبت داده شده‌است. بیماری که در حال تجربهٔ علایم تبدیلی می‌باشد در حال چالش و مبارزه با استرس خود به صورت علایم فیزیکی است که منجر به کاهش اضطراب وی می‌شود؛ بنابراین بیشتر نظریه‌ها دربارهٔ علت ایجادکننده اختلال تبدیلی بر مبنای نظریه فروید مبنی بر سرکوب و اجتناب به عنوان مکانیسم‌های ذفاعیدفاعی ناخودآگاه در برابر وقایع آسیب زا پایه‌گذاری شده‌است.<ref name= Feinstein/><ref name= Heruti >Heruti R, Levy A, Adunski A, Ohry A. Conversion Motor Paralysis Disorder: Overview And
Rehabilitation Model. Spinal Cord. July 2002;40(7):327-334. Available From: Medline, Ipswich,
Ma. Accessed March 14, 2014.</ref> غالباً علایم بازتابی است از شرایط طبی که خود بیمار یا اطرافیان وی قبلن تجربه کرده‌اند.<ref>American Psychiatric Association Diagnostic And Statistical Manual Of Mental Disorders. 4th
خط ۴۶:
== تشخیص ==
ویژگی اختلال تبدیلی وجود یک یا چند نشانه یا نارسایی مربوط به حرکات ارادی یا کارکرد حسی است که اگرچه یک اختلال پزشکی یا عصبی را تداعی می‌کند، پس از بررسی‌های مناسب، با یک اختلال پزشکی یا عصبی یا با تأثیر مستقیم مصرف مواد قابل توجیه نیست و از آنجا که شروع یا تشدید نشانه یا نارسایی، به دنبال فشارهای روانی بروز می‌کند، نشانه یاد شده مربوط به عوامل روانی دانسته شده‌است. برای تشخیص اختلال تبدیلی لازم است بیمار نشانه یا نارسایی را به‌طور عمدی و آگاهانه و به منظور دستیابی به سودی ثانوی ایجاد نکند. با این تعریف پزشک در برابر یک چالش تشخیصی قرار می‌گیرد: آیا نشانه از یک زمینه پزشکی طبی-عصبی ناشی می‌شود یا صرفن به عوامل استرس زای روانی مربوط است؟ آیا بیمار واقعن دچار نشانه شده‌است یا به قصد فریب دادن وانمود به داشتن آن علامت می‌کند؟<ref name= Yekrang>Yekrang Safakar M, Rasoulian M. Assessment of General Practitioners’ Knowledge of
Conversion Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2003;9(1 (33)):-.</ref> تشخیص اختلال نیازمند برقراری ارتباط بین علایم عصبی و فاکتورهای روانشناختی است اگرچه لازم است تشخیص‌های تمارض و اختلال ساختگی رد شوند. همچنین علایم مربوط به درد، علایم اختلال عملکرد جنسی که در اختلال جسمانی سازی رخ می‌دهند ردکننده اختلال نبدیلیتبدیلی می‌باشند.<ref name = Synopsis/> گفتنی است که ۲۵–۵۰٪ بیمارانی که تشخیص اختلال تبدیلی می‌گیرند سرانجام مبتلا به یک اختلال پزشکی یا عصبی غیرروانی تشخیص داده می‌شوند که توجیه کننده نشانه‌های پیشین آنان است.<ref name= Yekrang/>
 
== ویژگی‌های بالینی ==
خط ۸۵:
باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرند ودر مواردی که بیماری تبدیلی احتمالی با اختلال هوشیاری تظاهر یافته‌است، در
نظر داشتن تشنج‌های کانونی کمپلکس به ویژه موارد ناشی از لوب فرونتال دارای اهمیت است. این تشنج‌ها ممکن است
به صورت حرکات بدنی نامعمول، برای نمومنهنمونه به صورت حرکات لگنی بروز نمایند و دارای دورهٔ پس از تشنج
کوتاهی باشند که در شرح حال مشخص نشده‌است و احتمال تشنج کاذب را مطرح سازند. همراهی تشنج‌های کاذب با
تشنج‌های واقعی در برخی بیماران بر مشکل تشخیصی می‌افزاید. بیماری مالتیپل اسکلروزیس اختلالی است که بیشتر
خط ۱۱۷:
رواندرمانی: هستهٔ اصلی درمان اختلال تبدیلی رواندرمانی با هدف روشن کردن ریشه‌های هیجانی علائم می‌باشد. به
نظر می‌رسد رویکرد چندرشته ای و چندزمینه ای برای بازتوانی این بیماران مفیدتر باشد. اگرچه اطلاعات بر مبنای
شواهد هنوز برای این درمان‌ها محدود است اما موفقیت روش‌های سایکوآنالیز،روانکاوی، درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی
موفق بوده‌اند.<ref>Masuda D, Hayashi Y. A Case Of Dissociative (Conversion) Disorder Treated Effectively
With Haloperidol: An Adolescent Boy Who Stopped Talking. Seishin Igaku (Clinical