قره‌باغ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 5.200.96.202 (بحث) به آخرین تغییری که Jeeputer انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۸ منبع و علامت‌زدن ۰ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
خط ۱۰۲:
}}
[[پرونده:Murov mountain in Azerbaijan-Caucasus3.jpg|بندانگشتی|چپ|320px|مروداغ بلندترین نقطه قره‌باغ]]
'''قره‌باغ''' یا '''قراباغ''' (به {{lang-az|Qarabağ}}) یکی از تقسیمات سیاسی [[ایران]] از دوره [[صفویه]] به این سو بود،<ref name="تقسیمات کشوری">مدخل [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3749 تقسیمات کشوری] در [[دانشنامه جهان اسلام]]</ref> که پس از [[عهدنامه گلستان]] به [[روسیه تزاری]] واگذار شد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/golestan-treaty GOLESTĀN TREATY]</ref> تا ۱۸۴۰ این منطقه همچنان با عنوان ایالت قره‌باغ شناخته می‌شد اما پس از آن به بخش شوشا تغییر نام یافت، در [[اتحاد جماهیر شوروی]] بخش‌هایی از آن به [[جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی]] پیوست، [[استان سیونیک|بخش زنگه‌زور]] به [[جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی]] واگذار شد<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/93186 قره باغ: پیشینه تاریخی و ریشه‌های درگیری: سرزمین‌های آن سوی ارس] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721175124/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/93186 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، بهرام امیراحمدی، اطلاعات سیاسی - اقتصادی، شماره ۷۱ و ۷۲، صفحهٔ ۸۱</ref> و پس از اشغال این منطقه توسط واحدهایی از ارتش شوروی در معیت نیروهای ارمنستان بخش کوهستانی‌اش که قسمتی از ساکنان آن را [[ارامنه]] تشکیل می‌دادند با عنوان [[جمهوری آرتساخ]] اعلام استقلال کرد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/516289 روسیه و قفقاز مسئله قراباغ کوهستانی] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721223923/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/516289 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، اولس اسمولانسکی، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۱۵، صفحهٔ ۱۷۹</ref>
 
== ریشه‌شناسی ==
خط ۱۰۹:
== تاریخچه ==
[[پرونده:Five principalities of karabakh farsi.png|280px|بندانگشتی|راست|محال خمسه ارامنه در قره‌باغ]]
در دوره [[صفویه]] قره‌باغ به مرکزیت [[گنجه]] یکی از [[بیگلربیگی]]‌های ایران بود. مقام بیگلربیگی که در قرن دهم به‌طور موروثی به سران ایلات چادرنشین [[قزلباش]] می‌رسید، در قره‌باغ در اختیار یکی از شاخه‌های [[ایل قاجار]] بود.<ref name="تقسیمات کشوری"/> در این دوره [[محال خمسه ارامنه]] شامل [[دیزاق]]، [[ورنده]]، [[خاچین]]، [[چله‌برد]] و [[طالش (قره‌باغ)|طالش]] و همچنین [[برکشاط]] و خان‌های [[ایل جوانشیر]] و [[اتوزیکی]] تابع این بیگلربیگی بودند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/266682 قراباغ و قلعه شوشی] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721180408/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/266682 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، مجید یکتایی، مجله بررسی‌های تاریخی، شماره ۷۸، صفحهٔ ۲۷۶</ref>
 
در ۱۱۵۶ هجری قمری، ملک یکن ضابط محال خمسه ارامنه از بیگلربیگی‌های گنجه و [[تفلیس]]، به خاطر گرفتن چریک از ارامنه به [[نادرشاه افشار]] شکایت کرد، نادر نیز طی فرمانی مطالبه چریک از محال خمسه ارامنه را منع کرد<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/142010 فرمانی از نادر شاه] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721224108/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/142010 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، جعفر سلطان‌القرایی، مجله یغما، شماره ۱۰۳، صفحهٔ ۵۰۶</ref> بعدتر نیز به گفته [[عباس‌قلی‌آقا باکیاخانوف]] «حکام گنجه و قراباغ نیز به لقب [[جواد قاجار#.D8.AE.D8.A7.D9.86.D8.AF.D8.A7.D9.86 .D8.AC.D9.88.D8.A7.D8.AF .D8.AE.D8.A7.D9.86 .D9.88 .D8.A8.DB.8C.DA.AF.D9.84.D8.B1.D8.A8.DB.8C.DA.AF.DB.8C .DA.AF.D9.86.D8.AC.D9.87|زیاد اوغلی قاجار]] از [[پل خدا آفرین]] تا قریه شولاور گرجستان بالاتر از پل سنق حکمرانی می‌نموده‌اند. چون در شورای کبرای مغان به سلطنت نادر شاه رضا نداده و در طلب استقرار دولت صفویه بودند، نادرشاه نیز بعد از تمکن بر سریر سلطنت ایران به مقام کسر حشمت و اقتدار ایشان برآمده بسیاری از اهالی قراباغ را به خراسان کوچانده ملکان برگشاط و خمسه را از تحت اختیار ایشان به در کرده و به سردار آذربایجان سپرد»<ref>گلستان ارم: تاریخ شیروان و داغستان از آغاز تا جنگهای ایران و روس، عباسقلی آقا باکیخانوف، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳، شابک: ۹۶۴۳۱۱۴۳۲۵، صفحهٔ ۱۹۷</ref> در ۱۱۶۱ هجری شمسی، [[پناهعلی‌خان جوانشیر|پناه‌خان جوانشیر]] مشهور به پناه علی‌بیگ ساروجلوی جوانشیر از [[عادل‌شاه افشار]] لقب خانی گرفت و به حکومت قره‌باغ منصوب شد. وی در زمان [[شاه‌عباس دوم]] از [[ترکستان]] به قره‌باغ آمده‌بود و در زمان نادرشاه [[جارچی‌باشی]] بود اما بعدتر مورد خشم نادر قرار گرفته بود و از ترس وی به کوهستان‌های قره‌باغ گریخته‌بود.<ref name="جوانشیر">مدخل [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=5156 جوانشیر] در [[دانشنامه جهان اسلام]]</ref> رسیدن به این مقام بدون همکاری ارامنه ممکن نمی‌شد، پناه‌خان در این راه با ملک شاه نظربیگ حاکم ورنده متحد شد و وی را به حکومت خاچین گمارد و به همراه وی حکام دنزاق، چله‌برد و طالش را کنار زد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/266682 قراباغ و قلعه شوشی] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721180408/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/266682 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، مجید یکتایی، مجله بررسی‌های تاریخی، شماره ۷۸، صفحهٔ ۲۷۸</ref> همچنین پناه‌خان به درخواست ملک‌شاه نظربیگ قلعه پناه‌آباد را ساخت که بعدها به [[شوشی]] شهرت یافت.<ref name="جوانشیر"/>
[[پرونده:Дадиванк.jpg|280px|بندانگشتی|چپ|صومعه دادیوانک که مقبره خاندان ملیک‌های خاچین در آن واقع است.]]
[[پرونده:Shushi-walls-P1003108.JPG|280px|بندانگشتی|چپ|دیواره‌های قلعه شوشی]]
پس از بی‌نتجیه‌ماندن درگیری پناه‌خان با [[فتحعلی‌خان افشار]]، فتحعلی‌خان که پیشنهاد صلح داده‌بود با نیرنگ [[ابراهیم خلیل جوانشیر|ابراهیم‌خلیل‌خان]] فرزند پناه‌خان را به اسارت به ارومیه برد. پناه‌خان نیز برای نجات پسرش با لشکر [[کریم‌خان زند]] که برای سرکوب فتحعلی‌خان آمده‌بود همراه شد. پس از آن کریم‌خان پناه‌خان را با خود به شیراز برد و ابراهیم‌خلیل‌خان را به حکومت قره‌باغ منصوب کرد.<ref name="جوانشیر"/> تا پیش از برآمدن آقامحمدخان، ابراهیم‌خلیل‌خان نه تنها بر قره‌باغ که بر [[خانات ایروان|ایروان]]، [[نخجوان]] و [[گنجه]] نیز حکم راند.<ref name="EBRĀHĪM ḴALĪL KHAN JAVĀNŠĪR">[http://www.iranicaonline.org/articles/ebrahim-kalil-khan-javansir EBRĀHĪM ḴALĪL KHAN JAVĀNŠĪR]</ref>
[[پرونده:Shushi039.JPG|280px|بندانگشتی|راست|ویرانه‌های [[مسجد جامع گوهریه]] در شوشی ساخته گوهرآغا دختر ابراهیم‌خلیل‌خان، دو کتیبه [[زبان فارسی|فارسی]] در این مسجد موجود است که در آن موقوفه‌های این مسجد و چگونگی استفاده از آنها بیان شده‌است.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/323488 شوشی شهری با هویت ایرانی؛ یادداشت‌های سفر قراباغ] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721193837/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/323488 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، حسین احمدی، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۶۰، صفحهٔ ۲۴۴</ref>]]
[[آقامحمدخان قاجار]] پس از نشستن بر تخت، از ابراهیم‌خلیل‌خان خواست تا از دولت مرکزی اطاعت کند، وی نیز در ۱۲۰۷ پسرعمویش عبدالصمدبیگ را به رسم گروگان به تهران فرستاد و ابراز اطاعت کرد.<ref name="جوانشیر"/> اما در جریان یکی از درگیری‌های آقامحمدخان و زندیان عبدالصمدبیگ فراری ناموفق انجام داد و به همین دلیل نیز به دست شاه قاجار کشته‌شد. این مسئله و اینکه ابراهیم‌خلیل‌خان آقامحمدخان را همانند بسیاری از دیگر رقبایش می‌دید به تیرگی روابط این دو انجامید.<ref name="EBRĀHĪM ḴALĪL KHAN JAVĀNŠĪR"/> در ۱۲۰۹ آقامحمدخان به قصد تسخیر قره‌باغ از ارس گذشت، در محاصره قلعه شوشی [[جوادخان قاجار]] و [[ملیک مجنون چله‌بردی]] و نیروهای ارمنی وی را همراهی می‌کردند. به علت نداشتن توپ‌های قلعه‌کوب، خان قاجار نتوانست قلعه را فتح کند و به پیشنهاد ملیک مجنون به تفلیس لشکرکشی کرد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/455561 چالش‌های قومی در قفقاز] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721223745/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/455561 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، حسین احمدی، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۶۳، صفحهٔ ۱۰۱</ref> با فتح تفلیس و متواری شدن اراکلی‌خان، دیگر خان‌های قفقاز اظهار اطاعت کردند، آقامحمدخان که در پی تسلیم ابراهیم خلیل‌خان بود در نهم ذیحجه ۱۲۱۱ عازم شوشی شد، ابراهیم خلیل‌خان نیز از ترس به [[داغستان]] گریخت، در همان زمان آقامحمدخان در کنار قلعه شوشی به قتل رسید. با شنیدن این خبر ابراهیم‌خلیل‌خان به شوشی بازگشت و قدرتی بیش از پیش یافت.<ref name="جوانشیر"/>
 
ابراهیم‌خلیل‌خان جنازه آقامحمدخان را با احترام در شوشی دفن کرد و منتظر دستور از تهران ماند. با برتخت نشستن [[فتحعلی‌شاه]] خان سیاستی دوگانه را در پیش گرفت. از سویی اطاعت خود از دربار تهران را نشان می‌داد به گونه‌ای که پسرش [[ابولفتح‌خان جوانشیر|ابولفتح‌خان]] را به نزد شاه ایران فرستاد و دخترش آغابگم معروف به [[آغاباجی]] را نیز به عقد او درآورد دوباره به خانی قراباغ رسید،<ref name="EBRĀHĪM ḴALĪL KHAN JAVĀNŠĪR"/> از سوی دیگر استقلال خویش و توافق بر قدرت‌های همجوار را با رابطه حسنه با روسیه حفظ می‌کرد. با ورود ژنرال [[پاول سیسیانوف]] به قفقاز، ابراهیم‌خلیل‌خان رسماً به اطاعت روس‌ها درآمد و قره‌باغ را به روس‌ها واگذار کرد.<ref name="جوانشیر"/> در ۱۲۱۸ سیسیانوف پس از سه روز محاصره گنجه را گشود، در این درگیری جوادخان زیاد اوغلی قاجار، آخرین خان گنجه و ملیک مجنون چله‌بردی کشته‌شدند. ملیک مجنون پیشتر بر اثر فشارهای ابراهیم‌خلیل‌خان، به همراه هزار خانواده ارمنی به گنجه پناه برده‌بود و جوادخان ایشان را در [[محله شامشاری]] اسکان داده‌بود و ملیک را مسئول ارامنه کرده‌بود.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/323488 شوشی شهری با هویت ایرانی؛ یادداشت‌های سفر قراباغ] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150721193837/http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/323488 |date=۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ }}، حسین احمدی، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۶۰، صفحهٔ ۲۴۳</ref> [[عباس میرزا]] ولیعهد ایران پس از آگاهی از پیمان روس‌ها و ابراهیم‌خلیل‌خان برای سرکوب وی از [[آذربایجان]] به قره‌باغ لشکر کشید و توانست در دو نبرد نیروهای خان را که روس‌ها نیز همراهی‌اش می‌کردند شکست دهد. در ۱۲۲۰ خان سیسیانوف را به قلعه شوشی راه‌داد و فرمانده روس اختیار قلعه را به دست گرفت. خان که از این شرایط ناراضی بود به عباس‌میرزا نامه نوشت و شفاعت خود را نزد شاه خواستار شد. اما در ۱۲۲۲ روس‌ها که توسط نوه خان، [[جعفرقلی‌خان جوانشیر|جعفرقلی‌خان]] از ارتباط وی با ایران آگاه شده‌بودند شبانه او و ۳۱ تن از بستگان‌اش از جمله دختر و همسرش را به قتل رساندند.<ref name="جوانشیر"/>
{{multiple image
| width = 140