توما سانکارا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: انتقال رده به درخواست لاکی لوک از رده:سران حکومت ترورشده به رده:سران دولت ترورشده |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷:
== زندگینامه ==
سانکارا در خانوادهای [[کاتولیک]] در یاکو<ref>Yako</ref> به دنیا آمد. یک سیلمی-موسی<ref>Silmi-Mossi</ref> بود، تیرهٔ
پس از آموزشهای نظامی مقدماتی سال دوم دبیرستان، در ۱۹۶۶، سانکارا [[خدمت نظام]] را در نوزده سالگی آغاز کرد و یک سال بعد برای آموزشهای افسری به انتسیرابه<ref>Antsirabe</ref> در [[ماداگاسکار]] فرستاده شد؛ جایی که شاهد قیامهای مردمی در سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ بود. در ۱۹۷۲ به ولتای علیا بازگشت و در ۱۹۷۴ در جنگی مرزی بین کشورش و مالی شرکت کرد. او به چهرهای محبوب در پایتخت، اوئاگادوگو<ref>Ouagadougou</ref> تبدیل شد. شاید این نکته که گیتاریستی چیرهدست بود (در گروهای به نام «Tout-a-Coup Jazz» مینواخت) و نیز علاقهاش به موتورسیکلت در محبوبیتاش دخیل باشند.
در ۱۹۷۶ فرماندهٔ مرکز آموزش کوماندو در پو<ref>Pô</ref> شد. در همان سال [[بلز کمپائوره]]<ref>Blaise Compaoré</ref> را در مراکش ملاقات کرد. در زمان [[ریاست جمهوری]] کلنل سایه زربو،
سانکارا که در سپتامبر ۱۹۸۱ به سمت مسئول دولت برای اطلاعات در دولت نظامی وقت برگزیده شد و با موتورسیکلت به اولین جلسهٔ کابینه رفت، در [[۲۱ آوریل]] ۱۹۸۲ در مخالفت با اقدامات ضدکارگری رژیم با بیان «ننگ بر آنان که دهان مردم را میبندند!» استعفا کرد.
پس از کودتایی دیگر ([[۷ نوامبر]] ۱۹۸۲) که [[ژان-باپتیست ائودرائوگو]] را به قدرت رساند، سانکارا در [[ژانویه]] ۱۹۸۳ نخستوزیر شد، ولی پس از دیدار پسر رئیسجمهور فرانسه و مشاور او در امور آفریقا، ژان-کریستوف میتران، در هفده
سانکارا خود را یک انقلابی میپنداشت و تحت تأثیر نمونههای [[کوبا]] و رهبر نظامی غنا، افسر پرواز جری راولینگز، بود. به عنوان رئیسجمهور، او «انقلاب دموکراتیک و مردمی» را اعلام کرد. ایدئولوژی انقلاب توسط سانکارا به صورت
کمیتهٔ دفاع از انقلاب، به صورت تشکیلاتی از گروههای مردمی به وجود آمد و مسلح شد. هر چند در بعضی نواحی، این گروهها به صورت تروریستهای مسلح درآمدند. دولت سانکارا همچنین تشکیلات
در ۱۹۸۴، در نخستین سالگرد به قدرت رسیدناش، نام کشور را به بورکینا فاسو، به معنی «سرزمین مردمان پاکنهاد» در زبانهای موسی و دیولا،<ref>Dyula</ref> دو زبان اصلی در کشور، تغییر داد. او همچنین پرچم و سرود ملی جدیدی درست کرد.
دولت سانکارا شامل تعداد زیادی از زنان بود. بهبود وضعیت زنان از اهداف مشخص سانکارا بود.
سانکارا توانایی زیادی در تبلیغات داشت؛ او اقدامات خاصی انجام داد که به محبوبیت و توجه مطبوعات جهان به او و انقلاب بورکینابه منجر شدند:
* او اکثر مرسدس بنزهای دولت را فروخت و رنو ۵ (ارزانترین ماشین آن زمان در بورکینافاسو) را به عنوان ماشین رسمی برای وزرا انتخاب کرد.
خط ۶۸:
* در اوئاگادوگو، سانکارا فروشگاه مخصوص ارتش را به سوپرمارکت عمومی تبدیل کرد (نخستین فروشگاه از نوع خود در کشور)
در ۱۹۸۵ بورکینا فاسو، سرشماری عمومی جمعیت را آغاز کرد. در حین سرشماری، به اشتباه، بعضی قبایل فولا<ref>Fula</ref> در کشور مالی توسط مأموران دولت بورکینابه مورد بازرسی قرار گرفتند. در روز کریسمس ۱۹۸۵، تنش با مالی به جنگی منجر شد که پنج روز به طول کشید و حدود صد نفر کشته شدند (بیشتر قربانیان،
در پانزده اکتبر ۱۹۸۷، سانکارا در کودتایی که توسط همقطار
{{گفتاورد|«در حالی که میتوان انقلابیها را به صورت فردی به قتل رساند، شما نمیتوانید ایدهها را بکشید.»||}}
== مرد فساد ناپذیر ==
سطر ۷۶ ⟵ ۷۹:
سانکارا حاضر نبود از دستگاه [[تهویهٔ هوا]] در دفترش استفاده کند، چرا که چنان چیز لوکسی جز برای عدهای قلیل در بورکینا قابل دسترسی نبود.
== روزشمار یک انقلاب ==
* [[فوریه]] ۱۹۸۴: پرداخت باج و داشتن کارگران مجانی برای سران قبایل ممنوع است.
* چهار اوت ۱۹۸۴: تمام زمینها و منابع معدنی ملی هستند. نام کشور از کولونی ولتای علیا به بورکینا فاسو تغییر مییابد. دو لغت که در دو زبان رایج در کشور، به معنی سرزمین مردمان پاکنهاد است.
* ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۴ روز همبستگی: مردان تشویق میشوند که به بازار بروند و غذا آماده کنند تا خودشان
* [[اکتبر]] ۱۹۸۴: مالیات روستایی کاملاً حذف شد.
* [[نوامبر]] ۱۹۸۴:
* [[۳ دسامبر]] ۱۹۸۴: کارکنان رده بالای دولت و افسران ارتش، یک ماه حقوق و دیگر کارکنان دولت،
* [[۳۱ دسامبر]] ۱۹۸۴: کلیهٔ موارد اجاره بهای زمین برای سال ۱۹۸۵ لغو میشود و یک برنامهٔ فشردهٔ عمومی خانهسازی آغاز میشود.
* یک ژانویه ۱۹۸۵: آغاز بسیج برای کاشت ده میلیون درخت به منظور کاهش پیشروی [[صحرای بزرگ آفریقا]].
* چهار اوت ۱۹۸۵: رژهای متشکل از تنها زنان برای نکوداشت سالگرد انقلاب.
* ده سپتامبر ۱۹۸۵: افزایش
* [[فوریه]] و [[آوریل]] ۱۹۸۵:
* پایان ۱۹۸۶: برنامهای با کمک [[سازمان ملل]]، بیماری کوری رودخانه را تحت کنترل درمیآورد.
* [[۱۵ اکتبر]] ۱۹۸۷: سانکارا در کودتایی به همراه دوازده همراهاش کشته میشود. جنازهاش بدون مراسم به سرعت در قبری بینام دفن میشود که به سرعت به مقبره تبدیل میشود: هزاران نفر از مردم برای چندین روز بر سر آن حاضر میشوند تا احترام خود را نشان دهند. احساسات مردمای رژیم جدید را مجبور میکند که برای سانکارا قبری شایسته بسازد.
== ارزیابی یک روستایی از سانکارا ==
|