جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱۲۲:
داغ شدن فعالیت‌های سیاسی، فعال شدن احزاب و تشکل‌های سیاسی را به همراه داشت؛ چنان که در پایتخت، بیش از ۳۰ انجمن سیاسی با منشاء صنفی یا قومی پدیدار شدند. «انجمن آذربایجانی‌ها با بیش از سه هزار عضو، بزرگترینِ این انجمن‌ها به رهبری [[حیدرخان عمواوغلی|حیدر عمواوغلی]] بود. فعالیت نشریات نیز در این دوره رونق گرفت و تعداد آن‌ها از ۶ عنوان، به بیش از ۱۰۰ عنوان رسید. از جمله نشریات پرطرفدار در این دوره، [[مساوات (روزنامه)|مساوات]]، [[صور اسرافیل (نشریه)|صور اصرافیل]]، [[روزنامه روح‌القدس|روح‌القدس]] و [[ندای وطن]] بودند.<ref>{{پک|آبراهامیان|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۱۱۰-۱۱۱|رف=آبراهامیان}}</ref>
 
نخستین دستور کار مجلس شورای ملی، تدوین [[قانون اساسی]] بود. بر اساس سند قانون اساسی، مجلس به عنوان نماینده مردم، مسوول و مرجع نهایی تصمیم‌گیری در مورد همه قوانین، مقررات، بودجه، قراردادها، وام‌ها، امتیازات و انحصارات بود. هر دوره مجلس، دو سال تعیین شد و طی این دوره، بازداشت نمایندگان بدون اجازه مجلس غیرقانونی بود. مصوبه مجلس برای امضای مظفرالدین شاه، که در بستر مرگ بود، ارسال شد و شاه نهایتا در تاریخ ۹ دی ۱۲۸۵ آن را امضا کرد. پنج روز پس از امضای [[قانون اساسی مشروطه|قانون اساسی]]، مظفرالدین شاه درگذشت و فرزندش [[محمدعلی‌شاه|محمدعلی شاه]] بر تخت نشست.<ref>{{پک|آبراهامیان|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۱۱۳|رف=آبراهامیان}}</ref> او از نمایندگان را به مراسم تاجگذاری دعوت نکرد و [[میرزا علی‌اصغر اتابک|امین‌السلطان]] را به جای مشیرالدوله به نخست‌وزیری برگزید که معتقد بود اصلاحات بدون وجود یک دولت مقتدر و در صورت لزوم، مستبد، امکان‌پذیر نیست. محمدعلی شاه همچنین وزرای [[هیئت دولت|کابینه]] را به نادیده گرفتن مجلس تشویق می‌کرد و برای تضعیف مخالفان خود به اختلافات مذهبی و قومیتی در مناطق مختلف کشور دامن می‌زد.<ref>{{پک|آبراهامیان|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۱۱۴-۱۱۳|رف=آبراهامیان}}</ref>
 
== مشروطیت و روحانیت ==