گرامن اف-۱۴ تامکت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Kaviani.2548 (بحث | مشارکتها) |
Kaviani.2548 (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹۶:
شورویها نگران قدرت تسلیحاتی ایران بودند و مأموریتهای شناسایی خود را بر روی ایران انجام میدادند. هواپیماهای رهگیر نیروی هوایی شاهنشاهی به ویژه هواپیماهای اف-۴ فانتوم ۲ بارها سعی کردند تا میگ-۲۵هایی که وارد خاک ایران میشدند را رهگیری کنند ولی موفق نمیشدند. شاه علاقهای به رویارویی مستقیم با شوروی نداشت و هنگامی که تجاوز مرزی از سوی هر دو طرف شدت گرفت شاه پیشنهاد داد که اگر شورویها تجاوز هوایی خود را متوقف کنند نیروی هوایی ایران و آمریکا نیز ورود به حریم هوایی شوروی را متوقف سازند. این پیشنهاد بارها و بارها تکرار شد و هر بار رد شد؛ بنابراین شاه به نیروی هوایی دستور داد که در ازاء هر تجاوز هوایی [[فاکسبت]]های شوروی دو یا چند مأموریت بر فراز خاک شوروی به عنوان مقابله به مثل انجام شود، ولی برای این منظور سلاحی نیرومندتر از اف-۴ فانتوم ۲ ایران مورد نیاز بود تا جلوی تجاوز شورویها را بگیرد. در خلال این کشمکشها، محمد رضا شاه در راستای برنامههای توسعهٔ نظامی ایران در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی و همچنین همکاری با ایالات متحده، به دنبال [[هواپیمای رهگیر]]ی بود که توانایی تهدیدهای پیشبینی شده را تا بیست سال آینده داشته باشد. هواپیمایی که بتواند پهنهٔ گستردهای از آسمان ایران را با سنسورها و سلاحهای نیرومند پوشش دهد و دارای توانایی رزمی بالای باشد و همچنین هواپیمایی باشد که برای سیطره بر خلیج فارس و حتی اقیانوس هند نیز کارایی داشته باشد.<ref name="Combat 2004, pp. 6-7"/>
[[پرونده:Grumman F-14 Tomcat 23.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|نمای جلو]]
در تابستان ۱۹۷۲ نامهای از سوی محمدرضا پهلوی شاه وقت به پنتاگون فرستاده شد. در این نامه قصد شاه از بازدید از ایالات متحده آمریکا به منظور گفتگو دربارهٔ هواپیمای رهگیری بود که قرار بود در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به خدمت گرفته شود. در این نامه برنامهریزی او برای تماشای نمایش هوایی این نوع جنگندهها به قصد الگوگیری برای شاخهٔ مورد علاقهٔ او در نیروهای مسلح یعنی نیروی هوایی قید شده بود. علاقهٔ اصلی شاه به هواپیمای اف-چهارده بود. این ملاقات آغاز یک معاملهٔ مناقشهبرانگیز بود که منجر به استقرار مدرنترین هواپیمای جنگندهای میشد که آمریکا به یکی از متحدانش فروخته بود. این برای نخستین بار بود که آمریکاییها موافقت کرده بودند یک چنین جنگنده پیشرفته و استراتژیک را به یک مشتری خارجی بفروشند. از سوی دیگر این اقدام برای ایران یک اقدام جسورانه بود. زیرا هنوز در حال تجربهاندوزی در زمینهٔ سیستمهای با تکنولوژی مدرن و تأسیسات لازم برای عملیاتی کردن آنها بود.<ref name="Combat 2004, pp. 6-7"/> همچنین فروش این هواپیما از سوی آمریکا به یک کشور دیگر به این معنای بود که کل پروژهٔ اف-۱۴ به وسیلهٔ ایران نجات پیدا میکرد. زیرا ایران موافقت کرده بود که کل هزینه تحقیقات و تمام هزینه راه اندازی خط تولید هواپیما که شرکت [[گرومن]] احتیاج دارد برای تولید هواپیما پرداخت کند.<ref name="Combat 2004, pp. 6-7"/>{{سرخط}}
[[پرونده:F14 on USS Hornet.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|بر روی عرشه موزه [[یواساس هورنت (سیوی-۱۲)]] در کالیفرنیا در سال ۲۰۰۹]]
[[نشنال اینترست]] مینویسد:<ref name="Combat 2004, pp. 6-7"/><ref>[https://nationalinterest.org/blog/buzz/how-iran-taking-ancient-f-14-tomcats-and-making-them-better-74896]</ref> کارشناسان آمریکایی شاه ایران را در زمینهٔ انتخاب هواپیما بدسلیقه میدانستند. روزی یکی از مقامات آمریکایی درمورد شاه ایران به همکارانش گفت: “He’ll buy anything that flies” به معنای اینکه "او هرچه را که پرواز کند، میخرد!" این شرایط پابرجا بود، تا زمانیکه [[میگ ۲۵|میگهای ۲۵]] شوروی در ارتفاع ۶۰هزار پایی با سرعت ۳ ماخ در آسمان ایران پرواز میکردند و [[نورثروپ اف-۵|اف ۵ تایگر]] و [[اف ۴ فانتوم]] یارای مقابله با آن هواپیمای پیشرفته را نداشتند. دولت [[ریچارد نیکسون]] تمایل زیادی به فروختن هواپیمای پیشرفته به ایران داشت تا [[موازنه قدرت (روابط بینالملل)|موازنهٔ قدرت]] با شوروی را دوباره برقرار کند؛ بنابراین در سال ۱۹۷۲ [[ریچارد نیکسون]] و [[هنری کسینجر]] شخصاً به ایران سفر کردند و یک برگهٔ سفید به شاه دادند تا هر جنگافزاری که شاه توان پرداخت هزینهاش را دارد، در آن برگه بنویسد. اینگونه بود که ایران در کنار آمریکا به برترین و پیچیدهترین جنگندهٔ رهگیر تاریخ دست پیدا کرد که با رادار برد بلند و موشکهای ایم-۵۴ فونیکس مجهز بود.{{سرخط}} نشنال اینترست ادامه میدهد: "منصفانه است که بگوییم سیاستگذاران آمریکایی، بلافاصله از دادن اف-۱۴ به ایران پشیمان شدند. با انقلاب ۵۷ و ظهور تندرویان اسلامگرا، ایران به دشمن آمریکا تبدیل شد و فناوری بهکار رفته در اف-۱۴ به خطر افتاد. حالا آمریکا دشمنی داشت که دارای ۷۹ جنگنده رهگیر ترسناک بود.
اف-۱۴ تامکت درواقع محصول یک شکست به نام اف-۱۱۱ بود. در دهه ۶۰ میلادی، پنتاگون امیدوار بود که همهٔ هواپیماهای جنگنده خود را با یک محصول کامل جایگزین کند؛ بنابراین هواپیمای اف-۱۱۱ که سرشار از فناوریهای نوین بود معرفی شد که یک بعنوان یک بمبافکن دوربرد بسیار خوب از آب درآمد؛ ولی اف-۱۱۱ برای نیروی دریایی یک فاجعه بود و قدرت کمی داشت؛ بطوریکه از ۳ پیشنمونهٔ ساخته شده از اف-۱۱۱ سه فروند سقوط کردند. سرانجام شاه تعداد ۸۰ تامکت و ۲۸۴ موشک فونیکس به ارزش ۲ میلیارد دلار سفارش داد که همین اقلام در جنگ ایران و عراق مانع شکست خوردن ایران شدند. مشکل اینجا بود که دولت ایالات متحده آمریکا، انتقال هواپیماهای اف-۱۴ تامکت از آمریکا به ایران را دست کم گرفته بود و این انتقال سختترین کار ممکن برای خلبانان نیروی هوایی آمریکا بود. مشکل دیگر آنجا بود که تامکت برای نیروی دریایی آمریکا ساخته شده بود و خلبانان نیروی هوایی توانایی خلبانی آن را نداشتند و تنها خلبانان نیروی دریایی آمریکا از تجربهٔ کافی برای هدایت این هواپیما برخوردار بودند. خلبانان نیروی دریایی آمریکا، از پایگاه [[لانگ آیلند]] در گروههای سهتایی به سوی ایران حرکت کردند. بسیاری از خلبانان آمریکایی برای اولین بار بود که در هواپیمایی مینشستند که هنوز سلیفونهای صندلی آن کنده نشده بود و بوی خودروی نو را میداد. یکی از خلبانان انتقال تامکتها به ایران چند سال بعد نوشت: " خب باید بگم تجربهٔ شگفتانگیزی بود. تامکتها با رنگآمیزی شکاری نیروی هوایی ایران بودند؛ ولی روی دُم هواپیما، [[نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا|نماد نیروی هوایی آمریکا]] نقش بسته بود. قرار بود وقتی به ایران رسیدیم محلول ویژهای را روی آن نماد بریزیم. پس از انجام اینکار، نماد آمریکایی پاک شد و [[نیروی هوایی شاهنشاهی ایران|نماد نیروی هوایی ایران]] که زیر آن حک شده بود، پدیدار شد. ".<ref>[https://nationalinterest.org/blog/buzz/how-iran-taking-ancient-f-14-tomcats-and-making-them-better-74896]</ref>{{سرخط}}
[[پرونده:AIM-54 6 Pack.jpg|بندانگشتی|350px|درحال حمل شش موشک فونیکس]]
پرواز به ایران دو مرحلهای بود. مرحله یکم از [[لانگ آیلند]] آمریکا به [[پایگاه هوایی توررخن]] در [[اسپانیا]] و پس از استراحت خلبانان، از اسپانیا به پایگاه اصفهان. در این میان هواپیماهای [[لاکهید مارتین کیسی-۱۳۰|کی. سی ۱۳۰ سوخترسان]] بطور پیاپی به تامکتها سوخت میدادند. یکی از خدمهٔ سوخترسان مینویسد: " این مأموریت برای همهٔ خلبانان بسیار سخت بود. چون باید در طول این سفر ۷ ساعته، بطور پیاپی به سه تامکت سوخترسانی میکردیم تا همیشه باک سوخت آنها پر باشد تا درصورت بروز مشکل در سوختگیری یکی از هواپیماها و بروز مشکل، هواپیماهای دیگر سوخت تمام نکنند. یعنی در هر مرحله میبایست ۶ بار به هر هواپیما سوخت میدادیم. یعنی ۱۸ بار به سه تامکت سوخ رساندیم تا مرحله یکم تمام شود. مرحله دوم نیز به همین صورت سوخترسانی کردیم. "{{سرخط}}
|