براهام: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:افزودن الگو ناوباکس {{دیگر شخصیت‌های شاهنامه}}+
جز براهام
خط ۱:
'''براهام''' در [[شاهنامه]] نام مردی [[یهودی]] است، که با وجود توانگری و ثروتش بسیار فرومایه و نان کور (خسیس و لئیم) بود. بر اساس روایت شاهنامه، روزی [[بهرام گور]] به بهانه اینکه سواری است که از همراهی شاه بازمانده‌، به خانه براهام رفت و مهمان او شد. براهام که خود را مردی فقیر و تهیدست نشان می‌داد از بهرام قول گرفت بابت پذیرایی، از او چیزی نخواهد یا چیزی طلب نکند:
{{شعر}}
 
{{ب|به پیمان که چیزی نخواهی ز من|ندارم به مرگ آب‌چین و کفن}}
بر اساس روایت شاهنامه، [[بهرام گور]] به عنوان سواری که از همراهی اردوی شاه بازمانده‌است، به خانهٔ او رفت و مهمان او شد. براهام خود را مردی فقیر و تُهیدست خواند و از بهرام گور عهد و پیمان خواست که هیچ چیزی از او نخواهد و چیزی طلب نکند.
{{پایان شعر}}
 
علاوه بر این '''براهام''' بی آنکه بداند که بهرام شاه ایران است، از وی قول گرفت که پگاهان (صبح روز بعد) و به هنگام بازگشت و ترک خانهٔ او، سرگین اسبش را بروبد و جارو کند و بعلاوه اگر زیانی وارد آورد، تاوان آن را بپردازد.
 
==نتیجه کردار براهام==
شاه به ناچار آن شب را بر [[نمد]] ِ[[زین]] ِاسب خود خفت، امّا چون به بارگاه خویش بازگشت، '''براهام''' را فراخواند و اموال و دارایی‌های او را ستاند و [[مصادره]] کرد و این اموال و دارایی‌ها را به [[لنبک]] که فقیری جوانمرد و گشاده‌دست بود، و همین‌طور به تُهیدستان و مستمندان دیگر بذل و بخشش نمود.
براهام بی آنکه بداند که چه کسی مهمان اوست، از بهرام قول گرفت که صبح روز بعد و به هنگام خروج از خانه، سرگین اسبش را نیز بروبد بعلاوه اگر خسارتی وارد آورد، تاوان آن را بپردازد. شاه به ناچار آن شب را بر روی نمد زین اسب خود خوابید، و وقتی به چون به دربار خویش بازگشت، براهام را احضار کرد و اموال و دارایی‌های او را مصادره کرد و آن را به [[لنبک]] که فقیری جوانمرد و گشاده‌دست بود، و همین‌طور به تهیدستان و مستمندان دیگر بذل و بخشش نمود، بخشید. [[فردوسی]] در شاهنامه اینگونه به توصیف ابراهام پرداخته‌است:
 
[[فردوسی]] در شاهنامه اینگونه به توصیف ابراهام پرداخته‌است:
{{شعر}}
{{ب|'''براهام''' مردیست پُر [[سیم]] و [[زر]] |[[جهود]]ی فریبنده و بد گُهر<ref>پارسی نگاشتهٔ شاهنامهٔ فردوسی، صفحه: ۶۳۵</ref>}}
{{پایان شعر}}
.....
{{شعر}}
{{ب|ز پیش سواران چو ره برگِرَفت|سوی خان بی‌بر، '''براهام''' تفت}}
{{ب|بزد در، بگفتا که بی شهریار|بماندم چو او باز ماند از شکار}}
{{پایان شعر}}
 
== جستارهای وابسته ==
* [[شاهنامه]]
 
== پانویس ==
خط ۱۹:
 
== منابع ==
* ش‍اه‍ن‍ام‍ه [[فردوسی|ح‍ک‍ی‍م اب‍وال‍ق‍اس‍م ف‍ردوس‍ی‌]] ب‍راس‍اس ن‍س‍خ‍ه م‍ع‍ت‍ب‍ر م‍س‍ک‍و و م‍ق‍اب‍ل‍ه ب‍ا ن‍س‍خ‍ه ژول م‍ول / م‍ق‍دم‍ه [[حسین الهی قمشه‌ای|ح‍س‍ی‍ن م‍ح‍ی‌ال‍دی‍ن‌ال‍ه‍ی‌ق‍م‍ش‍ه‌ای‌]] ؛ ت‍ص‍ح‍ی‍ح ، ف‍ره‍ن‍گ ل‍غ‍ات و م‍ق‍اب‍ل‍ه ن‍اه‍ی‍د ف‍رش‍ادم‍ه‍ر. ت‍ه‍ران: ن‍ش‍ر م‍ح‍م‍د(ص)، نوبت چاپ سوم زمستان ۱۳۷۹. {{شابک|۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵}}
* شاهنامهٔ فردوسی
* پارسی نگاشتهٔ شاهنامه، نگارش: فرانک دوانلو، انتشارات آهنگ قلم، چاپ سوم، ۱۳۸۷ (با اندکی تغییر)
 
== پیوند به بیرون ==
{{دیگر شخصیت‌های شاهنامه}}
* [http://www.kotiposti.net/msaleha/nai_5/sh3/sh3_p_11.html داستان بهرام گور و براهیم و لنبک به نثر در ماهنامهٔ نی]
 
 
{{دیگر شخصیت‌های شاهنامه}}
[[رده:شخصیت‌های شاهنامه]]
[[رده:داستان‌های شاهنامه]]