آن دو گوهر همزادی که در آغاز در عالم تصور ظهور نمودند یکی از آنان نیکی است در اندیشه و گفتار و کردار و دیگری بدی (در اندیشه و گفتار و کردار) از میان این دو مرد دانا باید نیک را برگزیند نه زشت را.<ref>گاتها، پورداوود، اهنودگات ص ۱۷</ref>{{پایان نقل قول بزرگ}}
همچنین در گاتاها هات ۴۵ قطعه دوم آمدهاست:{{نقل قول بزرگ}}من میخواهم سخن بدارم از آن دو گوهری که در آغاز زندگانی وجود داشتند، از آنچه آن (گوهر) '''خرد مقدس''' سپنت مینو، به آن (گوهر) '''خرد خبیث''' انگره مینو گفت، اندیشه، آموزش، خرد، آرزو، گفتار، کردار، زندگانی و روان ما با هم، یگانه و یکسان نیست.<ref name="گاتها، پورداوود، ص ۷۰"/> {{پایان نقل قول بزرگ}}
زرتشت مسئله نیکی و بدی را از دیدگاه فلسفی بدین صورت بیان میکند که خلقت جهان توسط خداوند انجام مییابد اما دو مینوی یا دو اصل وجود دارند که از خواص ذهن آدمی هستند. او میگوید این دو بنیاد زاده اندیشه آدمی هستند و هریک بر اندیشه و گفتار و کردار انسان اثرگذار هستند.<ref>راهنمای دین زرتشتی، ص ۳۸</ref> این دو گوهر در سرشت آدمی وجود دارند و قضاوت دربارهٔ خوب و بد از این دو گوهر غیرمادی سرچشمه میگیرد. این ثنویت و دوگانگی در اخلاق و منش آدمی در مذاهب و مکتبهای فلسفی دیگر نیز وجود دارند، مانند نفس اعلی و نفس اماره، نفس انسانی و نفس بهیمی و همچنین نامهای دیگر.<ref>اوستا، برگردان هفت هات از گاتاها، سرودهای زرتشت، تفسیر یسنای ۳۰ بند ۳، ص ۱۷۵</ref>
در برداشت زرتشت ، در قوانین طبیعت و فنومن های گیتی بدی و خوبی مفهوم ندارد بلکه ظلم و ستم ، خوب و بد ، نیک و شر با خلق بشر متفکر و انتخاب کننده تحقق می یابد . زرتشت به جویندگان حقیقت و دانایان و اهل فکر و اندیشه ندا در می دهد که به این حقیقت بزرگ توجه کنند و آگاه و بیدار شوند .
نیکی و بدی ، خیر و شر دو همزادند که در اندیشهی انسان شکل گرفته و در گفتار و کردار او آشکار میشود . همزاد زیرا هر خوبی در برابر یک بدی و هر زشتی در برابر یک نیکویی شکل می گیرد و این دو در عین حال باهمند و در فکر و اندیشه و عمل انسان جای دارند آن ها واقعیت های منفصل از انسان ها نیستند بلکه مخلوق انسان ها می باشند . در جهان خیر و شر مجرد و مطلق وجود ندارد و ما خدای خالق شر و خدای خالق خیر نداریم . مشکل این که چگونه خدا که کمال مطلق است خالق زشتی ها و شر هاست در این برداشت کاملا حل می شود . این بشر است که با اندیشه و عمل خود خیر و شر می آفریند نه خداوند . انسان در انتخاب خود آزاد است.
خداوند بدی ها و خوبی ها را به او گوشزد می کند و اوست که باید انتخاب نماید . پیروان شرک و کفر و پیروان دروغ با دیو پرستان میل به زشتی دارند و زشتی ها را انتخاب می کنند و پیروان اهورا و خدا پرستان به نیکی ها می گروند . پیروان شرک نادانانند و پیروان حق دانایان . در رویداد بزرگ رستاخیز این خیر و شر معرف ماهیت انسان ها خواهد بود . آنچه خیر است ایجاد حیات و زندگی و حرکت می نماید و آنچه شر است مرگ و فنا و نیستی و نازندگی پیامد دارد . مؤمن کسی است که کردار و پندارش نیک است و کافر آنست که با انتخاب بدی بدترین کردار را می گزیند .
ایمان کامل و کردار خوب که خوشنودی اورمَزد را سبب شود آنست که به سلامت و آبادانی و پیشرفت جامعه بیانجامد و دانش سپنتا و مقدس و آگاهی حقیقی آنست که با راستی و صداقت پاکیزگی همراه باشد .
زرتشت یک بهشت و دوزخ درونی را مطرح میکند و عذاب و آمرزش را به شکلی در سایه ی عذاب و آسایش وجدان تعبیر می کند. بسیاری از پژوهشگران بهشت زرتشت یا وهیشتم انگهو را زندگی آسوده و در پرتو وجدان راحت و افکار و منش پاک ، و دوزخ یا دژانگهو یا واچیشتم انگهو را اندیشه ی ناپاک و وجدان ناراحت گزارش کرده اند . <ref>اوستا، برگردان هفت هات از گاتاها، سرودهای زرتشت، تفسیر یسنای ۳۰ بند ۳، ص ۱۷۵</ref>
[[پرونده:CIMRM 44-Mithraic pater (Dura Europos).jpg|بندانگشتی|409x409پیکسل|نگارهای یافته شده از شهر [[دورا اروپوس]]، که قدمت آن به قرن سوم پس از میلاد بازمیگردد. این نگاره اشاره به یک پیامبر ایرانی دارد که احتمال میرود زرتشت باشد.]]