آزمایش گریفیت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mary mlki (بحث | مشارکت‌ها)
جز اضافه کردن کلمه شش به متن
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Mary mlki (بحث | مشارکت‌ها)
←‏فرایند: اضافه کردن کلمه های
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶:
هنگامی که گریفیت باکتری‌های کپسول‌دار را به موش تزریق کرد، موش به سینه‌پهلو مبتلا شد و مُرد. در حالی که با تزریق باکتری‌های بدون کپسول، موش زنده می‌ماند. او سپس باکتری‌های کپسول‌دار را با گرما از بین برد و باکتری‌های کشته‌شده را به موش تزریق کرد، موش‌ها زنده ماندند. از این سه مشاهده، نتیجه می‌شود که باکتری‌های کپسول‌دار بیماری‌زا و باکتری‌های بدون کپسول، غیربیماری‌زا هستند. از طرفی با حرارت دادن به باکتری‌های کپسول‌دار، کپسول آن‌ها دگرگونی یافته و از باکتری جدا می‌شد، اما مواد سازندهٔ آن به صورت اولیه و منسجم باقی می‌ماندند. پس کپسول به خودی خود عامل ایجاد بیماری و مرگ موش نبود؛ چرا که تزریق باکتری کپسول‌دار مرده، در حالی که کپسول آن وجود داشت و ساختار آن حفظ شده بود، باعث مرگ موش نمی‌شد.
 
نتیجهٔ غیرمنتظره و اصلی مشاهدات آزمایش گریفیت، هنگامی بود که او مخلوطی از باکتری‌های زندهٔ بدون کپسول و باکتری‌های کشته‌شدهٔ کپسول‌دار را وارد بدن موش کرد. پس از این کار، موش بیمار شده و از بین می‌رفت. پس از مرگ موش، گریفیت خون و شش های موش مرده را بررسی کرد و در آن باکتری کپسول‌دار زنده یافت. یعنی تعدادی از باکتری‌های بدون کپسول، «[[ترانسفورماسیون]]» حاصل کردند و به باکتری کپسول‌دار تبدیل شدند. ''ترانسفورماسیون''، '''پدیده‌ای است که طی آن، باکتری مواد ژنتیکی را از محیط خارج و از جاندار دیگر دریافت می‌کند و با استفاده از آن، در خصوصیات ظاهری ([[فنوتیپ]]) خود تغییر ایجاد می‌کند.'''
 
پس از این مشاهده، معلوم شد که عاملی که اطلاعات و دستورالعمل‌های ساخت کپسول را دارا بوده، از باکتری‌های کپسول‌دار مرده به باکتری‌های بدون کپسول زنده منتقل شده و به آن‌ها توانایی ایجاد کپسول داده‌است. در آن زمان این عامل که [[اسید نوکلئیک|نوکلئیک اسید]] از نوع [[آران‌ای]] بود، کشف و شناخته نشد. اما این مشاهدات پایه و آغازی برای کشف مادهٔ ژنتیک بود.