پیشدادیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Farzam malmir (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
ابرابزار
خط ۹۱:
'''پیشدادیان''' نخستین سلسلهٔ پادشاهان در ''[[شاهنامه]]'' و [[اساطیر ایران]]یان می‌باشد. معادل [[اوستایی (زبان)|اوستاییِ]] ''پیشداد'' ''(Pēš-dād)''، ''پَرَداتَ'' ''(Para-dāta'')، به معنای مقدم است. این نام طبعاً نام یک خاندان نبود، بلکه نامی است که بعدها بر این گروه نهاده‌اند. زیرا این گروه را مقدم بر دیگران شمرده‌اند<ref>جستاری چند در فرهنگ ایران، ۸۵</ref>
 
پیشدادیان نخستین دودمان فرمانروا در شاهنامه است. واژه «''پیشداد''» به‌معنی «''نخستین کسی که قانون آورده‌است''» است.{{مدرک}} [[کیومرث]] که این دودمان فرمانروایی را بنیاد گذاشت، در شاهنامه نخستین فرمانروا و در نوشته‌های [[زبان اوستایی|اوستایی]] نخستین کسی بوده‌است که از فرمان [[اهورامزدا]] پیروی کرده و اهورامزدا همهٔ تباران آریایی را از او آفریده‌است. اما برخی از تاریخ‌نگاران که از نوشته‌های [[زبان پارسی میانه|پهلوی]] بهره برده‌اند، [[کیومرث]] را نخستین انسان و [[هوشنگ]] را نخستین فرمانروا می‌دانند.<ref>{{پک|صفا|۱۳۶۳|ک=حماسه‌سرایی در ایران|ص=۳۹۶–۴۰۱}}</ref> در اساطیر ایران از [[کیومرث]] (گئومرتن، به معنای نخستین انسان) به عنوان نخستین انسان یاد شده، و کمتر بر پادشاهی او تکیه می‌شود. اما در شاهنامه او نیز جزو دودمان پیشدادی به حساب می‌آید.<ref>پژوهشی در اساطیر ایران، ۱۸۹</ref> در متون [[فارسی میانه|پهلوی]]، [[هوشنگ]] کسی است که دارای لقب پیشداد می‌باشد؛ و چنین گمان می‌رود که او را نخستین پادشاهی می‌دانسته‌اند که بر جهان فرمان رانده‌است.<ref>تاریخ ایران کمبریج، ۵۳۰</ref> پایان پیشدادیان با [[گرشاسپ (پسر زو)]] است و [[کیانیان]] سلطنت می‌کنند
 
در ابتدای این دوره، پادشاهان با [[فرّه]] سلطنت می‌کنند. در این مرحله به مرور شاهد پیشرفت‌های مردم در جهات مختلف زندگی، از جمله کشف آتش، چگونگی یادگیری ساختمان‌سازی و… هستیم. مهم‌ترین شخصیت این دوره، [[جمشید]] است که در نهایت، [[ضحاک|ضحاکِ]] بی‌فرّه و فریب‌خوردهٔ [[اهریمن]] پادشاهی را از او می‌ستاند. در تمام مدت هزارسالهٔ پادشاهی ضحاک، بدی جهان را فرا می‌گیرد. [[فریدون]] بر او چیره می‌شود و دوباره پادشاهانِ با فرّه به سلطنت می‌رسند، و نبردهای ایران و [[توران]] آغاز می‌شود.<ref>جستاری چند در فرهنگ ایران، ۸۳</ref>
خط ۱۱۹:
 
== پایتخت پیشدادیان ==
[[فردوسی]] در شاهنامه مقر و مسکن پادشاهان پیشدادی را تا زمان فریدون مشخص نمی‌کند . [[فریدون جنیدی]] ادیب و فرهنگشناس بنابر ابیات شاهنامه نخستین پایتخت پیشدادیان و پایتخت [[فریدون پیشدادی]] را در شهر باستانی '''کوس''' در [[طبرستان]] دانسته‌است.
{{شعر}}
{{ب|ز [[آمل]] گذر سوی [[تمیشه]] کرد|نشست اندر آن نامور پیشه}}
{{ب|کجا کز جهان '''کوس''' خوانی ورا|جز این نیز نامی ندانی ورا}}
{{پایان شعر}}
بنابر پژوهش‌های [[فریدون جنیدی]] ، '''کوس''' یکی از شهرهای باستانی ایران در [[طبرستان]] بوده که موقعیت جغرافیایی آن در [[شهرستان نور]] [[مازندران|استان مازندران]] امروزی قرار داشته‌است. شهر [[تمیشه]] نیز از شهرهای [[طبرستان]] بود که پس از یورش هاییورش‌های پیاپی [[اعراب]] و [[مغولان]] و [[تیموریان]] ویران شد و از شهر '''کوس''' نیز پس از ویرانی دو روستای کوچک در شهرستان نور مازندران امروزی به نام‌های '''کوسه زر''' و '''کوسه مله''' بر جای مانده‌است. از گفتار فردوسيفردوسی پيداپیدا است که جايگاهجایگاه «کوس» را در زمان فردوسيفردوسی نمي‏دانسته‏ اند،نمی‌دانسته‌اند، اما پيشپیش از اسلام بر ايرانيانایرانیان روشن بوده است بوده‌است.
چنانچه رفتن خسرو انوشیروان به گرگان در شاهنامه آمده است آمده‌است:
{{شعر}}
{{ب|ز [[گرگان]]، به [[ساريساری]] و [[آمل]] شدند|بهنگام آوايآوای بلبل شدند}}
{{ب|در و دشت،يکسر،پردشت، یکسر، پر از بيشهبیشه بود|دل شاه ايرانایران پر انديشهاندیشه بود}}
{{ب|ز هامون بکوهی برآمد بلند|يکيیکی باره‏ايباره‌ای برنشسته سمند}}
{{پایان شعر}}
بدین سان شهر باستانی '''کوس''' در [[طبرستان]] نخستین جایگاه فرمانروایی در ایران بوده استبوده‌است .[[فریدون جنیدی]] پایتخت منوچهر را در [[آمل]] [[طبرستان]] دانسته و چنین می‌افزاید: پس از [[فریدون]] نیز به هنگام فرمانروایی منوچهر (نژاد مانوش) باشندگان کوهستان‌های پیرامون [[قله دماوند|دماوند]] پایتخت، اندکی از جایگاه خویش که در زمان فریدون در '''کوس''' واقع بود بسوی خراسان به پیش می‌رود و در شهر [[آمل]] پای می‌گیرد! آنجا که [[سام نریمان]] برای نبرد با [[مهراب کابلی|مهراب کابل]] خدای بسوی [[ولایت نیمروز|نیمروزان]]، سپه می‌راند، فرزندش [[زال]] بپذیره او می‌رود و در میان سخنان می‌گوید:
 
{{شعر}}
خط ۱۴۸:
|ناشر=بنیاد نیشابور، [[فریدون جنیدی]]
}}</ref>.
بنای تمیشه را به [[فریدون پیشدادی]] نسبت داده اند داده‌اند. [[فردوسی]] تمیشه را تختگاه دوم [[فریدون پیشدادی]] خوانده است خوانده‌است. [[ابن اسفندیار]] به نقل از [[شاهنامه]] آورده است آورده‌است: « [[فریدون]] پس از پیروزی بر [[ضحاک]] تمیشه را پایتخت کرد» . [[ظهیرالدین مرعشی]] آورده است آورده‌است: « چون [[آفریدون]] پیر شد ،شد، مقام خود در [[تمیشه]] بساخت و این تمیشه ... اکنون خرابه است و '''تمیشه کوتی''' می خوانندمی‌خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که '''بانصران''' می خوانند ،می‌خوانند، ظاهر است . واژه '''«کوت»''' در [[زبان مازندرانی|گویش طبری]] منطقه به معنی انباشته ،انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می باشد می‌باشد. منظور [[ظهیرالدین مرعشی]] از «تمیشه کوتی» بنظر می رسدمی‌رسد که خرابه هایخرابه‌های انباشته شده شهر بوده است بوده‌است. پژوهشگران در ارتباط با نام «بانصران» (یا بانسرا یا بانوسرا ) که امروزه منطقه ای مشتمل بر زمین هایزمین‌های مسطح و کشاورزی است ،است، معتقدند که این واژه شکل محلی واژه «بانوسرای» است که احتمالااحتمالاً باید نام یکی از کاخ هاییکاخ‌هایی باشد که [[اسپهبد خورشید]] برای یکی از زنان خود ساخته بود<ref>{{یادکرد وب
|عنوان= مقاله نگاهينگاهی به تاريختاریخ سياسيسیاسی-نظامينظامی شهر تميشهتمیشه (از ورود اسلام تا هجوم مغولان) عنوان نشریه: مسكويه مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحات ۱۷۵ و ۱۷۶
|نشانی= https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?FID=24013881008
|ناشر=پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
}}</ref>.[[ابن اسفندیار]] آوردهآورده‌است: است :«[[گرشاسپ (پهلوان)|گرشاسف]] ایرانی در حمله ای به سرزمین های شرقیسرزمین‌های ،شرقی، فغفور چین (پادشاه چین) را با هشتاد پادشاه دیگر توسط [[نریمان]] به [[تمیشه]] نزد [[فریدون]] فرستاده بود»<ref>{{یادکرد وب
|عنوان= مقاله نگاهينگاهی به تاريختاریخ سياسيسیاسی-نظامينظامی شهر تميشهتمیشه (از ورود اسلام تا هجوم مغولان) عنوان نشریه: مسكويه مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحهصفحهٔ ۱۷۴
|نشانی= https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?FID=24013881008
|ناشر=پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
}}</ref>.
در [[مجمل التواریخ و القصص]] نیز دربارهدربارهٔ پایتخت [[فریدون]] آمده است آمده‌است: « پس به گرگان ببود ،ببود، اول به زمین [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]] بنشست ،بنشست، پس [[پایتخت|دارالملک]] به [[تمیشه]] بساخت و [[طبرستان]] » .<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= کیا |نام=صادق | پیوند نویسنده =صادق کیا |کتاب=شاهنامه و مازندران |کوشش= |صفحه = صفحه ۱۹ |ناشر=انتشارات [[وزارت فرهنگ و هنر]] |مکان =تهران چاپخانه تمدن بزرگ |سال =۱۳۵۳ |شابک=}}</ref>.
 
== شاهان پیشدادی در شاهنامه ==