نه ماه جنگ تلفات سنگین به نیروی جنگی و روحیهٔ سربازان شوروی وارد کرد، روسها به مجاهدین پیشنهاد آتشبس دادند و در اواخر زمستان سال ۱۳۶۱ پیشنهاد آتشبس از سوی مجاهدین پذیرفته شد.<ref name="autogenerated5"/>
=== حمله هفتم: ۳۱ حمل (فروردین)/فَروردین ۱۳۶۳ ===
تعرضحمله شورویها در سال ۱۹۸۴ علیهبه پنجشیر بزرگترینبزرگترین عملیاتی است که شورویها از آغاز جنگ تا آن زمان اجرا کرده بودند.<ref name="autogenerated6"/> در این عملیات گسترده که بعدپس از پایان آتش بست صورت گرفت حدود بیست هزار سرباز ارتش افغانستان و ارتش شوروی شرکت داشتهاست. روسها در این جنگ از تاکتیک «جنگهای اشباع کن» استفاده نمودند. در این تاکتیک آنها از نیروی زیاد برای تصرف تمام مناطقمنطقهها و از بین بردن دشمن استفاده نمودند. اما با وجود گستردگی و استفاده از وسایل مدرنعصری و بمباران شدید هوایی این عملیات توسط دستگاه استخباراتی احمدشاه مسعود کشف شده بود. برای همین یک روز قبلپیش از آغاز حملهحمله؛ احمدشاه مسعود دستور تخلیه دره از تمام سکنه را صادر نمودداد. تمام جمعیتنفوسِ بیش از یک صد هزاری پنجشیر داوطلبانه دره را به سوی شهرهای مختلف افغانستان و عمدتاًبیشتر کابل ترک نمودند.<ref name="autogenerated5"/>
وسایلی که در این حمله به کار گرفته میشودشد به وضوحآشکارا برتر از گذشتهاستگذشته بود و این حدس را قوتنیرو میبخشد که تصمیم حمله از سوی عالیترین مقاماتمقامهای کرملین اتخاذگرفته شدهاستشده بود. بمب افکنهای تی.یو. ۱۶ که در ارتفاع متوسط (۸۰۰۰ متری) پرواز میکنند، فرشی از بمب بر پنجشیر گسترانیدند. از این بمب افکنها برای اولیننخستین بار بود که استفاده میشد. تعداد نفراتی که در این حمله شرکت داشتند چیزی حدود بیست هزار سرباز شوروی و پنج تا شش هزار سرباز دولتی بود. در اوایلنخستهای آوریل یک گروه کماندویی متعلق به پلیس مخفی (خاد)، در اقدام خود برای قتلکشتن احمد شاه مسعود بابه ناکامی مواجهروبرو میشودشد.
شروعآغاز حمله روز ۲۱ آوریل بود: واحدهای چترباز به کمک هلیکوپترچرخبالها بر خط الرأس بلندیها پیاده میشوندشدند و همزمان یک ستون زرهی به بالای درههای [[ولسوالی اندراب|ولسوالی/شهرستان اندراب]] و [[دره پنجشیر|پنجشیر]] روی مینهد. واحدهای دیگری با هلیکوپترچرخبالها به [[گردنه انجمن]] در انتهای پنجشیر و [[ولسوالی خوست و فرنگ|ولسوالی/شهرستان خوست و فرنگ]] که تصور میشود پایگاهی است برای عقبنشینی مجاهدین برده میشوند. ستونهای زرهی بدون هیچ مشکلی به روستای [[بنو]]در اندراب و [[آستانه، پنجشیر|آستانه]] در پنجشیر دست مییابند. اما شورویها در حمله به درههای مجاور،پهلو، جایی که گروههای متحرک مسعود عقبنشینی کردهاند، با شکست مواجه میشوند. شورویها تلفات سنگینی متحمل میشوند. در ماه مه نیروهای ارتش سرخسرخ، خوست و فرنگ را ترک میکنند اما در پنجشیر که خالی از سکنه شدهاست باقی میمانند، درهای که هنوز دو سوم آن در دست گروههای مسعود است که جنگنده تر از همیشه پایداری میکنند.
در این هنگام شورویها به تاکتیک جدیدینوی روی میآورند: واحدهایی حدود پانصد۵۰۰ نفرهنفر هر روز صبحپگاهی با هلیکوپترچرخبالها و بدون حمایت زره پوشها در اطراف یک روستا پیاده میشوند، روستا را بازرسی و مجاهدینمجاهدینی را که شورویها اسامینام آنها را دارند بازداشت میکنند و قبلپیش از فرارسیدن شب، عقبنشینی میکنند. به این ترتیب برای مجاهدین تمرکز قوانیرو و دست زدن به حملات غافلگیرانهغافلگیرانه علیهدربرابر واحدهایی این چنین متحرک، بسیار دشوار شدهاستشده بود.
هدف شورویها تسخیر زمینها نبودهاستنبودهاست بلکه میخواستند محل را نابود یا دست کم نیروهای پویای حریف را از پای درآورند. نخست راههای ارتباطی را قطع میکنندکردند و سپس راههای عقبنشینی را، و آن گاه به قلبدل حریف حمله میبرندبرند و سرانجام او را به درههای مجاورپهلو میرانندبرانند تا مجبور شودشوند یا در محل بجنگدبجنگند یا درضمندرحال عقبنشینی با واحدهای سنگین شوروی که در درهها و پیرامون منطقه مستقر شده رو برو شودشوند. حال ببینیم شورویها از این حمله چه نصیب داشتند. دقیقاً بازگشت به وضعیت پاییز سال۱۹۸۲، شب قبلپیش از انعقاد قرار دارد متارکهٔ جنگ، ضمنبا آن که تلفات سنگینی هم متحمل شده بودند.<ref name="autogenerated6"/>