بابیه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
اغلاط تایپی برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۳۹:
== عقیده باب دربارهٔ آیین اسلام ==
یکی از آموزههای اساسی باب تداوم و تکامل ادیان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=|مکان=Ithaca|صفحات=245|زبان=English}}</ref> با پیشرفت انسان در طول تاریخ، تجلی الهی به تدریج در ادیان ظاهر میشود و جلوه ای کاملتر و جامعتر از خود به منصّه ظهور میگذارد.<ref name=":1019">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=243-245|زبان=English}}</ref> هر دینی در زمان خود و به نسبت به گذشته کامل است و در عین حال کمالِ بالقوه اش ظهور دیانتِ بعد است که
=== مفهوم قیامت ===
مفهوم قیامت و معاد از نظر باب نه پایان تاریخ بلکه پایان یک مرحله از تکامل بشر یعنی پایان دوران یک دین و آغاز ظهور دین بعدی است.<ref name=":1023">{{یادکرد کتاب|عنوان=Saiedi, Nader. Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9.|مکان=. Canada|صفحات=254-255|زبان=English}}</ref><ref name=":1024">{{یادکرد کتاب|عنوان=Logos and Civilization: Spirit, History, and Order in the Writings of Baha'u'llah|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=University Press of Maryland|سال=2000|شابک=1-883053-63-3|مکان=|صفحات=68-69|زبان=English}}</ref> پس قیامت مسیحیت با ظهور پیامبر اسلام به وقوع پیوست و قیامت اسلام در سال ۱۲۶۰ هجری قمری با ظهور باب اتفاق افتاد.<ref name=":1023"/> دوزخ و بهشت نیز نه محلی برای شکنجه ابدی برخی مردم یا محلی برای تمتّع جسمی و جنسی برخی دیگر است بلکه معانی روحانی دارد. بهشت شناخت و رضای خدا از طریق ایمان به فرستاده خداوند و عمل به ارزشهای نوین او برای
[[باب]] در این باره میگوید: «مراد از یوم قیامت یوم ظهور شجره حقیقت<ref>ظهور پیامبر الهی.</ref> است و مشاهده نمیشود که احدی از شیعه یوم قیامت را فهمیده باشد. بلکه همه موهوماً امری را توهّم نموده که عند الله حقیقت ندارد؛ و آنچه عند الله و عند عرف اهل حقیقت مقصود از یوم قیامت است اینست که از وقت ظهور شجره حقیقت در هر زمان بهر اسم الی حین غروب آن یوم قیامت است. مثلاً از یوم بعثت عیسی تا یوم عروج آن، قیامت موسی بود که ظهور اللّه در آن زمان ظاهر بود به ظهور آن حقیقت که جزا داد هرکس مؤمن به موسی بود بقول خود و هرکس مؤمن نبود جزا داد بقول خود. زیرا که ما شهد اللّه در آن زمان ما شهد اللّه
== برخی از آثار باب ==
خط ۵۳:
{{یادکرد وب|نام خانوادگی=electricpulp.com|کد زبان=en|وبگاه=www.iranicaonline.org|نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/bayan-declaration-elucidation-term-applied-to-the-writings-of-the-bab-q|عنوان=BAYĀN (2) – Encyclopaedia Iranica|بازبینی=2018-08-04}}</ref>
[[بهاءالله]] از این اثر به عنوان اولین و بزرگترین کتابها یاد میکند و [[شوقی افندی]] آن را قرآن دوران بابی میداند.<ref name="Lawson"/> اما این اثر اولین نوشته باب نیست بلکه اولین نوشته او پس از آغاز دعوتش است.<ref name=":105">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=30|زبان=English}}</ref> به عنوان مثال قبل از آن باب نوشتن تفسیری بر سوره بقره را آغاز کرده بود.<ref name=":105"/> اما این تفسیر از دو بخش تشکیل میشود که بخش اول از آغاز سال ۱۲۶۰ هجری قمری شروع و در انتهای سال به پایان رسیدهاست در حالیکه بخش دوم همگی پس از آغاز دعوتش بودهاست.<ref name=":105"/> دسته دوم بیشتر آثار فلسفی است که در آن به بحثهای مابعدالطبیعه و الهیات تأکید میگردد.<ref name=":106">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=32-35|زبان=English}}</ref> از مهمترین این آثار صحیفه عدلیه، توقیع میرزا سعید (جواب سؤالهای ثلاثه)، تفسیر هاء، فی الغناء، شرح دعاء غیبت، و اثبات نبوت خاصه است.<ref name=":106"/> برخی از تفاسیر باب نیز مانند تفسیر کوثر و والعصر که در این مرحله نوشته شدهاند به این نوع مباحث تأکید میکنند.<ref name=":106"/> آثار دو مرحله اول بیشتر در سه سال اول رسالت باب نوشته شدهاند.<ref name=":107">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=29|زبان=English}}</ref> مرحله سوم آثار باب مرحله تشریع است که در آن تعالیم اجتماعی و احکام بابی به عنوان یک دیانت نوین مورد
{{چندستونه|ستونها=۳}}
خط ۹۸:
== مَن یُظهرُهُ الله، موعود آئین بیان ==
مَن یُظهِرُهُ الله (به معنی: ''کسی که خدا ظاهرش میکند'')، فردی است که بنا به [[کتاب بیان]] فرستاده [[خدا]] است و خداوند بعد از [[سید علی محمد شیرازی]] او را به [[پیامبری]] برخواهد گزید تا راهنمای بشر و
از اساسیترین آموزههای سید علی محمد باب این نکته است که نتیجه و ثمره آیین او باید شناخت و ایمان به «مَن یُظهره الله» باشد.<ref name=":1016">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=344-351|زبان=English}}</ref> باب به کرّات در آثار خود به ظهور «مَن یُظهره الله» اشاره میکند<ref>BÁBISM
By Edward G. Browne.p۳۳۸</ref> و از پیروان خود میخواهد که شناخت و ایمان خود را به تصدیق هیچکس حتی خود باب و هیجده حوّاری اولیه وی (
باب در آثارش از نزدیکی ظهور موعود میگوید و برای زمان ظهور او به سال نه و سال نوزده اشاره میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=۳۴۸–۳۵۷|زبان=English}}</ref> اندکی پس از یک دهه از آغاز دعوت باب در سال ۱۸۴۴، یعنی چند سال پس از اعدام وی در سال ۱۸۵۰، بیش از ۲۵ نفر ادعای من یظهرهاللهی کردند.<ref name="autogenerated3">Smith, Peter (۲۰۰۰). «He whom God shall make Manifest". A concise encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. pp. 180–181. {{ISBN|1-85168-184-1|en}}.</ref> دنیس مکین نام بیست نفر از مدعیان را فهرست کردهاست.<ref name="IranicaDivisions">Denis MacEoin, "Divisions and Authority Claims in Babism (1850-1866)," Studia Iranica 18:1 (1989), p. 94-101</ref> نوزده سال بعد از دعوت باب، بهاءالله در سال ۱۸۶۳ در جمع یارانش و بعدتر در سال ۱۸۶۶ به صورت عمومی تر ادعای من یظهره اللهی کرد و عموم بابیان به وی ایمان آوردند.<ref name="Balyuzi 1973">* {{cite book|title=The Báb: The Herald of the Day of Days|last=Balyuzi|first=Hasan|publisher=George Ronald|year=1973|isbn=978-0-85398-054-4|location=Oxford, UK|pages=|language=English}}</ref><ref name=":1014"/> گروه اندکی که به طرفداری از میرزا یحیی ازل بابی باقی ماندند ازلی نام گرفتند. ازلیان ظهور [[من یظهره الله]] را در فاصله ای خیلی دور پیشبینی میکردند و معتقد بودند ظهور موعود زودتر از دست کم ۲۰۰۰ سال از ظهور باب و قبل از مورد قبول گرفتن دین باب در بسیاری از کشورها رخ نخواهد داد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی|نام خانوادگی=ترابیان فردوسی|نام=محمد|ناشر=صحیفه خرد|سال=1383|شابک=5-5-95414-946|مکان=ایران|صفحه=425|صفحات=505|زبان=پارسی|پیوند نویسنده=محمد ترابیان فردوسی}}</ref><ref name=":1011">Hierarchy, Authority and Eschatology in Early Bábí Thought
by Denis MacEoin
published in In Iran: Studies in Bábí and Bahá'í History vol. 3,p۱۲۹٬۱۳۰</ref> با این وجود ازلیان در پی تبلیغ و جهانگیر کردن آئین بابی بر نیامدند و با تقیه و پنهان کردن هویت دینی خود عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.<ref name=":1018">{{یادکرد کتاب|نشانی=https://books.google.com/books?id=omo3DwAAQBAJ&printsec=frontcover&dq=iran+a+modern+history&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjPoLu1rNHcAhUHjq0KHX4KB28Q6AEILzAB#v=onepage&q=assimilated&f=false|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|مکان=|صفحات=330|زبان=English}}</ref>
▲پروفسور[[ادوارد براون]] مفهوم کلیدی ظهور «مَن یُظهرُه الله» در آئین بابی را چنین خلاصه میکند:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN|نام خانوادگی=Stenstrand'S|نام=August J|نام خانوادگی۲=Browne|نام۲=Edward G|ناشر=Magribine Press|سال=۲۰۰۶|شابک=1-56316-953-3|نام خانوادگی ویراستار=al-Ahari|نام ویراستار=Muhammad Abdullah|پیوند ویراستار=محمدعبدالله الاهری|مکان=Chicago|صفحه=۲۷|صفحات=۲۰۰|زبان=en|فصل=BABISM|پیوند نویسنده=آگوست استنسترندز|پیوند نویسنده۲=ادوارد براون|نویسندگان سایر بخشها=Daltaban Peyrevi}}</ref>
{{نقل قول|او (باب) اعلام کرد که صرفاً دروازه و راهی که به مهدی ختم میشود نیست بلکه او خود امام است و عملاً موعود و حقیقت آغازینی است که بار دیگر برای بشر آشکار شدهاست، آنچه در ظهورات قبلی بطور تاریک بیان شده و به صورت معما درآمده بود حال او آن را بطور باز و آشکار بیان میکند. در عین حال او پایانی را برای ظهورش قائل نیست و رسماً و علناً اعلام میکند که بعد از او فردی بزرگ و مهمتر برای تکمیل آنچه او شروع کرده ظاهر خواهد آمد (کسی که او [[من یظهره الله]] می خواندش). در کتابها و آثار [[باب]] درک این موضوع شگرف است که او نگران دین خود نیست، بلکه نگران درک پیروانش از فردیست که خداوند او را ظاهر میکند. بارها و بارها، تقریباً در هر صفحه از آثارش، باب از مسلمانان استدعا میکند که در ظهور بعدی آنگونه که در این ظهور رفتار کردند، عمل نکنند و به یاد داشته باشند که هیچ ظهوری آخرین ظهور نیست، بلکه فقط میزانی از حقیقت است که وضعیت پیشرفت انسان او را قادر به درک آن کردهاست.||}}
سطر ۱۲۱ ⟵ ۱۲۰:
باب در لوحی که معمولاً به عنوان [[وصیتنامه]] باب از آن یاد میشود، میرزا یحیی به عنوان رهبر بابیان پس از بنیانگذار جنبش تعیین نمود.<ref>{{cite book|url=http://www.h-net.org/~bahai/diglib/books/K-O/N/Succeseur/Succeseur.htm|title=Qui est le succeseur du Bab?|last=Nicolas|first=A.L.M|publisher=Librairie d'Amerique et d'Orient|year=۱۹۳۳|location=Paris|page=۱۵}}</ref><ref name="autogenerated1"/><ref name="MacEoin, Dennis 1989">MacEoin, Dennis (1989). "Azali Babism". Encyclopædia Iranica.</ref> در همین لوح به وی دستور داده شدهاست که از [[من یظهرهالله]] در زمان ظهورش پیروی کند.<ref name="Manuchehri 2004">{{cite journal|last=Manuchehri|first=S.|year=2004|title=The Primal Point’s Will and Testament|url=http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|journal=Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies|volume=Vol. 7|issue=No. 2|access-date=۲۱ فوریه ۲۰۱۲|archive-url=https://web.archive.org/web/20041208211101/http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|archive-date=۸ دسامبر ۲۰۰۴|dead-url=yes}}</ref> رهبری وی جنجالبرانگیز بود. وی کمتر در میان بابیها حاضر میشد. منوچهری ادعا میکند که دلیل در خفا ماندن او بخشی از وصیتنامه سید علی محمد شیرازی است که او را به محافظت از خویش توصیه کردهبود.<ref>{{cite journal|last=Manuchehri|first=S.|year=2004|title=The Primal Point’s Will and Testament|url=http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|journal=Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies|volume=Vol. 7|issue=No. 2|access-date=۲۱ فوریه ۲۰۱۲|archive-url=https://web.archive.org/web/20041208211101/http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|archive-date=۸ دسامبر ۲۰۰۴|dead-url=yes}}</ref> براوان معتقد است رهبری میرزا یحیی در عراق رهبری اسمی بود و در عمل ساماندهی امور را بهاءالله، برادر ناتنی وی انجام میداد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=A Year Amongst the Persians|نام خانوادگی=Browne|نام=Edward|ناشر=|سال=1893|شابک=32044004437067|مکان=London|صفحات=64|زبان=English}}</ref> دنیس مکین بر این نظر است که تعیین میرزا یحیی به عنوان جانشین رسمی باب، تنها برای حفظ بهاءالله از خطر و با پیشنهاد بهاءالله و عبدالکریم قزوینی و موافقت باب بودهاست.<ref name="IranicaDivisions"/> خطری که بهاءالله را تهدید میکرد از جانب امیر کبیر بود.<ref name=":1017">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=349|زبان=English}}</ref> به گفته سعیدی اگر امیر کبیر به نقش کلیدی بهاءالله در جامعه بابی پی میبرد حتماً او را به قتل میرساند.<ref name=":1017"/> این تحلیل اول بار توسط عباس افندی در «مقاله شخصی سیاح» مطرح شد.<ref name="IranicaDivisions"/> شوقی افندی نیز میگوید باب میرزا یحیی را به عنوان «مرجع اسمی» جامعه بابی انتخاب کرده بود و به نقل از «مقاله شخصی سیاح» تحلیلی مشابه تحلیل فوق ارائه میدهد.<ref name="IranicaDivisions"/>
پس از تیرباران [[باب]]، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در [[کتاب بیان]] به دنبال [[مظهر ظهور]] بعدی که در این کتاب به «ظهور [[من یظهره الله]]» اشاره شدهاست، میگشتند.<ref name="Iranicaa"/> [[بهاءالله]] در سال ۱۸۶۳ و بعد از یک دهه تبعید در عراق و در آستانه
== بعضی احکام آیین بیان ==
سطر ۱۳۷ ⟵ ۱۳۶:
* در باب پانزدهم از واحد دهم کتاب بیان بر ''رعایت حال حیوانات و عدم تحمیل وزن زیاد'' بر حیوانات دستور داده شدهاست.
* در باب نهم از واحد یازدهم کتاب بیان ذکر شده که در مجالسی که در آن ابهاج و سروری مهیا نباشد و ''در شأن و مقام فرد نباشد باید دوری نمود.''
* در باب هفتم از واحد نهم ''نهی اکید شدهاست از
* ''زنا حرام'' و شخص زانی از رحمت خدا بی نصیب است.<ref name="ReferenceB"/>
* در باب چهاردهم از واحد پنجم بیان به طهارت، لطافت و نظافت تأکید فراوان شدهاست: و ''هیچ شیئیی در بیان احب نزد خداوند نیست از طهارت و لطافت و نظافت'' - و خداوند در بیان دوست نمیدارد که شاهد شود بر نفسی دون روح و ریحان را و دوست میدارد که کل با منهای طهارت معنوی و صوری در هرحال باشند که نفوس ایشان از ایشان کره نداشته باشد چگونه و دیگری.
سطر ۱۸۹ ⟵ ۱۸۸:
=== تبعید سید علی محمد باب به ماکو ===
پس از مدتی و در ژانویه ۱۸۴۷ به دستور [[محمّد شاه قاجار]] به سمت [[تهران]] حرکت کرد. اما [[صدر اعظم]] او [[حاجی میرزا آغاسی]] از حضور سید علیمحمد باب در تهران نگران شد و با شاه تصمیم گرفتند بدون این که باب وارد تهران شود او را به ماکو، واقع در شمال غربی ایران بفرستند. به همین دلیل سید علی محمد شیرازی بعد از گذراندن مدت زمانی در خارج از شهر [[تهران]] و بدون آنکه بتواند با شاه ملاقات داشته باشد، بنا بر نامهای از طرف شاه به [[تبریز]] تبعید شد و سپس در قلعهٔ [[ماکو]] در منطقهای به همین نام زندانی شد. آن مکان به گمان حاج میرزا آغاسی از این جهت مناسب بود که اکثر مردم آنجا [[سنی]] مذهب و ترکزبان بودند و محصور میان دول روس و عثمانی و بعید از همه جا بود و در نتیجه کسی به سوی باب جذب نمیشد؛ ولی حتی در ماکو هم نتوانستند مانع تماس باب با طرفدارانش شوند و در آنجا نیز نامه هائی به باب میرسید یا طرفدارانش به ملاقات او میآمدند.<ref name="Brown">یکسال در میان
=== محاکمه سید علی محمد باب در تبریز ===
سطر ۲۰۲ ⟵ ۲۰۱:
[[پرونده:محل زندان چهریق.JPG|چپ|بندانگشتی|بازماندههای سنگچینهای [[قلعه چهریق]] (محل زندان [[سید علی محمد باب]]) در سال ۱۳۹۰]]
▲پروفسور [[ادوارد براون]] مینویسد:<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Stenstrand'S| نام =August J | پیوند نویسنده =آگوست استنسترندز | نام خانوادگی۲ = Browne| نام۲ = Edward G| پیوند نویسنده۲ =ادوارد براون | نام ویراستار =Muhammad Abdullah | نام خانوادگی ویراستار = al-Ahari| پیوند ویراستار =محمدعبدالله الاهری | فصل = BABISM| نویسندگان سایر بخشها = Daltaban Peyrevi | عنوان = THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN| سال =۲۰۰۶| ناشر = Magribine Press| مکان =Chicago | زبان = en| شابک =1-56316-953-3| صفحه = ۳۶| صفحات =۲۰۰}}</ref> {{نقل قول|به همین دلیل ''باب'' به زور از [[قلعه چهریق]] به [[تبریز]] برده شد و یک بار دیگر در برابر قضاتی که حکمشان نتیجه قطعی بود مورد بازخواست قرار گرفت. محکمهای که او اکنون به آن تن درداده بود چیزی جز یک سری اهانتها و بیاحترامیهای مکرر نبود. به هر حال شکنجه گران او نگران گرفتن یک نتیجه بودند و آن اینکه رسماً ''باب'' را وادار کنند از تعالیمی که میآموزد صرف نظر کند. اما آنها قادر به انجام آن نشدند.}}
مسیو نیکلا منشی اول سفارت [[فرانسه]] در [[ایران]] مینویسد:<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Nicolas| نام =Al M | پیوند نویسنده =مسیو نیکلا | نام مترجم =ع. م. | نام خانوادگی مترجم = فره وشی| پیوند مترجم =ع. م. فره وشی | فصل = هفتم- باب در ماکو، قتل| عنوان = مذاهب ملل متمدنه - تاریخ -سیدعلی محمد معروف به باب| سال =۱۳۲۲| زبان = پارسی| صفحه = ۴۰۳| صفحات =۵۳۶}}</ref>{{نقل قول|بنابر این معلوم میشود که '''باب''' بسختی در محبس میگذراند و شکایت دارد و نسبتاً مدت آنهم طولانی بودهاست زیرا که برحسب مدارکی که ما شرح دادیم در سال ۱۲۶۴ به [[ماکو]] رفت و اجرای کشتهشدنش در ۲۷ شعبان ۱۲۶۶ واقع شد مطابق با ۸ ژوئیه ۱۸۵۰. ولی قبل از اجرای قتل محبس او را تغییر دادند و از [[ماکو]] به [[قلعه چهریق]] بردند.}}
در صفحه بعد از ۱۳۲کتاب [[نقطةالکاف]] که به همت
{{نقل قول|[[قلعه چهریق]] در نزدیک ارومیه در آذربایجان که میرزا علی محمد باب قبل از کشتهشدنش درآنجا محبوس بوده و به جبل شدید از آن تعبیر میکند}}
در اینجا فقط با نامهای مخفی شده در گردو یا نوشتههایی که به صورت ضدآب دوخته شده بودند و در شیر غوطه ور شده بودند و امثال اینها ارتباط بین ''باب'' و پیروانش ممکن بود. ''باب'' که اکنون محکوم به بیش از سه سال حبس شدید شده بود، عملاً نمیتوانست بهطور مستقیم مسئول گرایش به دفاع مسلحانه احتمالی توسط پیروانش در نظر گرفته شود. با این وجود دولت او را سرچشمه آن تعالیمی میدانست که کل امپراتوری ایران را دچار تشنج کرده بود و تصمیم به مرگ او گرفت. آنان تصور میکردند که با مرگ او کل جنبش باید از هم بپاشد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Stenstrand'S| نام =August J | پیوند نویسنده =آگوست استنسترندز | نام خانوادگی۲ = Browne| نام۲ = Edward G| پیوند نویسنده۲ =ادوارد براون | نام ویراستار =Muhammad Abdullah | نام خانوادگی ویراستار = al-Ahari| پیوند ویراستار =محمدعبدالله الاهری | فصل = BABISM| نویسندگان سایر بخشها = Daltaban Peyrevi | عنوان = THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN| سال =۲۰۰۶| ناشر = Magribine Press| مکان =Chicago | زبان = en| شابک =1-56316-953-3| صفحه = ۲۸| صفحات =۲۰۰}}</ref>
سطر ۲۱۳ ⟵ ۲۱۱:
[[میرزا تقیخان امیرکبیر]] که در زمان [[ناصرالدین شاه]]، صدر اعظم دولت ایران بود و با قتل و آزار بابیان نتوانسته بود از گسترش آئین بابی که به زعم وی موجب اشاعه کفر و وهن بر دستگاه دولت و روحانیت شده بود جلوگیری کند و تبعید باب را در کوههای آذربایجان بینتیجه و اثر میدید،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=A Most Noble Pattern: Collected Essays on the Writings of the Báb|نام خانوادگی=Terry|نام=Peter|ناشر=George Ronald|سال=2012|شابک=0853985561|مکان=Oxford|صفحات=248|زبان=English}}</ref> به شاه پیشنهاد اعدام باب را داد.<ref name="Brown"/>
بدین ترتیب از سوی شاه به [[تبریز]] امر شد که باب را از زندان خارج کنند و او را حسب الظاهر محاکمه کنند و سپس به قتل برسانند. بنا به این دستور ناصرالدین شاه، باب را چند ساعت در کوچه و بازار تبریز گرداندند و نوکرهای حکومت و بعضی از مردم و طبقه روحانیون او را مورد انواع تحقیر قرار دادند و قبل از غروب آفتاب او را به محل اعدام بردند.<ref>یکسال در میان ایرانیان،
باب را به همراه [[محمدعلی زنوزی]] یکی از مریدانش، در فاصله چند قدمی یکدیگر آویزان نمودند. پس از شلیک تفنگها، دود چند لحظه آن دو نفر را از نظرها پنهان نمود. پس از متفرق شدن دود باروت مردم توانستند محل اعدام را مشاهده کنند، ندای حیرت و وحشت از مردم بلند شد، چون باب آنجا نبود؛<ref name="Brown"/> زیرا گلولهها فقط به طنابها خورده بود و سبب بازشدن طناب و نجات باب شدهبود.<ref name="Brown"/> باب را در اتاقی یافتند و دوباره به محل اعدام آوردند و مثل سابق بستند. اما این بار سربازان از امر شلیک سرباز زدند.<ref name="Brown"/> گروهی دیگر را آوردند و فرمان شلیک دادند و این بار باب کشته شد.<ref name="Brown"/>
سطر ۲۸۳ ⟵ ۲۸۱:
بابیان گاه ایمان خود را با فرزندان خود در میان نمیگذاشتند و تنها در زمان رشد عقلی با ایشان موضوع را مطرح میکردند. میرزا مهدی امین (داماد صبح ازل) در شرح حالش نگاشتهاست، زمانی که به سن رشد رسید، دانست که پدرش بابی بودهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دلیل المتحیرین|نام خانوادگی=امین|نام=میرزا مهدی|صفحه=1 تا 28|زبان=فارسی|پیوند نویسنده=میرزا مهدی امین}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جعفری|نام خانوادگی=شریف کاشانی|نام=شیخ محمد مهدی|صفحه=136|زبان=فارسی|پیوند نویسنده=شیخ محمد مهدی شریف کاشانی}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ مکتوم|نام خانوادگی=نبوی رضوی|نام=سید مقداد|ناشر=پردیس دانش|سال=1393|شابک=|مکان=تهران|صفحه=24|صفحات=333|زبان=فارسی|فصل=مقدمه تاریخی|پیوند نویسنده=سید مقداد نبوی رضوی}}</ref>
حاج [[میرزا یحیی دولتآبادی]] که از طرف صبح ازل لقب ''
مدرسههای سادات و ادب را بنیان نهاد. وی در تأسیس مدارس جدید کوشش فراوان نمود و برای آموزش و پرورش در ایران زحمتهای فراوان کشید که تأسیسات مدارس، مدیریت و نوشتن و نشر کتب درسی ابتدائی از آن جمله هستند.
در دوره دوم مجلس از طرف مردم کرمان به مجلس رفت. در دوره پنجم مجدداً نماینده مجلس شد و در همین مجلس یکی از پنج نمایندهای بود که با انقراض قاجاریه و پیدایش سلطنت پهلوی، به دلیل واهمه از ایجاد دیکتاتوری جدید مخالفت کرد. در تمام مدتی که در اروپا زندگی میکرد سرپرستی محصلین ایرانی آن دوران را از جانب وزارت فرهنگ وقت به عهده داشت.<ref>[http://www.newsecularism.com/2012/11/26.Monday/112612.Ali-Khodaei-Three-destructed-graves.htm آن سه قبری که سینهشان را در پارک زرگنده شکافتند، علی خدایی، سکولاریسم نو، ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲]</ref>{{سخ}}
|