چارلز داروین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Arshamrani (بحث | مشارکت‌ها)
عنوان صفحه
ابرابزار
خط ۱:
{{پانویس}}{{تغییرمسیر|داروین}}
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه =
خط ۵۸:
'''چارلز رابرت داروین''' {{به انگلیسی|Charles Robert Darwin}} (زاده ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ [[انگلستان]] – درگذشته ۱۹ آوریل ۱۸۸۲ [[انگلستان]]) [[زیست‌شناس]] و [[زمین‌شناس]] انگلیسی بود.<ref>{{harvnb|Desmond|Moore|Browne|2004}}</ref> از آثار او می‌توان ''[[خاستگاه گونه‌ها]]'' یا «منشأ انواع» (۱۸۵۹) و ''[[تبار انسان، و انتخاب طبیعی در ارتباط با جنسیت]]'' (۱۸۷۱) را نام برد. او از [[انجمن سلطنتی|اعضای انجمن سلطنتی]] بریتانیا بود. از کتاب او با نام کامل «خاستگاه گونه‌ها به وسیله انتخاب طبیعی» به عنوان یکی از مهم‌ترین کتاب‌های دنیا یاد می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب | عنوان=The History of Modern Psychology | ناشر=نشر دوران | تاریخ=1392 | تاریخ بازبینی = ۹ آوریل ۲۰۱۴ | ترجمه=علی‌اکبر سیف و دیگران | ترجمه عنوان=تاریخ روانشناسی نوین | زبان=فارسی | شابک=978-964-6221-39-0}}</ref>
 
== از کودکی تا دانشگاه ==
چارلز رابرت داروین در ۱۲ [[فوریه]] ۱۸۰۹ در خانوادهٔ [[پزشک]]ی ثروتمند از [[شروزبری]] در شهرستان [[شروپ‌شر]] در [[انگلستان]] متولد شد. او پنجمین از شش فرزند خانواده بود. پدرش [[رابرت داروین]] و مادرش سوزانا وِجوُود هر دو از خانواده‌های اصیل [[انگلیس]]ی [[یونیتارین|مسیحی یونیتارین]] بودند.<ref>[https://donya-e-eqtesad.com/بخش-اقتصاد-36/1090891-واضع-نظریه-فرگشت چارلز رابرت داروین]</ref> او نوهٔ دو شخصیت مهم مدافع [[لغو برده‌داری در بریتانیا|لغو برده‌داری]]، از طرف پدرش [[اراسموس داروین]] و از طرف مادرش [[جوزایا وج‌وود]] بود.
[[پرونده:Charles Darwin 1816.jpg|بندانگشتی|راست|upright|alt=Three quarter length portrait of seated boy smiling and looking at the viewer. He has straight mid-brown hair, and wears dark clothes with a large frilly white collar. In his lap he holds a pot of flowering plants| نقاشی چارلز داروین هفت‌ساله سال ۱۸۱۶.]]
خط ۷۲:
داروین مجبور بود تا ژوئن ۱۸۳۱ در کمبریج بماند. او کتاب ''[[الهیات طبیعی و یا مدارک وجود خدا و صفات او]]'' نوشتهٔ ویلیام پیلی را مطالعه کرد (که اولین بار در سال ۱۸۰۲ چاپ شده بود)، و موجب [[برهان نظم|بحث در مورد طرحی الهی در طبیعت]] شد و توضیح می‌داد که [[سازگاری (زیست‌شناسی)|سازگاری]] عمل خداوند از طریق [[قانون (فیزیک)|قوانین طبیعی]] است.<ref name="syd5-7">{{Harvnb|von Sydow|2005|pp=5–7}}</ref> او کتاب جدید [[جان هرشل]] ''مباحثی مقدماتی در مورد مطالعهٔ فلسفه طبیعی'' (۱۸۳۱) را خواند. این کتاب بالاترین هدف [[فلسفه طبیعی]] را درک چنین قوانینی از طریق استقرا و برپایه مشاهده توصیف می‌کرد. داروین کتاب روایت شخصی سفرهای علمی [[الکساندر فون هومبولت]] بین سال ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۴ را هم خواند. داروین با «اشتیاقی سوزان» از هومبولت الهام گرفته و برای دیدن [[تنریف]] به همراه تعدادی از هم‌کلاسیهایش و پس از فارغ‌التحصیلی و مطالعهٔ تاریخ طبیعی در [[منطقه گرمسیری|مناطق گرمسیری]] برنامه‌ریزی کرد. برای آمادگی در درس [[زمین‌شناسی]] [[آدام سجویک]] شرکت کرد و سپس در ۴ اوت به همراه او به مسافرت دو هفته‌ای رفت تا از [[چینه]]‌های [[ولز]] نقشه‌برداری کنند.<ref name=db>{{Harvnb|Darwin|1958|pp=[http://darwin-online.org.uk/content/frameset?viewtype=text&itemID=F1497&pageseq=69 67–68]}}</ref><ref>{{Harvnb|Browne|1995|pp=128–129, 133–141}}</ref>
 
== سفر با بیگل ==
[[پرونده:Voyage of the Beagle-en.svg|بندانگشتی|upright=1.8|alt=Route from Plymouth, England, south to Cape Verde then southwest across the Atlantic to Bahia, Brazil, south to Rio de Janeiro, Montevideo, the Falkland Islands, round the tip of South America then north to Valparaiso and Callao. Northwest to the Galapagos Islands before sailing west across the Pacific to New Zealand, Sydney, Hobart in Tasmania, and King George's Sound in Western Australia. Northwest to the Keeling Islands, southwest to Mauritius and Cape Town, then northwest to Bahia and northeast back to Plymouth.|مسیر سفر با «بیگل»، از ۱۸۳۱ تا ۱۸۳۶]]
 
خط ۹۵:
در [[کیپ‌تاون]] داروین و فیتزروی [[جان هرشل]] ملاقات کردند، او اخیراً نامه‌ای به لایل نوشته و نظریهٔ [[همدیس‌گرایی]] او را تحسین کرده‌بود و آن را گشایش گمانه‌زنی‌های جسورانه در مورد «آن راز رازها»، جایگزینی گونه‌های منقرض شده با دیگر گونه‌ها به عنوان روشی طبیعی در مقایسه با روند معجزه‌آسا» نامیده بود.<ref name=Rascals>{{harvnb|van Wyhe|2007|p=[http://darwin-online.org.uk/content/frameset?viewtype=text&itemID=A544&pageseq=21 197]}}</ref> زمانی که کشتی در حال بازگشت به خانه بود و داروین یادداشت‌هایش را مرتب می‌کرد نوشت: اگر شک در حال افزایش من در مورد مرغ‌های مقلد، لاک‌پشت‌ها و [[گرگ جزیره فالکلند]] صحیح باشد، چنین حقایقی نظریه تثبیت گونه‌ها را تضعیف می‌کند و سپس پیش از تضعیف با احتیاط «خواهد» افزود.<ref name=xix>{{Harvnb|Keynes|2000|pp=[http://darwin-online.org.uk/content/frameset?viewtype=text&itemID=F1840&pageseq=22 xix–xx]}}{{سخ}}{{Harvnb|Eldredge|2006}}</ref> بعدها نوشت: به نظرم چنین حقایقی نوری روی منشأ گونه‌ها بیندازند.<ref>{{Harvnb|Darwin|1859|loc=[http://darwin-online.org.uk/content/frameset?itemID=F373&viewtype=text&pageseq=16 p. 1]}}</ref>
 
== آغاز نظریه تکامل داروین ==
[[پرونده:Charles Darwin by G. Richmond.png|بندانگشتی|چپ|upright=0.9|upright|alt=Three quarter length portrait of Darwin aged about 30, with straight brown hair receding from his high forehead and long side-whiskers, smiling quietly, in wide lapelled jacket, waistcoat and high collar with cravat.|داروین در حالیکه هنوز مرد جوانی بود به جامعهٔ نخبگان علمی پیوست.]]
 
خط ۱۰۸:
[[پرونده:Darwin Tree 1837.png|چپ|بندانگشتی|alt=A page of hand-written notes, with a sketch of branching lines.|در اواسط ژوئیه ۱۸۳۷ دفتر یادداشت شمارهٔ «B» خود را در مورد تراجهش گونه‌ها شروع کرده و در صفحهٔ ۳۶ آن نوشت: «من بالاتر از همه به اولین [[درخت زندگی (زیست‌شناسی)|درخت زندگی‌اش]] فکر می‌کنم.»]]
 
= =دستاوردهای علمی پیش از ارائه نظریه [[فرگشت]]==
در تمام طول سفر، داروین همواره از حمایت‌های استاد سابقش برخوردار بود. هنسلو ترتیب چاپ نوشته‌های داروین را می‌داد و [[سنگواره]]‌های جمع‌آوری شده را در اختیار [[زیست‌شناسی|زیست‌شناسان]] معتبر می‌گذاشت؛ به‌طوری‌که وقتی در دوم اکتبر ۱۸۳۶ [[اچ‌ام‌اس بیگل|بیگل]] به [[بریتانیا]] بازگشت، داروین در جمع [[دانشمند]] ان شهرتی پیدا کرده بود. او پس از دیداری از خانه و ملاقات با پدر به [[لندن]] رفت و گروهی از بهترین [[زیست‌شناسی|زیست‌شناسان]] را گرد آورد تا بر روی نمونه‌های گیاهی، جانوری و زمین‌شناختی جمع‌آوری شده مطالعه کنند. هنسلو داروین را به [[ریچارد اوون]] [[زیست‌شناس]] معروف معرفی کرد. وقتی اوون در [[کالج]] [[پادشاه]] ی [[جراح]]ان<ref>Royal College of Surgeons</ref> بر روی مجموعه [[سنگواره]]‌های داروین کار کرد با کمال شگفتی متوجه شد که آن متعلق به گونه‌هایی از [[جوندگان]] غول‌پیکر و [[تنبل (جانور)|تنبل‌هاست]] که نسلشان منقرض شده‌است. این کشف بیش ازپیش بر اعتبار داروین افزود.
 
خط ۱۱۹:
این مرخصی یک ساله فرصت مناسبی برای وی بود تا بیش از پیش روی موضوع مورد علاقه‌اش یعنی تحقیق در مورد نظریه فرگشت متمرکز شود.
 
== پیدایش نظریه فرگشت ==
{{اصلی|نظریه تکامل}}
{{مفاهیم نظریهٔ تکامل}}
خط ۱۳۱:
از سال ۱۸۳۶ تا ۱۸۵۸ داروین مخفیانه و در اوقات فراغت روی نظریهٔ انقلابیش کار می‌کرد. او دیگر به وجود فرگشت موجودات زنده یقین پیدا کرده بود ولی از آن بیم داشت که با علنی کردن آن از سوی گروه‌های تندرو به کفرگویی متهم شود. او که می‌دانست با مطرح شدن نظریه‌اش چه جنجالی در جامعه و محافل علمی بر پا می‌شود، کوشید با انجام دادن آزمایش‌های فراوان روی گیاهان و جانوران و استفاده از تجربیات پرورش‌دهندگان [[کبوتر]] و [[خوک]] شواهد کافی و علمی برای نظریه‌اش فراهم آورد.
 
== ارائه نظریه فرگشت ==
[[پرونده:Editorial cartoon depicting Charles Darwin as an ape (1871).jpg|بندانگشتی|351x351px|داروین به شکل یک [[کپی (جانور)|کَپی]] که در واکنش به انتشار [[انشقاق انسان]] کشیده شده‌است. (از هورنت، ۲۲ مارس ۱۸۷۱)<ref name=b373>{{harvnb|Browne|2002|pp=373–379}}</ref>]]
[[پرونده:Origin of Species title page.jpg|بندانگشتی|419x419px|صفحه اصلی کتاب منشأ گونه‌ها (۱۸۵۹)]]
خط ۱۳۷:
پژوهش‌های داروین به آرامی پیش می‌رفت. در سال ۱۸۴۲ مقاله خلاصه‌ای از نظریه‌اش تألیف کرد و در سال ۱۸۴۴ رساله‌ای ۲۴۰ صفحه‌ای دربارهٔ انتخاب طبیعی نوشت. با وجود اصرار دوستان، وی همچنان در انتشار گسترده نظریاتش مردد بود و نتایج تحقیقات خود را فقط با برخی همکاران نزدیکش همچون چارلز لایل و [[جوزف دالتون هوکر]] در میان می‌گذاشت؛ اما دریافت نامه‌ای در ژوئن ۱۸۵۸ داروین را واداشت تا تردیدهایش را کنار بگذارد. نویسنده نامه زیست‌شناس جوانی بود به نام [[آلفرد راسل والاس]] که در [[بورنئو]] کار می‌کرد. او نیز دربارهٔ فرگشت به همان اندیشه‌های داروین رسیده بود. داروین ظرف دو هفته مقاله‌ای تهیه کرد و همراه با مقاله والاس به «انجمن علمی لینیان» (Linnean Society of London) فرستاد. دوستانش ترتیبی دادند که هر دو مقاله با هم عرضه شود اما همراه با مدارکی که حق تقدم داروین را ثابت کند. داروین که اراده‌اش بر اثر آگاهی از وجود رقابت برانگیخته شده بود پس از ارائه مقاله شروع به نوشتن کتابی کرد با عنوان «پیرامون آغاز گونه‌ها به وسیله انتخاب طبیعی یا بقای نژادهای اصلح در تنازع برای بقا». در این کتاب که بعدها به عنوان «آغاز گونه‌ها» مشهور شد، وی کوشید نظریه فرگشت به وسیله انتخاب طبیعی را توضیح دهد و مدارک علمی برای آن ارائه کند.
 
== نظریهٔ داروین-والاس ==
نظریهٔ داروین-والاس بر اساس سه مشاهده و دو نتیجهٔ کلی حاصل از این مشاهده‌ها، پایه‌گذاری شده‌است.
* '''مشاهده''': اگر مقاومت محیطی نباشد، هر نوع جانداری، به قاعده [[تصاعد هندسی]] افزایش می‌یابد. به گفته دیگر، جمعیتی که در سال اول تعداد افرادش را دو برابر می‌سازد، بالقوه می‌تواند تعداد افرادش را در سال دوم، چهار برابر و در سال سوم، هشت برابر کند.
خط ۱۴۸:
چنان‌که دیده می‌شود، داروین و والاس محیط را علت اصلی [[انتخاب طبیعی]] می‌دانستند، یعنی محیط کم‌کم جانداران دارای صفات نامساعد را از میان می‌برد و جانداران دارای صفات مساعد را حفظ می‌کند. پس از گذشت نسل‌های زیاد و متوالی و تأثیر مداوم انتخاب طبیعی، سرانجام گروهی جاندار یک صفت یا تعدادی صفات جدید و مساعد را به درجه‌ای خواهد رساند که به صورت گونه‌ای جدید، از گونهٔ اجدادی ظاهر خواهد شد.
 
== دیدگاه دینی چارلز داروین ==
چارلز داروین در نوجوانی با هدف تبدیل شدن به یک روحانی [[انگلیکان|آنگلیکن]] به دانشگاه کمبریج رفت.<ref>Desmond, Adrian; Moore, James (1991), ''Darwin'', London: Michael Joseph, Penguin Group, ISBN 0-7181-3430-3</ref>اما به تدریج عقاید مذهبی خود را از دست داد. او بخشی از عقاید خود را درکتاب زندگی نامهزندگی‌نامه خود<ref>https://en.wikipedia.org/wiki/The_Autobiography_of_Charles_Darwin<nowiki/>57</ref><nowiki> آورده است. داروین در صفحه 85 و 87 کتاب خود می نویسد: « من سزاوار این هستم که به عنوان یک خداباورشناخته شوم.این نتیجه گیری تا آنجا که به یاد دارم در ذهنم پرنگ بود، زمانی که در حال نوشتن کتاب منشا انواع  بودم. و به تدریج با تمام شدن کتاب این نتیجه گیری در من، ضعیف و ضعیف تر شد » داروین در ادامه می گوید : «ولی به هیچ روی مشتاق نبودم که باور خویش را از دست بدهم با این همه ناباوری بر من غلبه کرد تا اینکه تمام وجودم را فرا گرفت. این تحول چنان آهسته رخ داد که من حتی  یک لحظه هم احساس نکردم که تصمیم نادرستی گرفته ام.در واقع من درست نمیفهمم که چرا باید یک آدم آرزو داشته باشد که مسیحیت بر حق باشد، از قرار معلوم بر اساس نصح صریح متن [انجیل] باید گفت آدم هایی که ایمان نداشته باشند، از جمله پدرم برادرم و تقریبا همه دوستانم باید تا ابد مجازات گردند. و بنابراین چنین آموزه ای یک آموزه نفرت انگیز است</nowiki><ref>http://darwin-online.org.uk/content/frameset?pageseq=89&itemID=F1497&viewtype=side </ref><ref>http://darwin-online.org.uk/content/frameset?pageseq=95&itemID=F1497&viewtype=text</ref> با این حال داروین در در سال 1879۱۸۷۹ در نامه ای به یکی از دوستان خود می نویسد می‌نویسد: «در شدیدترین نوسان‌هایم، هرگز یک [[خداناباوری|آتئیست]] به معنای منکر وجود خدا نبوده‌ام. فکر می‌کنم به‌طور کلی و هر چه سنم بیشتر می‌شود، اما نه همیشه، واژۀواژهٔ [[آگنوستیک]] توصیف درست تری از وضعیت ذهنی من به دست می‌دهد»<ref>https://www.darwinproject.ac.uk/letter/?docId=letters/DCP-LETT-12041.xml;query=atheist;brand=default</ref>
{{سخ}}
<br />
 
== آنچه که داروین گفت ==
داروین از روی آزمایش‌هایش در مورد پرورش [[جانوران]] و مشاهدهٔ [[طبیعت]] متوجه شد که زادگانی بیشتر از آنچه زنده می‌مانند به وجود می‌آیند. این موضوع در مورد [[گیاهان]] و [[جانوران]] از درختان تا فیل‌ها و هرچه که بین آنهاست، صادق بود. بعضی از جانوران میلیون‌ها تخم با هزاران [[لارو]] تولید می‌کنند، و برخی گیاهان میلیون‌ها هاگ یا دانه ایجاد می‌کنند، اما خوشبختانه اکثریت عظیمی از این [[تولیدمثل]] اضافی به دوران بلوغ نمی‌رسد.