آغوش رایگان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
7thghoghnoos (بحث | مشارکت‌ها)
←‏پیوند به بیرون: نامناسب برای یک نوشتار دانشنامه ای
خط ۹:
* [http://www.youtube.com/watch?v=vr3x_RRJdd4 فیلمی در یوتیوب]
* [http://www.zigzagmag.net/article/default.aspx/456 بغلم کن به رسم مرغ دریایی - مجله زیگزاگ]
یک کلیپ بسیار زیبا و رومانتیک
عشق را گسترش دهیم (4,019 کیلوبایت)
[http://http://goonagoon.nasseh.ir/files/0044_free_Hugs_spread_Love. ]
 
نمی دانم با دیدن این کلیپ چرا نا خواد آگاه به یاد شعر شاملو ی بزرگ افتادم :
 
 
روزی ما دوباره کبوترهایمان را
 
پیدا خواهیم کرد و مهربانی
 
دست زیبایی را خواهد گرفت.
 
روزی که کمترین سرود
 
بوسه است
 
و هر انسانی برای هر انسانی
 
برادری است.
 
روزی که مردم دیگر در خانه‌هایشان
 
را نمی‌بندند.
 
قفل افسانه‌ای است و قلب
 
برای زندگی بس است...
 
روزی که معنای هر سخن
 
دوست داشتن است
 
تا تو به خاطر آخرین حرف
 
به دنبال سخن نگردی.
 
روزی که آهنگ هر حرف
 
زندگی است
 
تا من به خاطر آخرین شعر
 
رنج جستجوی قافیه نبرم.
 
روزی که هر لب ترانه‌ای است
 
تا کمترین سرود بوسه باشد.
 
روزی که تو بیایی
 
برای همیشه بیایی
 
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
 
روزی که ما برای کبوترهایمان
 
دانه بریزیم...
 
و من آن روز را انتظار می‌کشم
 
حتی روزی
 
که دیگر
 
نباشم...
 
 
الف. بامداد
 
در نماهنگی که دیدی انسانی نیاز دارد تا انسانهای دیگر را درآغوش بگیرد.آیا تاکنون صرف نظر از جنس و سن و لباس و مذهب شده که با تمام وجودت بخواهی انسان دیگری را در آغوش بگیری؟ یا تابو های ذهنت و ترس ها یا غرورت مانع شده؟زیاده خود را گناهکار ندان .من هم به این درددچارم و تو و او و دیگری....چرا؟آیا این دور افتادگی و این بی تفاوتی که ما را تا بدانجا پیش برده که دراسارت این ضایعه در آئیم و در خود وتنهاییمان علی رغم حضور در جمع /در این دور افتادگی از معتا و اصالت وجود نازنین بشری مان بپوسیم و همچنان ندانیم که به دلیل بی دلیل همین دور افتادگی ما هرگز نتوانسه ایم همسران -برادران و خواهران -دوستان خوبی برای یکدیگرو فرزندان شایسته ای برای پدر و مادرمان باشیم.چون همیشه فاصله ای بوده میان خواسته خود جوش نهادمان و واقعیت پست و به ناگزیر امروز.بگذارکمی فراتر بروم چه می شود انسان هایی که می توانند به یکدیگر عشق بورزندو یکدیگر را دوست بدارندتا این حد از هم دور و دشمن میشوند.یکدیگر را می کشند؟
 
و تو ای مخاطبم .عزیزکم .ای آنکه معشوق مثالی من در شعر هایم و همه امید و آرزویم هستی و شاید هیچگاه تا پایان عمر نبینمت یا شاید روزی دستانت به خونم آغشته گردددر حالی که دندان بر دندان می سایی و خرسند باشی در از پا افتادنم....ای انسان....با چه زبانی با تو بگویم که بر تو عاشقم...دوستت دارم تا بن جان و می خواهم در آغوشت بگیرم....هر که هستی ...مردی ...زنی....مسلمانی...بودایی هستی ....مسیحی هستی....جوانی یا پیری...دوستت دارم ...دوستت دارم...دوستت دارم ....آتش سوزان و فروزان این کلمات را دریاب ..دریاب.
 
روزی که خدا زمین را آفریدخاکی را آفرید به غایت زیبا و پاکیزه و بدون آلودگی زمینی که صبح با نوازش نور آفتاب بیدار می شد و نغمه خوانی عاشقانه پرندگان و شب با غروب قشنگ خورشید در آغوش دریا.کوه ها درختان دشت ها ....این زمین به من و تو سپرده شدو اکنون نیمه ویران است....چه کرده اند پدران ما ...چه کردیم ما؟آیا فرصتی برای جبران مانده ست؟در زمینی که پدران بردند و خوردند و ویران کردند ؟آیا فرصتی مانده است؟ مگر ما چه گلی به سر این خاک زده ایم ؟خاک پاک که حتا پیکر برادرمان هابیل را که به ستم در خون کشیده ایم در خود پنهان می کند و گناه نابخشودنی ما را می پوشاند.
 
مگر ما چه کرده ایم جز تولید مثل و تولید زباله؟جز دود و ضایعات کارخانه ای ؟آیا نسل هایی که درین چند هزار سال پی در پی به دنیا آمده اند و پس از ۶۰-۷۰سال ویران کردن و آلوده سازی این خاک رفتند و در آغوش همین خاک آرمیدندتوانستند چیزی بهتر از پدرانشان باشند؟کارندارم به چند نفری دانشمند و هنرمند انگشت شمار که شده اند کورسوی امید برای ماندن و تلاش من و تو . اما بقیه چه؟ علی(ع)در روایتی میگوید:مردم دو دسته اند: دانشپژوهان و دیگر مانند انبوهی از مگسان! بقیه در این گردونه پر تکرار بی حاصلی چه کاره اند؟ تاگور می گوید هر نوزادی که به دنیا می آید نشانه ای است از آنکه هنوز پروردگار هستی از انسان نومید نشده است و نیچه در هیچ آمیزشی فضیاتی نمی بیند جزآنکه در پس آن آفرینش ابر انسان در کار باشد.کدام ابر انسان نیچه عزیزکه با کلماتت سالیان سال است آتش به جانم افکنده ای ؟کدام ابر انسان ؟ دیکتاتور ها جای ابر انسان را گرفته اند.نمی بینی؟دیکتاتور هایی که ترجمه اهانت به انسانیت اند.درین مخمصه کومجالی برای ساختن ؟ برای عشق ورزیدن ؟ برای دوست داشتن ؟ انگونه که دیگر کسی کسی را نکشد؟کسی از دیگری دزدی نکند؟....غرب با همه تجربه های اندیشگی با سرعت نور می رود به سوی ابهام و ما جزیره های دور افتاده که با درازگوش فرتوت سنت می تازیم به سوی بدویت!بگذریم اما فراموش نکنیم.
 
 
یک مقاله علمی را درباره محاسن در آغوش گرفتن [http://www.roozeshadi.com/%d8%ad%d8%aa%d9%85%d8%a7-%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c-21-%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%db%8c%da%a9%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%ba%d9%84-%da%a9%d9%86%db%8c%d8%af/]ببینید.
 
این مطلب را اینجا ببینید:
[http://nimakhosravi.mihanblog.com/post/18. عشق را گسترش دهیم ]
 
 
{{خرد}}