[[سلطان محمد خوارزمشاه]] که پس از فتوحات آسیای مرکزی و برانداختن [[قراختائیان]] به فکر تسخیر [[ترکستان]] و چین افتاده بود، چون شنید که چنگیزخان سرزمینهای ایغور را به تصرف خویش درآورده و بر [[پکن]] پایتخت چین مسلط گردیده، بیمناک شد. او برای تحقیق نمایندگانی به ریاست سید آجل [[بهاءالدین رازی]] به نزد چنگیز فرستاد. چنگیز فرستادگان را به احترام پذیرفت و توسط آنان پیغام فرستاد که مایل است بین دو کشور باب تجارت باز باشد.
در سال ۶۱۵ه.۶۱۵ ق. (۵۹۷ خ.) فرستادهفرستادهٔ چنگیز با سلطان محمد خوارزمشاه پیماننامهای بست و پس از عقد این قرارداد بود که چنگیز هدایایی برای سلطان محمد و بازرگانانی با اموال فراوان به طرف سرزمینهای اسلامی روانه ساخت. اینالجق معروف به [[غایرخان]] حاکم شهر [[اُترار|اترار]] که از خویشاوندان مادری سلطان محمد خوارزمشاه بود به اموال آنان طمع بست و به بهانهبهانهٔ اینکه جاسوس هستند تمام آنهاآنها را کشت و مالشان را تصرف کرد. فقط یکنفر از آنهاآنها از مهلکه گریخت و چنگیزخان را از ماجرا آگاه ساخت. پس از این واقعه چنگیز هیأتی به دربار خوارزمشاه فرستاد و تسلیم غایرخان و جبران خسارت را تقاضا کرد، ولی سلطان محمد آن فرستادگان را نیز کشت و با این عمل بیخردانهبیخردانهٔ خود راه و بهانهبهانهٔ حملهحملهٔ مغولها را به سوی سرزمینهای اسلامی هموار ساخت.
در اواخر سال ۶۱۶ه.۶۱۵ ق. چنگیز خشمگین و کینهجو با تمام قوای خویش برای گرفتن انتقام به سرزمینهای خوارزمشاهی حملهور شد. او سپاه خود را چهار قسمت کرد:
* دستهٔ اول را به دو پسر خود [[جغتایخان|جغتای]] و [[اکتای]] سپرد و آنان را مأمور فتح [[اترار]] کرد.
* دستهٔ دوم را به پسر دیگرش [[جوجی]] سپرد و مأمور فتح شهرهای کنار [[رود سیحون]] نمود.
خط ۱۲۱:
و بدین ترتیب از هر طرف شهرهای [[خراسان]] را محاصره کرد و بیشتر آن را ویران ساخت و با خاک یکسان کرد.
[[سلطان محمد خوارزمشاه]] بدون هیچ مقاومتی در مقابل لشکر مغول از شهری به شهری دیگر میگریخت تا سرانجام در اواخر سال ۶۱۷ه.۶۱۷ ق. به [[جزیره آبسکون]] رسید و همانجا در سیهروزی مرد. در سال ۶۱۸ ه.ق. چند ماه پس از مرگ او، [[گرگانج]] پایتخت معروف و قدیم [[خوارزم]] توسط مغول فتح شد و ساکنان آن کشته شدند. سپس یک یک شهرهای خراسان از پی هم سقوط کردند و مردم آن شهرها نیز قتلعام شدند. تنها کسی که در این گیرودار فکر مقاومت در سر داشت [[جلال الدین منکبرنی]] پسر سلطان محمد بود. او با سپاه اندکی که در اختیار داشت در بعضی نقاط لشکر مغول را شکست داد، ولی اختلاف شمار سپاهیان وی و حملات پیدرپی مغول دیگر قدرت مقاومت را از وی سلب کرد و سرانجام در غرب ایران به دست یکی از کردها کشته شد. بدین ترتیب کشور ایران به دست قوم مغول تسخیر شد و چنگیز به قصد مراجعت به [[مغولستان]] به [[ماوراءالنهر]] رفت و در سال ۶۲۰ه.۶۲۰ ق. با پسرانش در کنار رود سیحون مجلس مشاورهای ترتیب داد تا دربارهٔ ادارهادارهٔ سرزمینهای تسخیرشده تصمیماتی بگیرند.