تد باندی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
AidinLSW (بحث | مشارکت‌ها)
←‏آیداهو، یوتا، کلرادو: اشتباهات اصلاح شد
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
AidinLSW (بحث | مشارکت‌ها)
←‏دستگیری و اولین محاکمه: اشتباهات اصلاح شد
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
خط ۹۳:
 
پلیس باندی را ۲۴ ساعته تحت نظر قرار داد، و تامپسون با دو کارآگاه دیگر به سیاتل پرواز کرد تا با کلاپفر مصاحبه کند. او به آن‌ها گفت که در سال پیش از اسباب کشی باندی به یوتا، در خانه خودش و همچنین در آپارتمان باندی گاهی اوقات اشیایی دیده که توضیحی برایشان نداشته: چوب زیر بغل، کیسه گچ پاریس که باندی پذیرفته بود که از یک فروشگاه عرضه لوازم پزشکی دزدیده، ساطور گوشت که باندی با خود به یوتا برده بود، [[دستکش جراحی]] و یک گونی پر از لباس زنانه. باندی همیشه به همه بدهکار بود به همین جهت کلاپفر احتمال می‌داد تمام لوازم ارزشمند خانه باندی دزدی باشد. یک بار، هنگامی که کلاپفر از او دربارهٔ ست جدید صوتی تصویریش توضیح خواست باندی به او را هشدار داد "اگر به کسی چیزی بگی گردن لعنتیتو می‌شکنم". کلاپفر به یاد می‌آورد که هر زمان می‌گفت مایل است موهایش را (که مدل معمول قربانیان باندی را داشت) کوتاه کند باندی به شدت ناراحت می‌شد. گاه پیش می‌آمد که کلاپفر نیمه شب از خواب بیدار شود و زیر ملافه‌ها باندی را ببیند که با یک [[چراغ قوه]] مشغول وارسی بدن اوست. باندی در فولکس واگن کلاپفر (که اغلب قرضش می‌گرفت) یک آچار برای "حفاظت" گذاشته بود که دسته‌اش تا نیمه با نوارچسب پوشانده شده بود. کارآگاهان تأیید کردند که باندی در هیچ یک از شب‌هایی که قربانیان شمال غربی پاسیفیک گم شده بودند نزد کلاپفر نبوده، همینطور زمانی که اوت و نسلوند ناپدید شده بودند. مدت کوتاهی پس از آن، کلاپفر توسط کتی مکنزی، کارآگاه قتل سیاتل بازجویی شد و از وجود استفانی بروکس و نامزدی کوتاه مدت او و باندی در حدود کریسمس ۱۹۷۳ آگاه شد.{{سخ}}
در ماه سپتامبر باندی فولکس واگن خود را به یک نوجوان فروخت. پلیس یوتا آن را ضبط کرد و تکنسین‌های [[اف‌بی‌آی]] به منظور جستجوی دقیق اتاق ماشین را پیاده کردند. موهایی به دست آمد که با نمونه‌های به دست آمده از بدن کارین کمپبل تطبیق داشت. بعدها، رشته موهای دیگری به دست آمد که مطالعه میکروسکوپی شان نشان داد که هیچ تفاوتی بین آن‌ها و نمونه موهای ملیسا اسمیت و کارول دارونچ وجود ندارد. متخصص آزمایشگاه اف‌بی‌آی رابرت نیل به این نتیجه رسید که حضور رشته موهای سه قربانی متفاوت که هرگز با هم ملاقات نکرده بودند، در یک ماشین "اتفاقی است که احتمال وقوع آن بهتقریبا نحو بغرنجی نادرصفر است."
 
در ۲ اکتبر ۱۹۷۵، کارآگاهان باندی را در صفی مقابل دارونچ قرار دادند، او بلافاصله باندی را به عنوان "افسر روزلاند" شناسایی کرد. است. شاهد دیگری از بانتیفول در همان صف، او را به عنوان غریبه‌ای که در حوالی ادیتوریوم مدرسه دبرا کنت پرسه می‌زد شناسایی کرد. شواهد کافی در دست نبود تا او را به ناپدید شدن دبرا کنت (که جسدش هرگز یافت نشد) ارتباط دهد، اما آنچه در دست بود بیش از حداقل لازم برای متهم کردن باندی به آدم ربایی و اقدام به حمله مطروحه در پرونده دارونچ بودند. والدینش او را با قید وثیقه ۱۵٫۰۰۰ دلاردلاری آزاد کردند. در فاصله زمانی بین کیفرخواست و محاکمه، باندی بیشتر وقتش را در سیاتل و در خانه کلاپفر می‌گذراند. پلیس سیاتل شواهد کافی در اختیار نداشت تا او را به قتل‌های شمال غرب پاسیفیک متهم کند، اما او تحت نظارت دقیق نگه داشته شده بود. کلاپفر به یاد می‌آورد " وقتی من و تد پا از در بیرون می‌گذاشتیم تا جایی برویم تعداد زیادی [[ماشین پلیس]] نامحسوس استارت می‌زدند، وضع خیلی شبیه به آغاز مسابقات ایندی کار بود!"
 
در ماه نوامبر، سه بازرس اصلی پرونده باندی؛ جری تامپسون از یوتا، رابرت کپل از واشینگتن، و مایکل فیشر از کلرادو در جلسه‌ای در [[اسپن]] واقع در [[کلرادو]] ملاقات کردند آن‌ها اطلاعاتی که در اختیار داشتند را با هم و نیز با ۳۰ کارآگاه و دادستان از پنج ایالت مختلف در میان گذاشتند. در پایان اجلاس اسپن مقامات متقاعد شده بودند که باندی آن قاتلی است که آن‌ها به دنبالش بوده‌اند. آن‌ها همچنین توافق داشتند که قبل از متهم کردن باندی به هر کدام یک از قتل‌ها به دست آوردن شواهد بیشتری ضروری است.
 
در فوریه ۱۹۷۶ باندی برای آدم ربایی دارونچ محاکمه شد. او با توجه به سر و صدای تبلیغاتی به پا شده و بنا به توصیه وکیلش جان اوکانل حقوق خود را به هیئت منصفه تفویض کرد. پس از یک محاکمه چهار روزه و شور در یک آخر هفته، قاضی استوارت هانسون باندی را برای اتهامات آدم ربایی و حمله گناهکار دانست. در۳۰ ژوئن او به تحمل یک تا ۱/۵ سال حبس در زندان ایالتی یوتا محکوم شد. در اکتبر او را در حالی پیدا کردند که در محوطه زندان در میان بوته‌ها پنهان شده بود، او لوازم ضروری برای فرار به همراه داشت نقشه جاده‌ها، برنامه‌های خطوط هوایی و یک کارت تأمین اجتماعی. او چند هفته را در سلول انفرادی به سر برد. بعدتر در همان ماه مقامات کلرادو او را به قتل کارین کمپبل متهم کردند، باندی پس از یک دوره مقاومت در برابر استرداد مجرمین، در ژانویه ۱۹۷۸ به اسپن منتقل شد.