۲٬۱۷۰
ویرایش
خنثیسازی ویرایش 27804882 از Ehsanf2018 (بحث) مطلب دست اول برچسب: خنثیسازی |
ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
||
خط ۴:
| تصویر = YazdegerdIIICoinHistoryofIran.jpg
| زیرنویس تصویر = سکهای از یزدگرد سوم
| دوران =
| تاجگذاری =
| تفویض =
خط ۳۲:
| امضاء =
}}
'''یزدگرد سوم''' سی و چهارمین و آخرین [[شاهنشاه ایران و انیران]] از دودمان ساسانی، پسر [[شهریار (پسر خسرو پرویز)|شهریار]] و نوهٔ [[خسرو پرویز]] و همسر محبوبش [[شیرین (شخصیت تاریخی)|شیرین]] بود. در سال ۶۳۲ میلادی چون کسی از خانوادهٔ سلطنتی باقی نمانده بود، او را پیدا کرده و بر تخت نشاندند.<ref>زرین کوب، ۵۳۰</ref> به قولی هنگام بر تخت نشستن
[[حمله مسلمانان به ایران]] در زمان پادشاهی او رخداد که به تسخیر [[تیسفون]] و تقریباً سراسر قلمرو ساسانیان و شکست و آوارگی یزدگرد انجامید. یزدگرد در نتیجهٔ خیانت گروهی از زیردستانش در پیرامون [[مرو]] در [[آسیاب]]ی کشتهشد.
[[پرونده:Moaven Almolk Tekiye (Yazdegerd III).jpg|بندانگشتی|
== آغاز کار ==
خط ۵۴:
یکسال بعد [[رستم فرخزاد]] حاکم [[خراسان]] که در این وقت نایبالسلطنهٔ حقیقی ایران محسوب میگشت، به فرماندهی کل قوای ایران برگزیده شد.<ref name="کریستن سن، ص ۵۲۵">کریستن سن، ص ۵۲۵</ref> او توانست در جنگی بنام [[جنگ پل]] قوای اعراب را شکست دهد.<ref name="پیرنیا، ص ۳۶۱">پیرنیا، ص ۳۶۱</ref>
در سال ۶۳۵ میلادی، [[عمر]] از کارهای [[شام]] فراغت حاصل کرد و توقف قشون زیاد در شامات لازم نبود بنابراین عمر در تهیهٔ جنگ دیگری با [[ایران]] گردید. [[سعد بن ابی وقاص]] به سرکردگی قشون انتخاب شد و با سی هزار سپاه مأمور جنگ با [[ایرانیان]] شد. از طرف دیگر یزدگرد نیز لشکری در تحت ریاست رستم فرخزاد آراست عدهٔ آن را یکصد و بیست هزار نفر نوشتهاند. عمر در همان سال هیأتی مرکب از دوازده نفر عرب به دربار ایران فرستاد. آنان در ورود به [[تیسفون]] ظاهرشان باعث سخریه بود ولی یزدگرد آنها را با احترام پذیرفت، زیرا مقارن این احوال، مسلمین [[دمشق]] را فتح کرده بودند. یزدگرد پرسید «مقصودتان چیست؟» گفتند «باید [[اسلام]] بپذیرید یا [[جزیه]] دهید.» شاه در جواب با نظر حقارت به آنها نگریسته و اشاره به فلاکت آنها کرده، گفت «شما مردمانی هستید که سوسمار میخورید و بچههای خودتان را میکشید. (اشاره به عادت اعراب به زنده بگور کردن دختران)» مسلمین جواب دادند که ما فقیر و گرسنه بودیم ولی خدا خواستهاست غنی و سیر باشیم. حالا که شمشیر را اختیار کردهاید، حکمیت با آن است.<ref name="پیرنیا، ص ۳۶۱"
در سال ۶۳۶ میلادی [[رستم فرخزاد]] در جنگی بنام [[جنگ قادسیه]] در نزدیک [[حیره]]، با [[سعد بن ابی وقاص]] سردار عرب روبرو شد. جنگ چهار روز طول کشید و به شکست ایرانیان خاتمه یافت. رستم که شخصاً حرکات افواج ایران را اداره میکرد، در حالیکه در زیر خیمه نشسته و [[درفش کاویانی]] را در برابر خود نصب نموده بود، کشته شد و درفش کاویانی که نمودار شوکت و قدرت ایران بود، بدست سپاه اعراب افتاد. پس از این فتح بزرگ مسلمانان [[حیره]] را گرفتند و بجانب [[تیسفون]] روی نهادند.<ref name="کریستن سن، ص ۵۲۵"
سعد در ابتدا میخواست قشون ایران را تعقیب کند ولکن عمر به او دستور داد، تابستان را در [[مدائن]] بگذراند، پس از چندی به سعد خبر رسید که یزدگرد در [[حلوان]] قشونی جمع کردهاست و در صدد جنگ است. سعد در چهارمین جنگ بنام [[جنگ جلولاء]] با یزدگرد به نبرد پرداخت و شکست دیگری به سپاه او وارد آورد.<ref name="پیرنیا، ص ۳۶۳"
سرانجام آخرین جنگ بزرگ در سال ۶۴۲ میلادی،<ref>پیرنیا، ص ۳۶۵</ref> بنام [[جنگ نهاوند]] که اعراب آن را فتحالفتوح نامیدهاند، رخ داد و سپاه یزدگرد با همهٔ فزونی شماره و آمادگی جنگی آخرین شکست را از سپاه عرب خورد.<ref name="کریستن سن، ص ۵۳۰">کریستن سن، ص ۵۳۰</ref>
خط ۶۹:
یزدگرد از ری به اصفهان و از آنجا به [[کرمان]] و پس از [[نیشابور]] به [[طوس]] رفت ولی [[کنارنگ]] آنجا که مایل نبود او را پناه بدهد گفت «قلعهٔ [[طوس]] گنجایش موکب شاهی را ندارد.» پس ناچار یزدگرد به [[اصفهان]] و سپس به [[استخر (شهر)|استخر]] رفت. در آنجا او مورد استقبال قرارگرفت و اقدام به ضرب سکه کرد.<ref name="تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۹۷">تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۹۷</ref>
پس از جنگ نهاوند دفاع ایالات ایران به عهدهٔ مرزبانان و دیگر امراء محلی قرار گرفت، و بعضی از این سرداران مثل [[هرمزدان]] در [[خوزستان]] -در ۶۴۲ میلادی<ref name="شاهنشاهی ساسانی، ص ۵۶"
از دیگر سو اعراب به فرماندهی [[عثمان بن ابیالعاص]] و با یاری دو قبیله [[ازد]] و [[عبدالقیس]] از راه [[بحرین]] -که پیشتر به همراه [[عمان]] به تسخیر عرب درآمده بود- از [[خلیج فارس]] گذشتند و به جنوب پارس رسیدند و پس از گشودن [[توج]] آنجا را مرکز لشکرکشیهایشان به دیگر بخشهای پارس نمودند.<ref>البدء و التاریخ، ۸۵۸</ref><ref>[[بلاذری]] برادر عثمان، حکم بن ابیالعاص را فرمانده این حمله خواندهاست.</ref> [[استخر (شهر)|استخر]] هم پس از جنگ خونینی در ۲۸ یا ۲۹ هجری قمری<ref>فتوحالبلدان، ۴۴۳</ref> و در طی قرارداد صلحی به [[ابوموسی اشعری]] -سردار سپاه اسلام-تسلیمشد و همهٔ ایالت فارس که گاهواره خاندان ساسانی بود، نیز بدست مسلمانان افتاد.<ref name="کریستن سن، ص ۵۳۰"
در ۲۹ هجری قمری<ref>لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ ''واجرود''</ref> نبرد کوچکی در [[واجرود]] میان عربها و ایرانیان رخداد. فرمانده سپاه ایران یک دیلمی به نام ''موتا'' بود و در این نبرد اسفندیار برادر [[رستم فرخزاد]] و فرخان زیبندی مرزبان [[ری]] بدو یاری میرساندند. سرانجام این رخداد نیز شکست ایرانیان بود.<ref>تاریخ چهارهزار ساله ارتش ایران، ۱۹۲</ref> دو سال پس از این رخداد شهرهای [[همدان]]، [[زنجان]]، [[قزوین]]، [[قومس]]، [[قم]]، [[کاشان]] و [[ری]] مسخر لشکر عرب شد؛ در این زمان یزدگرد در [[استخر (شهر)|استخر]] به سر میبرد و میکوشید نیروی برای جنگ با اعراب گردآورد.<ref>تاریخ چهار هزار ساله ارتش ایران، ۱۹۲</ref>
خط ۷۹:
با نزدیک شدن اردوی اعراب به استخر یزدگرد با وجود دعوت مرزبان [[تبرستان]] ترجیح داد تا از راه [[دارابگرد]] به [[کرمان]] و سپس [[سیستان]] رود. از آنجا همراهی [[نیشابور]] و توس شد. با تسخیر [[خراسان]] در ۳۱ هجری قمری یزدگرد به [[مرو]] رفت. در جریان فتح نیشابور گروهی از [[اسواران (سواره نظام)|اسواران]] هم در سپاه عرب حضور داشتند و به پاس این همکاری از پرداخت باج و خراج معاف گردیدند.<ref>عصر زرین فرهنگ ایرن، ۸۲</ref>
در مرو از سوی مرزبان مرو [[ماهوی سوری]]- که به احتمال از [[خاندان سورن]] بود- نخست مورد استقبال قرار گرفت ولی در آینده به ظاهر به دلیل خیانتی که ماهوی در مال یزدگرد کرده بود میان آنان کدورتی رخداد.<ref name="تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۹۷"
با مرگ یزدگرد سوم در سال ۶۵۲ میلادی، سلسلهٔ ساسانی پس از ۴۲۶ سال، در ایران منقرض گردید. ماهوی سوری نیز در زمان [[خلفای راشدین|خلافت]] [[علی بن ابیطالب]] به [[کوفه]] فراخواندهشد و از جانب او مأمور گردآوری خراج [[خراسان]] گردید.<ref>تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ۱۹۸</ref> این گزینش در میان خراسانیان سبب شورشی دامنهدار گردید که تا پایان خلافت علی برپای بود.<ref>فتوحالبلدان، صص ۵۶۸–۵۶۹</ref>
خط ۹۲:
== فرزندان ==
[[مسعودی]] فرزندان او را چنین میشمارد، دو پسر به نامهای [[بهرام هفتم|بهرام (وهرام)]] و [[پیروز سوم]]، و سه دختر ادرگ و [[شهربانو]] و مردآوند. پیروز به چین رفت و کوشش کرد که به یاری لشکر چین تاج و تخت نیاکان را به دست آورد ولی کاری از پیش نبرد و در سال ۶۷۲ میلادی درگذشت. فرزندان [https://parshistory.com/یزدگرد-سوم-آخرین-پادشاه-ایران/ یزدگرد سوم] تا
results
بنابر برخی روایات شیعه، [[شهربانو]] به عقد [[حسین بن علی]]، نوهٔ پیامبر اسلام درآمد و مادر [[سجاد|امام چهارم شیعیان]] است.<ref name="ReferenceA">کریستین سن. ایران در زمان ساسانیان، ص ۵۳۱</ref><ref name="Madelung"/><ref>Muh’sin al-Ameen al-A’mili, A’yan as-Sheea’h, Damascus, 1935, IV, 189.</ref><ref name="Donaldson">{{cite book|last=Donaldson|first=Dwight M.|title=The Shi'ite Religion: A History of Islam in Persia and Irak|year=1933|pp=101–111|publisher=BURLEIGH PRESS}}</ref><ref>فرهنگ شیعه، محمد خطیبی، صفحهٔ ۱۰۴</ref>
▲<br /></ref>
▲بنابر برخی روایات شیعه، [[شهربانو]] به عقد [[حسین بن علی]]، نوهٔ پیامبر اسلام درآمد و مادر [[سجاد|امام چهارم شیعیان]] است.<ref name="ReferenceA">کریستین سن. ایران در زمان ساسانیان، ص ۵۳۱</ref><ref name="Madelung"/><ref>Muh’sin al-Ameen al-A’mili, A’yan as-Sheea’h, Damascus, 1935, IV, 189.</ref><ref name="Donaldson">{{cite book|last=Donaldson|first=Dwight M.|title=The Shi'ite Religion: A History of Islam in Persia and Irak|year=1933|pp=101–111|publisher=BURLEIGH PRESS}}</ref><ref>فرهنگ شیعه، محمد خطیبی، صفحهٔ ۱۰۴</ref> <ref group="یادداشت">برای مادر زین العابدین نامهای دیگری چون شاه زنان و غزاله هم ذکر کردهاند.</ref><ref name="Madelung">{{cite web|last1=Madelung|first1=Wilferd|authorlink=Wilferd Madelung|title=ʿALĪ B. ḤOSAYN B. ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB|url=http://www.iranicaonline.org/articles/ali-b-hosayn-b-ali|website=ENCYCLOPÆDIA IRANICA|accessdate=August 1, 2011}}</ref>
شیعیان به این ترتیب فرزندان و نوادگان امام حسین را وارث [[خورنه]] یا فره ایزدی شاهنشاهان ایران باستان محسوب داشتند.<ref name="ReferenceA"/>
به نوشته دهخدا پژوهشها نشان دادهاست که این داستان واقعی نیست و یزدگرد را دختری بنام شهربانو نبودهاست. داستان شهربانو در واقع از ربیع الابرار زمخشری و [[قابوس نامه]] اخذ شدهاست.<ref>قابوسنامه باب ۲۷ ص ۱۴۴</ref> همچنین بنوشته امیر معزی در دانشنامهٔ [[ایرانیکا]]، هیچیک از تاریخنگاران باستان که به موضوع حمله اعراب به [[ایران]] و سرنوشت خانواده [[ساسانیان]] پرداختهاند، به ارتباط میان یکی از دختران یزدگرد سوم و حسین بن علی اشاره نکردهاند. ضمن اینکه [[ابن سعد]] و [[ابن قتیبه]] مورخ ایرانی قرن سوم هجری مادر علی بن حسین را بردهای از اهالی [[ناحیه سند]] معرفی کردهاند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/ot_grp7/ot_shahrbanu_20050131.html shahrbanu, Iranica, by Mohammad Ali Amir-Moezzi]{{پیوند مرده|date=سپتامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot
[[مرتضی مطهری]] و [[سید جعفر شهیدی]] در صحت داستان ازدواج حسین پسر علی با شهربانو تردید
== ساسانیان پس از یزدگرد ==
سطر ۱۱۹ ⟵ ۱۱۸:
== یادداشتها ==
<references group="یادداشت"
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
== جستارهای وابسته ==
* [[قلعه زیبد]]
* [[مرگ یزدگرد سوم]]
* [[مرگ یزدگرد]]
* [[مرگ یزدگرد (فیلم)]]
== منابع ==
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=ابن فندق|نام=علی بن زید بیهقی|پیوند نویسنده=ابن فندق|کتاب=تاریخ بیهق|سال=۱۳۶۱|ناشر=فروغی}}
سطر ۱۳۴ ⟵ ۱۳۵:
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= پیرنیا |نام= حسن |پیوند نویسنده= حسن پیرنیا |کتاب= تاریخ باستانی ایران |مکان= تهران |ناشر= انتشارات دنیای کتاب |سال= ۱۳۶۲}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= ثعالبی نیشابوری|نام= ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل |پیوند نویسنده= ثعالبی |کتاب= تاریخ ثعالبی |مکان= تهران |ناشر= نشر نقره|سال= ۱۳۶۸}}
* [[تورج دریایی|دریایی، تورج]]، ''شاهنشاهی ساسانی''، برگردان مرتضی ثاقبفر، نشر ققنوس. {{شابک|
* راوندی، مرتضی. تاریخ اجتماعی ایران. جلد دوم. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۲۵۳۶
* زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ ایران بعد از اسلام. انتشارات امیر کبیر، چاپ یازدهم، ۱۳۸۶
سطر ۱۴۹ ⟵ ۱۵۰:
{{ویکیگفتاورد}}
* [http://tarnama.org/library/yazd%20gerd%20sevom.zip دریافت کتاب «یزدگرد سوم شهریار ساسانی» به صورت فایل متنی]
* [http://szf.se/farsi/index.php?option=com_content&task=view&id=417&Itemid=1 انجمن زرتشتیان استکهلم، فرجام پوران یزدگرد]{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot
* [http://www.iranicaonline.org/articles/sahrbanu دانشنامه ایرانیکا - مدخل شهربانو]
سطر ۱۵۵ ⟵ ۱۵۶:
{{S-hou|[[شاهنشاهی ساسانی|ایرانشهر]]||||}}
{{s-bef|before=[[پوراندخت]]}}
{{s-ttl|title=[[شاهنشاه ایران و انیران]]|years=
{{s-aft|after=[[سقوط شاهنشاهی ساسانی]]}}
{{s-end}}
|