کوه نور (الماس): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
به نسخهٔ 27540100 ویرایش Kave برگردانده شد: خرابکاری. (TW)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۳۳:
در آوریل ۲۰۱۶ دولت هند اعلام کرد این کشور دیگر ادعایی بر الماس کوه نور ندارد. مشاور عالی حقوقی دولت هند به دیوان‌عالی این کشور گفت که این الماس «نه دزدیده شده و نه به زور برده شده است.» رانجیت کومار گفت: این الماس توسط زمامداران سابق پنجاب، به کمپانی هند شرقی بریتانیا «هدیه داده شده بود.»<ref name="ReferenceC"/>
 
== افسانه‌ها و حقیقت‌ها<ref name=":0"/> ==
[[پرونده:AlexandraKohinoor.jpg|بندانگشتی|upright|بر تاج ملکه الکساندرا ۱۹۰۵]]پس از این که در سال ۱۸۴۹ کوه نور به دست لرد دالهوسی، فرماندار کل هند افتاد، او تصمیم گرفت این الماس را همراه با تاریخچه رسمی آن برای ملکه ویکتوریا بفرستد؛ بنابراین یک دادرس جزء به نام «تئو متکالف» را در [[دهلی]] (که به [[قمار]] و خوش‌گذرانی علاقه زیادی داشت) مأمور کرد دربارهٔ تاریخچه کوه نور تحقیق کند. اطلاعاتی که او جمع‌آوری کرده بود از شایعات جذاب کوچه و بازار فراتر نرفتند.<ref name=":0" />
 
در این کتاب هفت روایت افسانه‌وار وجود دارد:
 
=== روایت اول: کوه نور یک الماس فوق‌العاده مرغوب هندی است ===
 
واقعیت: تنها پس از آورده شدن کوه نور به پنجاب در اوایل قرن نوزدهم میلادی بود که بحث دربارهٔ ممتاز بودن و اهمیت این سنگ آغاز شد.
 
=== روایت دوم: کوه نور یک الماس خالص و بدون عیب است ===
 
واقعیت: در قلب سنگ اصلی تراش داده نشده کوه نور، لکه‌های زرد رنگی به چشم می‌خورد که بزرگی یکی از این لکه‌ها باعث شده بود از قابلیت انعکاس نور سنگ کاسته شود؛ بنابراین [[آلبرت ساکس کوبورگ و گوتا]]، همسر ملکه ویکتوریا به فکر تراش دوباره کوه نور افتاد.
 
=== روایت سوم: کوه نور در قرن هفده میلادی از معدن کولار واقع در ایالت آندراپرادش در جنوب هند و در زمان حیات کریشنا به دست آمده است ===
 
واقعیت: دانستن محل و تاریخ واقعی یافتن کوه نور ممکن نیست. به همین دلیل کوه نور به صورت گوهر پرمعمایی درآمده است. برخی معتقدند که کوه نور در حقیقت همان سنگ قیمتی افسانه‌ای است که در داستان‌های [[بهاگاواد پورانا]]، دربارهٔ [[کریشنا]] (یکی از محبوب‌ترین خدایان هندو) به آن اشاره شده‌است.
خط ۵۲:
آنچه که مسلم است این است که کوه نور نه از معدن بلکه از زیر خاک بستر یک رودخانه بی آب، احتمالاً در جنوب هند، بیرون آورده شده‌است. توجه شود که هیچ‌کدام از الماس‌های هند از معدن استخراج نشده و تنها در رسوب بستر رودخانه‌های بی آب این کشور، کشف شده‌اند.
 
=== روایت چهارم: کوه نور باارزش‌ترین گنجینه مغول بوده‌است ===
 
واقعیت: در حالی که [[هندوئیسم|هندوها]] و [[سیک]]‌ها در مقایسه با سایر سنگ‌های قیمتی به الماس اهمیت زیادی می‌دادند، مغول‌ها و ایرانیان قدیم، سنگ‌های بزرگ قیمتی تراش داده نشده با رنگ‌های زنده را ترجیح می‌دادند. به نظر می‌رسد که کوه نور در خزانه مغول‌ها تنها یکی از سنگ‌های متعدد قیمتی بوده که جمع‌آوری شده بود و سنگ‌های الماس جزو مهم‌ترین جواهرات این گنجینه نبود. زیرا برای مغول‌ها [[لعل]] [[بدخشان]] و بعدها [[یاقوت سرخ|یاقوت]] [[میانمار|برمه]] جذاب‌تر بوده‌است. حتی گفته می‌شود که [[نصیرالدین همایون]] امپراتور مغول، هنگامی که در تبعید بود الماس بابری را (که به احتمال زیاد همان کوه نور بوده (به [[شاه طهماسب یکم]] پادشاه ایران هدیه کرد. الماس بابری، سرانجام به دِکان (قلمرو فرمانروایان مغول در مرکز و جنوب هند) بازگردانده شد. اینکه چگونه یا چه زمانی دوباره از دربار پادشاهان مغول سردرآورده بود معلوم نیست.
 
=== روایت پنجم: کوه نور را از شاه محمد فرمانروای مغول، ضمن بازی تشریفاتی تعویض عمامه‌ها، با زیرکی دزدیده بودند ===
 
واقعیت: کوه نور قطعه جواهری نبود که که [[محمد شاه گورکانی]] آن را با سهل انگاری و بدون محکم‌کاری در [[عمامه]] خود پنهان کرده باشد. به نوشته [[میرزا محمدکاظم مروی|میرزا محمد کاظم مروی]] مورخ ایرانی که خود یک شاهد عینی بوده، پادشاه مغول نمی‌توانست این جواهر را در عمامه‌اش پنهان کرده باشد زیرا در آن موقع این سنگ گرانبها، زینت بخش گرانبهاترین و نفیس‌ترین مبلمانی بود که تا کنون ساخته شده، یعنی تخت طاووس شاه جهان (از پادشاهان گورکانی هند) و در معرض دید همگان بوده‌است.
 
=== روایت ششم: یک تراشکار ناشی ونیزی به دلیل عدم مهارت، هنگام تراش و جلا دادن کوه نور تا حد قابل توجهی آن را کوچک‌تر کرده‌است ===
 
واقعیت: [[ژان باتیست تاورنیه]] [[بازرگان]] جواهر و جهانگرد اهل [[فرانسه]] که [[اورنگ‌زیب]] پادشاه مغول به او اجازه بازدید از مجموعه جواهرات خصوصی خود را داده بود، می‌گوید که یک تراشکار جواهر به نام اورتنسیو بورگیو، یک سنگ درشت الماس را ناشیانه تراش داده و در نتیجه آن را به مراتب کوچک‌تر کرده بود.
خط ۶۶:
اما بر اساس گفته‌های خود تاورنیه این همان الماس مغول کبیر بوده که میرزا محمد میرجمله (از سلسله [[قطب‌شاهیان]])، یک تاجر الماس آن را به شاه جهان پادشاه مغول هدیه کرد.
 
=== روایت هفتم: کوه نور بزرگترین الماس جهان است ===
 
واقعیت: کوه نور نوزدهمین الماس بزرگ جهان است. در واقع توریست‌هایی که به تماشای این الماس در برج لندن می‌روند اغلب از کوچک بودن آن اظهار تعجب می‌کنند. به خصوص هنگامی که آن را با دو قطعه [[الماس کولینان]] (بزرگترین الماس جهان و یافته شده در معدن الماس در [[آفریقای جنوبی]]) که در فاصله کمی با کوه نور به نمایش گذارده شده‌اند، مقایسه می‌کنند.