شاهنامه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۱۳۵:
==== بخش اسطوره‌ای ====
[[پرونده:Jamshid Halved.jpg|بندانگشتی|ضحاک فرمان می‌دهد که جمشید را به دو نیم کنند.]]
[[پیشدادیان]] نخستین دودمان فرمانروا در شاهنامه است. واژهٔ «''پیشداد''» به‌معنی «''نخستین کسی که قانون آورده‌است''» است. [[کیومرث]] که این دودمان فرمانروایی را بنیاد گذاشت، در شاهنامه نخستین فرمانروا و در نوشته‌های [[زبان اوستایی|اوستایی]] نخستین کسی بوده‌است که از فرمان [[اهورامزدا]] پیروی کرده و اهورامزدا همهٔ تباران آریایی را از او آفریده‌است. اما برخی از تاریخ‌نگاران که از نوشته‌های [[زبان پارسی میانه|پهلوی]] بهره برده‌اند، کیومرث را نخستین انسان و هوشنگ را نخستین فرمانروا می‌دانند.<ref>{{پک|صفا|۱۳۶۳|ک=حماسه‌سرایی در ایران|ص=۳۹۶–۴۰۱}}</ref> کیومرث پسری به نام [[سیامک]] داشت که در جنگ با دیوان کشته شد و پس از مرگ کیومرث، [[هوشنگ]] (پسر سیامک) پادشاه [[هفت کشور]] شد و خون پدرش را از دیوان ستاند. او چهل سال فرمانروایی کرد و [[آهن]] و [[آتش]] را کشف کرد و [[جشن سده]] را بنیاد گذاشت و ساختن پوشاک از پوست حیوانات را به مردم آموخت.<ref>{{پک|صفا|۱۳۶۳|ک=حماسه‌سرایی در ایران|ص=۴۱۱–۴۱۲}}</ref> پس از او، [[طهمورث]] بر تخت نشست و در برانداختن [[دیو]]ان رنج بسیار برد و برخی از چهارپایان را رام کرد و آیین‌های نیکو آورد.<ref>{{پک|صفا|۱۳۶۳|ک=حماسه‌سرایی در ایران|ص=۴۱۸}}</ref>
 
پس از طهمورث، فرزندش [[جمشید]] پادشاه شد و به ساختن ابزار رزم و خود و زره و آب کردن آهن پرداخت. او گوهرها را از سنگ‌ها بیرون آورد و بوی‌های خوش پدیدآورد و به مردم کشتی‌رانی و رشتن و بافتن و دوختن جامه را آموخت. مردم در روزگار او به چهار گروه آتشبان‌ها، جنگجویان، کشاورزان و دست‌ورزان دسته‌بندی می‌شدند. او تختی ساخت و در روز هرمزد از ماه [[فروردین]] بر آن تخت نشست و مردم آن روز را [[نوروز]] خواندند. او با این نیکی‌ها و پرستش خدا و درستی سیصد سال فرمانروایی کرد. اما پس از چندی خودبین شد و خود را خدای جهان دانست و [[فر]] کیانی از او دور شد. سرانجام، سپاهی از ایران به سوی اعراب رفت و [[ضحاک]] را به پادشاهی ایران برگزید و او به ایران آمد و از ایرانیان و اعراب سپاهی گردآورد و بر جمشید تاخت و جمشید گریخت و صد سال پنهان شد. اما او روزی در کنار دریای چین پدیدار شد و [[ضحاک]] او را به دو نیم کرد و خواهرانش [[ارنواز]] و [[شهرناز]] را به زنی گرفت.<ref>{{پک|صفا|۱۳۶۳|ک=حماسه‌سرایی در ایران|ص=۴۲۴–۴۲۵}}</ref>