اقتصادترازداری کلان به بررسی مسایلپرسمان اقتصادیهای ترازداری در سطحرده کلان ملیمیهنی یک کشور میپردازد. حیطهگستره بررسی [[اقتصاد جهانی|ترازداری جهانی]] را اقتصادترازداری جهانی (میان کشوری) بینالملل به عهدهدوش دارد.
مسایلیپرسمانهایی از قبیلمانند [[ثبات اقتصادی|پایداری ترازداری(ثبات)]]، [[توازن تراز بازرگانی خارجی|هماهنگی تراز بازرگانی فراکشوری]]، [[رشد اقتصادی|پیشرفت ترازداری(رشد)]]، [[اشتغال|کار (اشتغال)]]، [[تورم|گرانی (تورم)]]، [[مخارج و درآمدهای دولت|هزینه ها و درآمدهای کشور]]، [[رکود اقتصادی|ایستایی ترازداری(رکود)]]، [[بحران اقتصادی|آشفتگی ترازداری (بحران)]]، [[بیکاری]]، و [[اقتصاد توسعه|ترازداری گسترش (توسعه)]] در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
[[فقر|تهیدستی]] و برتری بیجا (تبعیض) بهدلیلاز روی بررسی در سطحرده خانوار از مباحثگفتارهای اقتصادترازداری خرد میباشد.
بربه خلافوارون اقتصاد ترازداری خرد رفتارهای فردیتک تک شکلمردم دهندهسازنده اقتصادترازداری کلان نیست هر چند که از جمعهمه رفتارهای فردیمردمان شکلسرچشمه گرفتهاست. [[کینز]] پدر علمدانش اقتصادترازداری نوین غربی نمونه بارزیروشنی را از آثارنشانه های رفتار واحدییگانه ای را در عرصهپهنه کلان و خرد ارائهنشان دادهاست که به تناقضدوگانگی [[پسانداز]] مشهورنامدار است. اگر افرادمردمان به صورت انفرادیجداگانه پسانداز کنند در سالهای بعددیگر دارای امکاناتداشته ها و قدرتتوان مالیدارایی بیشتری خواهند بود و خواهند توانست که از سرمایه جمع شدهگردآورده خود استفادهسود کنندبرند ولی اگر تمامیهمه افراد جامعهمردمان همزمان پسانداز خود را افزایش دهند و بخش بیشتری از درآمد خود را پسانداز نمایند [[مصرف|هزینه کرد]] کلهمه اقتصادترازداری پایین میآید و این امرکار مایه موجب کاهش [[تولید|ساخت]] نیز خواهد شد که این امرخود به کاهش درآمد افرادمردمان در آینده منجرمی میشودانجامد. از اینرو افزایش پسانداز برای اشخاصیکایک مفیدمردمان سودمند میتواند باشد ولی،ولی برای [[جامعه|کشور]] بهیکپارچه صورتکلیکارایی تأثیراتجداگانه متفاوتیای نسبتدربرابر بهکارایی برای یک تأثیراتیک فردیمردمان آن دارد.
نمونه دیگر: اگر شرکتیبنگاهی یک یا چند تن از [[کارکنان|پرسنل]] خود را با [[ماشینآلات|دستگاه ها]] جایگزین نماید بی شکبیگمان سود خواهد کرد و به نفعسود آن شرکتبنگاه خواهد بود ولی اگر تمامی شرکتهابنگاهها به یکباره به این کار مبادرتدست ورزند بیکاری افزایش مییابد و موجبمایه کاهش درآمد ملیکشوری و در نتیجهپی آن کاهش تقاضادرخواست برای تولیداتساخته شرکتهاهای کارخانه ها شده و سود شرکتهابنگاهها را کاهش میدهد. از اینرو تأثیراتکارایی سطحهای لایه کلان میتواند با تأثیراتکارایی ها در سطحلایه خرد متضادرودررو باشد..