محمد باقر: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، اصلاح نشانی وب |
|||
خط ۱:
{{pp-semi-indef|small=yes}}
{{تغییرمسیر|محمدباقر
{{جعبه اطلاعات امام شیعه
|نام =محمدباقر
خط ۲۳:
|فرزندان = [[جعفر صادق]]، ابراهیم، علی، عبدالله، زینب، ام سلمه}}
{{شیعه}}
ابوجعفر'''
== مشخصات ==
===
پدرش علی بن حسین، وی را «محمد» نامید. در روایتی که منابع شیعه و سنی گزارش کردهاند، محمد پیامبر اسلام، به جابر بن عبدالله انصاری خبر میدهد که جابر زنده خواهد ماند تا فرزندش که همنام اوست و در تورات باقر نامیده شدهاست، خواهی دید.<ref name=":0">{{پک|نظری منفرد|۱۳۹۱|ک=پیشوای پنجم|ص=۱}}</ref><ref name=":3">{{پک|هادیمنش|۱۳۸۳|ک=آفاق اندیشه|ص=۱۶}}</ref>
===
برای محمد بن علی، القاب متعددی گزارش شدهاست، کنیه وی را ابوجعفر و القاب وی را باقرالعلوم، باقرالعلم، شاکر، هادی، امین، شبیه، صابر، شاهد، هاشمی، علوی و فاطمی نقل نمودهاند.<ref name=":0"/><ref name=":4">{{پک|هادیمنش|۱۳۸۳|ک=آفاق اندیشه|ص=۱۳}}</ref>
=====
لقب باقر از باقرالعلوم به معنای شکافندهٔ علم گرفته شدهاست. به عقیدهٔ [[ابن خلدون]]، محمد باقر لقب باقر را به خاطر کثرت دانشی که اندوخته بود کسب کردهاست. به نظر [[یعقوبی]] اما او باقر لقب گرفت به این دلیل که علم را شکافت، و به عمقش دست یافت.<ref name="Donaldson">{{cite book|last=Donaldson|first=Dwight M.|title=The Shi'ite Religion: A History of Islam in Persia and Irak|year=1933|pp=112–119|publisher=BURLEIGH PRESS}}</ref> [[ایتان کلبرگ]] هم، در مقالهای در [[دانشنامه اسلام]] -دائرةالمعارف لیدن-، دو معنی برای باقر مطرح میکند، «کسی که علم را میشکافد» (یعنی آن را روشن میسازد)؛ و «کسی که علم فراوان دارد». کلبرگ به نقل از ابن بابویه به حدیثی از پیامبر اشاره میکند که گفتهاست: «در تورات به باقر به همین لقب اشاره شدهاست».<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://isca.ac.ir/Portal/home/showpage.aspx?object=relatedtopics&categoryid=5976020a-1a01-465d-be38-c5b36cfdd506&webpartid=08c9e00c-0f76-499d-9c18-beb0c6e0b5ec&id=6dfebed9-4a0f-4548-b004-e911403ba7ab|عنوان=امام باقر در نگاه خاورشناسان|ناشر=پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی|تاریخ=|تاریخ بازدید=24 مه 2015}}</ref> برای شیعیان باقرالعلم عنوان عادی نبود، چون آنها معتقدند این عنوان توسط پیامبر اسلام به او داده شدهاست. به گفتهٔ [[شیخ کلینی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] تنها صحابی زندهٔ پیامبر در زمان محمد باقر عادت داشت در مسجد نشسته و صدا بزند: یا «باقرالعلم! یا باقرالعلم!» اهل [[مدینه]] فکر میکردند جابر عقلش را از دست دادهاست. اما جابر به آنها اطمینان میداد که از پیامبر شنیده که به او سفارش کردهاست: «ای جابر! مردی از خانوادهام را دیدار خواهی کرد که همنام من است و از لحاظ شخصیت به من نزدیک است. او دانش را شکافته به عمق آن پی خواهد برد.»<ref name="Lalani">{{cite book|last1=Lalani|first1=Arzina R.|title=Early Shi'i Thought: The Teachings of Imam Muhammad Al-Baqir|date=March 9, 2001|publisher=I. B. Tauris|isbn=978-1-86064-434-4|pages=37–38}}</ref> در مورد نحوه دیدار جابر با محمد باقر، کلینی روایت میکند که روزی جابر از مقابل مکتب خانهای که در آن قرآن تدریس میشد عبور میکرد که باقر را که هنوز کودکی بیش نبود در آنجا دیدار کرده به او نزدیک شد تا ببیند آیا ویژگیهایی که از زبان پیامبر شنیده را در او پیدا کند. جابر با دیدن کودک نامش را میپرسد و پس از آنکه نشانههایی که از پیامبر شنیده در او میبیند سرش را بوسیده سلام پیامبر را به او میرساند.<ref name="Lalani"/><ref name="Donaldson"/> همچنین دربارهٔ معنای باقر، برخی بر این باورند که وی به جهت عبادت بسیار و سجدههای طولانی، پیشانیاش حالت شکافت و فراخی پیدا کردهاست.<ref name=":3"/>
=== پدر ===
علی بن حسین و ملقب به سجاد، امام چهارم شیعیان محسوب میشود که در بین سالها ۳۸ تا ۹۵ ه.ق زندگی مینمود. به گفته زهری، محمد باقر، بزرگترین فرزند علی بن حسین نبودهاست.<ref name=":2">{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۱۱}}</ref>
پدر: [[سجاد|علی سجاد]]
* پدربزرگ: [[حسین بن علی|حسین سیدالشهداء]]
** پدر پدربزرگ: [[علی بن ابیطالب|علی مرتضی]]
*** پدربزرگ پدربزرگ: [[ابوطالب|عبدمناف ابوطالب]]
**** پدر پدربزرگ پدربزرگ: [[عبدالمطلب|شیبه عبدالمطلب]]
**** مادر پدربزرگ پدربزرگ: [[فاطمه (جده محمد)|فاطمه بنت عمرو]]
*** مادربزرگ پدربزرگ: [[فاطمه بنت اسد]]
**** پدر مادربزرگ پدربزرگ: اسد بن هاشم
**** مادر مادربزرگ پدربزرگ: فاطمه بنت قیس
** مادر پدربزرگ: [[فاطمه زهرا]]
*** پدربزرگ پدربزرگ: [[محمد|محمد مصطفی]]
**** پدر پدربزرگ پدربزرگ: [[عبدالله بن عبدالمطلب]]
**** مادر پدربزرگ پدربزرگ: [[آمنه بنت وهب]]
*** مادربزرگ پدربزرگ: [[خدیجه|خدیجه کبری]]
**** پدر مادربزرگ پدربزرگ: [[خویلد بن اسد]]
**** مادر پدربزرگ پدربزرگ: [[فاطمه بنت زائده]]
* مادربزرگ: [[شهربانو]]
** پدر مادربزرگ: [[یزدگرد سوم]]
*** پدربزرگ مادربزرگ: [[شهریار (پسر خسرو پرویز)|شهریار]]
**** پدر پدربزرگ مادربزرگ: [[خسرو پرویز]]
**** مادر پدربزرگ مادربزرگ: [[شیرین (شخصیت تاریخی)|شیرین]]
=== مادر ===
نام مادر محمد باقر، فاطمه ام عبدالله است. وی فرزند [[حسن مجتبی|حسن بن علی بن ابی طالب]] بود.<ref name=":0"/> [[جعفر صادق]] دربارهٔ او میگوید: «صدیقهای بود که در خاندان امام حسن همتا و نظیر نداشت»<ref name=":2"/>
مادر: [[فاطمه بنت حسن|امعبدالله بنت حسن]]
* پدربزرگ: [[حسن مجتبی]]
** پدر پدربزرگ: [[علی بن ابیطالب|علی مرتضی]]
*** پدربزرگ پدربزرگ: [[ابوطالب|عبدمناف ابوطالب]]
**** پدر پدربزرگ پدربزرگ: [[عبدالمطلب|شیبه عبدالمطلب]]
**** مادر پدربزرگ پدربزرگ: [[فاطمه (جده محمد)|فاطمه بنت عمرو]]
*** مادربزرگ پدربزرگ: [[فاطمه بنت اسد]]
**** پدر مادربزرگ پدربزرگ: اسد بن هاشم
**** مادر مادربزرگ پدربزرگ: فاطمه بنت قیس
** مادر پدربزرگ: [[فاطمه زهرا]]
*** پدربزرگ پدربزرگ: [[محمد|محمد مصطفی]]
**** پدر پدربزرگ پدربزرگ: [[عبدالله بن عبدالمطلب]]
**** مادر پدربزرگ پدربزرگ: [[آمنه بنت وهب]]
*** مادربزرگ پدربزرگ: [[خدیجه|خدیجه کبری]]
**** پدر مادربزرگ پدربزرگ: [[خویلد بن اسد]]
**** مادر مادربزرگ پدربزرگ: فاطمه بنت زائده
== سرگذشت ==
=== تولد و کودکی ===
محمد باقر، در سال ۵۷ یا ۵۶ ه.ق در شهر مدینه به دنیا آمد.<ref name=":2"/> در همین دوران بود که [[معاویة ابن ابیسفیان]] در تدارک بیعت گرفتن برای پسرش یزید تلاش میکرد. هنوز کودکی سه یا چهار سال بیشتر نداشت که خانوادهاش دچار حادثهٔ کربلا شده و پدربزرگش حسین بن علی و اقوامش در صحرای [[کربلا]] کشته شدند. به عقیدهٔ [[یعقوبی]] محمد باقر در واقعه کربلا حضور داشتهاست. در روز تولدش در بین تاریخپژوهان، اختلافاتی است؛ برخی ولادت او را اول رجب و برخی سوم صفر میدانند. برحی پژوهشگران با توجه به روایاتی که محمد باقر، مصایب خانوادهاش در محرم سال ۶۱ هجری و در [[نبرد کربلا|واقعه کربلا]] را به ذکر میکند، سال ۵۶ را به عنوان سال ولادتش ترجیح میدهند. وی در جوانی باقر شاهد جنگ قدرت بین [[بنی امیه]]، [[عبدالله بن زبیر]] و گروههای مختلف شیعی بود، و این در حالی بود که همزمان باقر پدرش [[سجاد]] را میدید که از صحنهٔ درگیریهای سیاسی کناره گرفته بود.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://isca.ac.ir/Portal/home/showpage.aspx?object=relatedtopics&categoryid=5976020a-1a01-465d-be38-c5b36cfdd506&webpartid=08c9e00c-0f76-499d-9c18-beb0c6e0b5ec&id=6dfebed9-4a0f-4548-b004-e911403ba7ab|عنوان=امام باقر در نگاه خاورشناسان|ناشر=پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی|تاریخ=|تاریخ بازدید=24 مه 2015}}</ref><ref name="Lalani"/><ref name="Donaldson"/> وی ۴ سال را در زمان حیات [[حسین بن علی]] و ۱۹ سال و ۶۰ روز را در دوران حیات [[سجاد|علی بن حسین]] به سر برد.<ref>{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۱۲}}</ref>
از اتفاقاتی که در دوران کودکی او نقل شدهاست، گفتگوی او با یزید بن معاویه در کاخ او و در سن خردسالی است. بر اساس این گزارش، پس از آنکه کاروان اسراء کربلا که محمد باقر نیز در آن بودهاست، وقتی به شام رسیده و در کاخ یزید حاضر شدند؛ یزید دربارهٔ کشتن علی بن حسین زین العابدین از درباریانش سؤال کرد که با او چه کند. اکثریت درباریان به کشتن او پیشنهاد دادند؛ در این لحظه محمد باقر که کودکی سه یا چهار ساله بود لب به سخن گشود و خطاب به یزید گفت: «مشاوران تو بر خلاف مشاوران فرعون رأی دادند؛ زیرا آنها در پاسخ فرعون در مورد موسی و برادرش هارون گفتند: به او و برادرش مهلت بده و فرستادگانی را به شهرها رهسپارنما؛ ولی مشاوران تو دستور به قتل ما دادند، آن هم بدون دلیل.» یزید با شنیدن این سخن از کودکی خرسال تعجب کرد و از او پرسید علت این تفاوت در چیست؟ محمد باقر در بیان علت تفاوت حکمی که درباریان فرعون دربارهٔ موسی و هارون دادهاند و حکمی که درباریان یزید دادهاند نجیب زادگی درباریان فرعون و نانجیب زادگی درباریان یزید را مطرح میکند.<ref>{{پک|هادیمنش|۱۳۸۳|ک=آفاق اندیشه|ص=۲۰}}</ref>
=== در حکومت عبدالملک بن مروان ===
====
سکههای رومی تا زمان خلافت [[عبدالملک مروان]] در قلمرو مسلمانان رایج بود. به دنبال سردی رابطه بین امپراتور روم و خلیفه مسلمانان، خلیفه به پیشنهاد محمد باقر تصمیم به ضرب سکه گرفت.<ref name=":1">{{پک|ترابی|۱۳۹۰|ک=زندگی سیاسی امام باقر|ص=۱۵۱}}</ref> در علت بیان چنین تصمیمی آوردهاند که در سده اول هجری، صنعت کاغذ در انحصار رومیان بود و مسیحیان مصر نیز که کاغذ میساختند به روش رومیان و بنا بر مسیحیت نشان «اب و ابن و روح» بر آن میزدند. عبدالملک پس از آگاهی به این موضوع، دستور داد تا کاغذهایی با نشان لا الله الا الله تهیه شود و کاغذهای ساخت مسیحیان، از بین برده شود. این تصمیم وقتی به قیصر روم رسید، نامهای به عبدالملک نوشته و درخواست کرد تا کاغذهای رومی همچون گذشته مورد استفاده قرار گیرد؛ اما این نامه با مخالفت عبدالملک مواجه شد. این نامه نگاریها سه مرتبه تکرار شد تا در نتیجه قیصر، عبدالملک را تهدید کرد که اگر درخواستش اجابت نشود، دستور ضرب سکه با دشنام به پیامبر اسلام را خواهد داد. این در حالی بود که سکههای مورد استفاده در بلاد اسلامی،خصوصاً مصر- سکههای رومی بود. عبدالملک وقتی با تهدید مواجه شد، محمد باقر را به دمشق دعوت کرد و مشکل را مطرح نمود، محمد باقر پیشنهاد داد تا ضرب سکه توسط حکومت اسلامی صورت گیرد.<ref>{{پک|نظری منفرد|۱۳۹۱|ک=پیشوای پنجم|ص=۱۳}}</ref> وی در زمینه برخی خصوصیات سکهها، رهنمودهایی داد تا تقلب و دخل و تصرف در آنها به آسانی میسر نباشد و به عبدالملک گفت: «از مردم بخواه تا از این پس با این سکهها معاملات خود را انجام دهند و مبادلات اقتصادی را با سکههای رومی ممنوع و دارای مجازات اعلام کن.» در ظرف چند ماه سکههای اسلامی در روابط اقتصادی به کار گرفته شد.<ref name=":1"/>
=== در حکومت ولید بن عبدالملک ===
در دوران ولید بن عبدالملک، وقتی که وی برای بازدید از پروژه گسترش مسجدالنبی در مدینه به آنجا آمده بود و در بازدید از مسجد، با درس محمد باقر که در همان مسجد برقرار بود مواجه شد. از آنجا که محمد باقر در حال تدریس علم هیئت و جغرافیا بود و ولید تا به حال چنین مطالبی را نشنیده بود، از محمد باقر دربارهٔ این علم پرسید و محمدباقر برای او علم هیئت را توضیح داد.<ref>{{پک|موسوی|۱۳۷۹|ک=بر امام باقر چه گذشت؟|ص=۱۳۶}}</ref>
=== در حکومت هشام بن عبدالملک ===
====
در گزارشی که طبری آن را نقل کردهاست، محمد باقر و جعفر صادق در دوران هشام بن عبدالملک، به حج عزیمت کردند؛ جعفر صادق در مراسم حج، سخنرانی کرده و از جایگاه امامت پدرش دفاع نمود. خبر این سخنرانی به هشام بن عبدالملک که در دمشق حکومت میکرد رسید و به حاکم مدینه دستور داد تا پس از مراجعت محمد باقر و پسرش جعفر صادق، آنها را به دمشق بفرستد. پس از رسیدن محمد باقر به دمشق و گذشت چهار روز، هشام مهمانی بزرگی ترتیب داد و درباریان را دعوت نمود. در این مهمانی محمد باقر و جعفر صادق نیز حضور داشتند. در اثناء این مهمانی، درباریان در مقابل هشام بن عبدالملک به تیراندازی مشغول بودند و هشام از محمدباقر دعوت کرد که در تیراندازی شرکت کند. محمد باقر از پذیرش دعوت هشام استنکاف کرد ولی با اصرار هشام، به ناچار پذیرفت و تیرهایش را به مرکز هدف اصابت داد. با این مهارت در تیراندازی، هشام به تمجید او پرداخت و از زمان و کیفیت آموختن چنین تیراندازی سؤال کرد و محمد باقر در جوابش گفت: «ما کمال و تمام را به ارث میبریم، همان کمال و تمامی که خدا بر پیامبرش فرود آورد؛ آنجا که میفرماید: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا». هشام از شنیدن این سخن محمد باقر خشمگین میشود و او و محمد باقر گفتگویی صورت گرفت و در نهایت با استدلالهای محمد باقر، هشام از پاسخ درماند و ساکت شد.<ref>{{پک|نظری منفرد|۱۳۹۱|ک=پیشوای پنجم|ص=۶}}</ref>
==== مناظره با دانشمند مسیحی ====
در سفر محمد باقر به دمشق، وی با یکی از دانشمندان بزرگ مسیحی شروع به مناظره و گفتگو شد؛ در این گفتگو، دانشمند مسیحی چهار سؤال از محمد باقر سؤال کرد که با پاسخ صحیح محمد باقر مواجه شد؛ پس از آنکه دانشمند مسیحی از علم وی آگاه شد، به علم و دانش وی اذعان کرد و مجلس را ترک کرد. پس از آنکه خبر پیروزی محمد باقر بر دانشمند مسیحی به گوش هشام رسید، پیکی به سوی محمد باقر فرستاد و از او خواست تا سریعاً به مدینه عزیمت کند و دمشق را ترک نماید. سپس پیکی را به شهر مدین -شهری در بین راه دمشق تا مدینه- گسیل کرد تا حاکم مدین، اهالی شهر را آگاه کند به اینکه محمد باقر در دمشق با دانشمند مسیحی گفتگو کرده و اسلام را ترک کرده و مسیحی شدهاست، از این رو او مرتد شده و اهالی شهر حق معامله با وی را ندارند.<ref>{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۷۳–۸۲}}</ref>
==== فرستادن نماینده به کاشان ====
عدهای از مردم کاشان، به جهت نبود عالم دینی به محمد باقر گلایه کردند و برای او نامه نوشتند که معلمی دینی برای آنها بفرستد؛ محمد باقر ابتدا با فرستادن نماینده به کاشان موافق نبود اما بعد از راضی شدن به این امر، فرزندش [[سلطان علی بن محمد باقر|علی بن محمد]] را به کاشان فرستاد. علی بن محمد در سال ۱۱۳ ه.ق به کاشان وارد شد و بعد از سه سال تبلیغ دین، توسط حاکم وقت کاشان و قم، نامهای از حضور سه ساله چنین شخصی در منطقه به ازرق ابرح -حاکم استان قزوین که شهرهای قم و کاشان جزء آن محسوب میشدند- فرستاده شد. ازرق از حضور سه ساله چنین شخصی و بی اطلاعی خویش غضبناک شد و سریعاً دستور داد تا سر علی بن محمد باقر را برایش بفرستند. در نهایت در سال ۱۱۶ جنگی بین علی بن محمد و لشکریان حاکم وقت رخ داد و در آن علی بن محمد کشته شد.<ref>{{پک|موسوی|۱۳۷۹|ک=بر امام باقر چه گذشت؟|ص=۱۶۸}}</ref>
==== مقدمات قیام زید بن علی ====
[[زید بن علی]]، وقتی برای قیام علیه حکومت تصمیم خود را گرفته بود، به همراه نامههایی که از جانب مردم به وی نوشته شده بودند، به خانه محمد باقر آمد و نامهها را به محمد باقر نشان داد. پس از مطالعه نامهها و گفتگویی میان محمد باقر و زید بن علی، محمد باقر به او نصیحت کرد که اگر وظیفه خود را در قیام میبینی، به وظیفه خود عمل کند، اما اگر در این مورد شک و شبههای داری، علیه حکومتی که هنوز حظ آن تمام نشده، قیام کردن اشتباه است.<ref>{{پک|موسوی|۱۳۷۹|ک=بر امام باقر چه گذشت؟|ص=۱۹۱}}</ref> سرانجام در سال ۱۲۲ قیام زید صورت گرفت و با شکست مواجه شد.
== کشتهشدن ==
سرانجام محمد باقر در هفتم ذی الحجة سال [[۱۱۴ (قمری)|۱۱۴]] ه.ق در پنجاه و هفت سالگی و بعد از ۱۸ سال امامت شیعیان، وفات کرد.<ref>{{پک|نظری منفرد|۱۳۹۱|ک=پیشوای پنجم|ص=۱۹}}</ref><ref>{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۸۳}}</ref> دربارهٔ علت و همچنین زمان مرگ امام پنجم شیعیان، تردید وجود دارد. بر اساس برخی روایات، محمد باقر به وسیلهٔ ابراهیم بن ولید بن عبدالله، از نزدیکان [[هشام بن عبدالملک]]، مسموم شد. بر اساس اقوال معروفتر اما، زید دیگری (یکی از پسر عموهای محمد باقر) بر سر ارثیهای با باقر اختلاف پیدا کرده بود. آن دو توافق کردند تا به نزد قاضی رفته وقتی قاضی حق را به باقر داد، زید شکایتش را نزد هشام برد. شکایتهای زید خلیفه را برانگیخت تا هدیهای برای حاکم مدینه فرستاده از او بخواهد ارثیهٔ مورد اختلاف را از باقر گرفته برایش بفرستد. باقر که گویا برای چنین وضعیتی خود را آماده کرده بود صندوقی حاوی مدارک تقلبی را به حاکم مدینه داد. با این حال وقتی خلیفه صندوق را دریافت کرد، آن را به زید نشان داده زید متوجه تقلبی بودن اسناد میشود. بر طبق روایات شیعی خلیفه به زید زینی داد که با زهر آبدیده بود. زید تدارک لازم را دید تا زین به دست باقر برسد. امام از آن استفاده کرده از اثر زهر آن از دنیا رفت.<ref name="tabatabai"/><ref name="Donaldson"/>
== دفن و آرامگاه ==
آرامگاه محمد باقر در شهر [[مدینه]] در قبرستان [[بقیع]] کنار سه [[امام]] دیگر [[شیعیان]] مدفون است آرامگاه او برخلاف بیشتر امامان شیعه هماکنون [[گنبد]] و [[ضریح]] ندارد.
=== مراسم دفن ===
محمد باقر به فرزندش جعفر صادق وصیت کرد که وی را در سه جامه کفن کند؛ یکی جامه نوی که روزهای جمعه در آن نماز میخوانده، دوم جامهای دیگر و سوم یک پیراهن. سپس وصیت کرد که قبرش را لحد گذاشته و پس از دفن، به اندازه چهار انگشت از سطح زمین بالاتر برده و بر روی آن آب بپاشند. در مراسم دفنش، شهر مدینه عزادار بود و عزاداری بزرگی برپا شد.<ref>{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۸۳–۸۴}}</ref>
=== مدفن ===
پس از غسل و کفن و خواندن نماز توسط جعفر صادق، وی در قبرستان بقیع و در کنار پدرش علی بن حسین و عموی پدرش حسن مجتبی به خاک سپرده شد.<ref>{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۸۴}}</ref>
==== پیشینه ====
==== زائران ====
== همسران و فرزندان ==
برای محمد باقر دو همسر و دو کنیز ذکر شدهاست که از آنها هفت فرزند متولد شدهاند؛ پنج پسر و دو دختر:<ref>{{پک|هادیمنش|۱۳۸۳|ک=آفاق اندیشه|ص=۲۰}}</ref>
# [[امفروه|فاطمه امفروه]]
## [[جعفر صادق]]
سطر ۱۲۳ ⟵ ۱۳۵:
## عبیدالله بن محمد
# یک امولد
## [[سلطان علی بن محمد باقر|علی بن محمد]]
## زینب بنت محمد
# یک امولد
## امسلمه بنت محمد
برخی، تنها شش فرزند برای محمد باقر نام بردهاند و بر این باورند که وی فرزندی به نام
== امامت ==
امامت محمد باقر از سال ۹۵ ه.ق آغاز شد و به مدت ۱۹ سال بهطور انجامید. با این حساب محمد باقر در سن ۳۸ سالگی به امامت رسیدهاست.<ref name=":4"/>
در زمان امامت امام باقر بخاطر سرشت ستم پیشهٔ حکومت [[بنی امیه]]، شورشهای فراوانی در سراسر جهان اسلام رخ داد. همچنین اختلافات داخلی بنی امیه آنها را مشغول خودشان نگه داشته بود و باعث شده بود [[اهل بیت]] را برای مدتی به حال خودشان بگذارند. همچنین بهخاطر ستمی که در صحرای [[کربلا]] به سر خانوادهٔ پیامبر آمده بودُ بسیاری از مردم به سمت ائمه گرایش پیدا کرده بودند. این موقعیت این فرصت را در اختیار مردم مخصوصاً شیعیان گذاشته بود تا در گروههای بزرگ به مدینه سفر کرده و آزادانه در محضر آن امام حاضر شوند به گونهای که فرصت تبلیغ اسلام که برای امامان پیشین فراهم نبود برای محمد باقر فراهم شد. شمار فراوان احادیثی که از آن امام روایت شده و همچنین شمار فراوان شاگردان باقر گواه این مطلب است.<ref name="tabatabai"/>
اختلافها
پس از مرگ امام [[سجاد]] شیعیان (امام چهارم)، اکثریت شیعیان روی فرزندش باقر به عنوان امام بعدی به توافق رسیدند، اما گروهی دیگر با فرزند دیگر امام سجاد، [[زید بن علی]]، توافق کرده به [[زیدیه]] معروف شدند. به گفتهٔ [[ابن خلکان]]، زید از مردم خواست تا از او حمایت کنند.
از طرفی [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] میگوید که زید ابتدا از باقر مشورت خواست که باقر از او خواست روی حمایت مردم [[کوفه]] حساب نکند چون آنها قبلاً هم به [[اهل بیت]] خیانت کردهاند. زید اما به نصیحت باقر گوش نکرده و مردم را در یک شورش بی فرجام رهبری کرد. [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی|شهرستانی]] میگوید مشاجرهای بین باقر و زید رخ داد به این دلیل که زید تعلیمات [[واصل بن عطا]]ی [[معتزله|معتزلی]] را سرمشق خود قرار داده بود. زید ادعا میکرد که امام بودن امام بسته به این است که امام در میان مردم حضور پیدا کرده حقش را مطالبه کند. در پاسخ باقر به زید گفت که بر مبنای این تز امام بودن پدرشان، [[سجاد]]، که چنین مطالبهای نکرده زیر سؤال خواهد رفت.<ref name="tabatabai"/><ref name="Donaldson"/>
== ویژگیهای ظاهری و اخلاقی ==
محمد بن علی به راستگویی، بخشندگی و چهره جذاب شهرت داشت.<ref name=":0"/> وی در بین اهل بیت کمترین ثروت و در عین حال بیشترین هزینه را داشتهاست. وی به هنگام دعا کردن، زنان و کودکان خانه خود را جمع میکرده و با هم به دعای همگانی مشغول میشدند. وی فقیران را احترام میکرد و به خانواده خویش تذکر داده بود که هیچگاه به فقرا، فقیر نگویند، بلکه آنها را با نام نیک خودشان یاد کنند. ذکر و عبادتش طولانی و از روی اخلاص بود. عفیف و پاکدامن بود و از گناهان دیگران چشمپوشی میکرد.<ref>{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۴۳–۵۳}}</ref>
== موقعیت علمی و روایی ==
مهمترین نقشی که کلبرگ برای محمد باقر قائل است، تدریس نظاممند و عمومی فقه شیعه از سوی او بود. این نظر در ابعادی وسیعتر توسط شیعهپژوه دیگری به نام [[ارزینا لالانی]] در کتاب «نخستین اندیشههای شیعی: تعالیم امام محمد باقر علیه السلام» به تفصیل بررسی و تبیین شدهاست. کلبرگ در این زمینه مینویسد؛ احتمالاً محمد باقر اولین کسی بود که آنچه را به آموزههای بنیادی شیعه اثنی عشری تبدیل شد، تدوین کرد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://isca.ac.ir/Portal/home/showpage.aspx?object=relatedtopics&categoryid=5976020a-1a01-465d-be38-c5b36cfdd506&webpartid=08c9e00c-0f76-499d-9c18-beb0c6e0b5ec&id=6dfebed9-4a0f-4548-b004-e911403ba7ab|عنوان=امام باقر در نگاه خاورشناسان|ناشر=پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی|تاریخ=|تاریخ بازدید=24 مه 2015}}</ref>
=== نهضت باقرین ===
به دلیلی سستی حکومت [[امویان]] باقر و فرزندش [[صادق]] توانستند حوزههای بزرگ درسی ایجاد کنند. بخش بزرگی از [[احادیث]] [[شیعیان]] از این دو شخص است و مثل قال باقر و قال صادق که میان [[شیعیان]] رواج دارد نیز به این نکته اشاره دارد. [[پرونده:Qasim Ali kupci.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|محمد باقر در میان شاگردانش]]
==== یاران و شاگردان ====
گرچه از لحاظ عددی، شاگردان محمد باقر مانند زمان جعفر صادق زیاد نبودند، اما در همان زمان در تمام مراکز حجاز و عراق شاگردان برجسته او پراکنده بودند. شاگردان برجسته محمد باقر، عناصر را برای رشد آینده مکتب تشیع، به صورت نظامی نیرومند و مستحکم به پیش میبردند، لذا دورهٔ محمد باقر از حساسترین دورههای امامت امامان شیعه است. در این بین بعضی از بزرگان [[اهل سنت]] و بعضی از [[ایرانی ها|مردم ایران]] نیز جزء شاگردان محمد باقر بودهاند.<ref>{{پک|موسوی|۱۳۷۹|ک=بر امام باقر چه گذشت؟|ص=۱۳۳}}</ref> برخی از بزرگان این افراد عبارتنداز:
* [[آبان بن تغلب]]
* [[زراره|زرارة بن اعین]]
* [[جابر بن یزید جعفی|جابر بن یزید بن حارث جعفی]]
* [[محمد بن مسلم|محمد بن مسلم ثقفی کوفی]]
* [[عبدالملک بن اعین]]
* [[سلیمان بن خالد]]
* [[برید بن معاویه
* [[کمیت اسدی]]
* [[ابوخالد کابلی]]
* [[
* [[ابوالصباح کنانی]]
* [[آبان بن میمون|ابان بن میمون قداح]]
* [[حماد بن ابی سلیمان]] (ایرانی)
* [[داوود بن ابی هند سرخسی]] (ایرانی)
* [[
* [[معروف بن خربوذ مکی|معروف بن خربوذ]]
* [[
=== آثار ===
==== تفسیر باقر ====
{{اصلی|تفسیر الباقر}}
[[تفسیر الباقر]] یا ''تفسیر ابوالجارود'' اثر [[تفسیر قرآن|تفسیری]] است منسوب به محمد باقر. این کتاب در حقیقت مجموعه نقلقولهایی از محمد باقر است که توسط شاگردش [[ابوالجارود همدانی|ابوالجارود زیاد بن منذر]] نوشتهشدهاست. [[نجاشی]] این تفسیر را در صدر فهرست اولین تفسیرها بر قرآن میآورد. [[سید بن طاووس|سیدابن طاووس]] حداقل پنج قسمت از این کتاب را داشته و از آن نقل قول کردهاست.<ref name="TRAD">{{پک|Modarressi|۲۰۰۳|ف=Tradition and Survival|ص=۳۷–۳۸|زبان=en}}</ref>
اصل تفسیر به صورت مستقل در دسترس نیست<ref>{{پک|حسینیان قمی|زمستان ۱۳۸۳|ف=پاسخی به کتاب «حدیثهای خیالی»|ص=۱۵۶–۱۸۱}}</ref> اما بسیاری از روایات ابوالجارود را [[علی بن ابراهیم قمی|علیبن ابراهیم قمی]] در [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی|تفسیرش]] آوردهاست.<ref>{{پک|دانیالی|اسفند ۱۳۸۶ و فروردین ۱۳۸۷|ف=نقش اهل بیت علیه اسلام در تفسیر تابعین|ص=۵۴}}</ref> مشکل این نقل از تفسیر این است که صرفنظر از موثق بودن یا نبودن ابوالجارود، راوی آن مجهول است و اتصال سند آن از ابوالجارود تا [[علی بن ابراهیم]] مشخص نیست.<ref>{{پک|دانیالی|اسفند ۱۳۸۶ و فروردین ۱۳۸۷|ف=نقش اهل بیت علیهم السلام در تفسیر تابعین|ص=۵۴}}</ref>
==== المناسک ====
در حدیثی از جعفر صادق چنین آمده که آداب حج در فقه شیعه برای اولین بار توسط محمد باقر تدوین شدهاست.<ref>[http://www.amazon.com/Tradition-Survival-Bibliographical-Survey-Literature/dp/1851683313 Tradition and Survival, Hossein Modarressi, Vol. I, p. 38]</ref>
=== سخنان برگزیده ===
* «دانش نزد خداوند دوستداشتنیتر از عبادت است.»<ref name="Qarashi"/>
* «هیج خرجی در راه خدا نزد خداوند دوستداشتنیتر از گفتن حقیقت در همه حال نیست.»<ref name="Qarashi"/>
* «سخن پاک را از هر کس که میگوید، فراگیرید اگر چه خود بدان عمل نمیکند.»<ref>{{پک|مدرسی|۱۳۸۳|ک=هدایتگران راه نور|ص=۸۸}}</ref>
* «دو دسته از امت من هیچ سهمی در اسلام ندارند: تندرو و قَدَری مسلک.»<ref name="Qarashi"/>
* «شما را به پنج چیز سفارش میکنم: اگر به شما بد کردند به دیگران بد نکنید. اگر به شما خیانت شد به کسی خیانت نکنید. اگر شما را دروغگو خواندند خشمگین نشوید. اگر از شما تعریف کردند ذوق نکنید. اگر از شما انتقاد کردند ناراحت نشوید و دربارهٔ آنچه مورد انتقاد قرار گرفتهاید فکر کنید.»<ref name="Qarashi"/>
* «چه زیباست نیکیهای پس از بدیها و چه زشت است بدیهای پس از خوبیها.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|نام خانوادگی=محمدی ری شهری|نام=محمد|ناشر=سازمان چاپ و نشر دارالحدیث|سال=۱۳۸۶|شابک=|جلد=۳|مکان=قم|صفحات=۱۱۴}}</ref>
* «دین همان محبت است و محبت همان دین.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|نام خانوادگی=محمدی ری شهری|نام=محمد|ناشر=سازمان چاپ و نشر دارالحدیث|سال=۱۳۸۶|شابک=|جلد=۲|مکان=قم|صفحات=۴۲۵}}</ref>
=== در کلام دیگران ===
[[محمد]] -پیامبر اسلام- به [[جابر بن عبدالله انصاری]] در معرفی محمد بن علی میگوید: «وی در [[تورات]] به باقر نامیده شدهاست.»<ref name=":0"/>
عبدالله بن عطاء مکی -از شاگردان محمد باقر- در عظمت علمی محمد باقر میگوید: «هرگز دانشمندان را نزد کسی چنین حقیر نیافتم به طوری که حکم بن عتیبه که دانشمند بزرگ زمان بود، نزد وی چون کودک در محضر استاد بود.»<ref>{{پک|نظری منفرد|۱۳۹۱|ک=پیشوای پنجم|ص=۲}}</ref>
== موقعیت سیاسی ==
محمدباقر در دوران حکومت [[عبدالملک|عبدالملک مروان]]، [[ولید بن عبدالملک]]، [[سلیمان بن عبدالملک]]، [[عمر بن عبدالعزیز]]، [[یزید دوم|یزید بن عبدالملک]] و [[هشام بن عبدالملک]] زندگی مینمود.
== محمد باقر در هنر و ادبیات ==
=== آثار ادبی ===
=== آثار تجسمی ===
=== آثار نمایشی ===
== کتابشناسی ==
=== زندگینامه ===
=== ادبیات، هنر و داستان ===
=== کتابشناسی ===
== یادداشتها ==
== سالشمار امامت امامان دوازدهگانه شیعه ==
سطر ۱۷۴ ⟵ ۲۵۱:
== منابع ==
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=نظری منفرد|نام=علی|پیوند نویسنده=علی نظری منفرد|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=پیشوای پنجم، حضرت امام محمد باقر علیه السلام|کوشش=|ویرایش=|سری=|سال=1391|ناشر=حوزه نت|مکان=قم|زبان=فارسی|گفتاورد=|پینوشت=|مترجم=|پیوند=http://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=2369&Itemid=167&lang=fa|شابک=}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=ترابی|نام=احمد|پیوند نویسنده=|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=زندگی سیاسی امام باقر علیه السلام|کوشش=|ویرایش=|سری=|سال=۱۳۹۰|ناشر=آستان قدس رضوی|مکان=مشهد|زبان=فارسی|گفتاورد=|پینوشت=|مترجم=|پیوند=https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23558|شابک=}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=مدرسی|نام=سید محمدتقی|پیوند نویسنده=سید محمدتقی مدرسی|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=زندگی سیاسی امام باقر علیه السلام|کوشش=|ویرایش=|سری=هفتم|سال=۱۳۸۳|ناشر=محبان الحسین (ع)|مکان=تهران|زبان=فارسی|گفتاورد=|پینوشت=|مترجم=محمدصادق شریعت|پیوند=http://www.ghbook.ir/index.php?name=هدایتگران%20راه%20نور%20(زندگانی%20باقرالعلوم%20امام%20محمدباقر%20علیه%20السلام)&option=com_dbook&task=readonline&book_id=12869&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component|شابک=964-5648-75-0}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=موسوی|نام=محمدحسن|پیوند نویسنده=|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=بر امام باقر علیه السلام چه گذشت؟|کوشش=|ویرایش=|سری=|سال=۱۳۷۹|ناشر=دارالکتب اسلامیه|مکان=تهران|زبان=فارسی|گفتاورد=|پینوشت=|مترجم=|پیوند=http://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=2278&Itemid=167&lang=fa|شابک=}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=هادیمنش|نام=ابوالفضل|پیوند نویسنده=|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=آفاق اندیشه: نگاهی به زندگانی امام محمد باقر علیه السلام|کوشش=|ویرایش=|سری=اول|سال=۱۳۸۸|ناشر=مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما|مکان=قم|زبان=فارسی|گفتاورد=|پینوشت=|مترجم=|پیوند=http://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=13117&Itemid=167&lang=fa|شابک=۹۶۴-۸۶۰۶-۶۱-۷}}
*[http://www.hawzah.net/Hawzah/Subjects/Subjects.aspx?LanguageID=1&id=4922 حوزه نت]
* [http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamBagher/Shahadat/82/zendeginameh.aspx شهید اوینی]
سطر ۱۸۰ ⟵ ۲۶۲:
{{ویکی گفتاورد}}
{{ویکیانبار-رده|Muhammad al-Baqir}}
* [http://hawzah.net/Hawzah/Subjects/Subjects.aspx?id=4922 امام باقر] ''
{{جعبه آغازی}}
{{S-hou|[[بنیهاشم]]|۳ صفر|۵۷ ه.
{{S-rel|sh}}
{{S-bef|قبل=[[سجاد]]}}
|