جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
←استبداد صغیر: انتقال عکس |
||
خط ۱۴۰:
در آذر ۱۲۸۶، [[شیخ فضلالله نوری]] از مردم دعوت کرد تا برای دفاع از اسلام در برابر «مشروطهطلبان کافر» در [[میدان امام خمینی (تهران)|میدان توپخانه]] تجمع کنند. جمعیت زیادی در این اجتماع شرکت کردند که به گزارش آبراهامیان، عمدهٴ آنان را طلاب و روحانیون، درباریان و مستخدمان، دهقانان اراضی سلطنتی [[ورامین]]، کارگران سادهٴ بازار تهران و شاغلان رده پایین قصر سلطنتی تشکیل میدادند. شیخ فضلالله در این گردهمایی سخنرانی کرد و «[[برابری اجتماعی|برابری]]» را یک بدعت خارجی خواند. اجتماعکنندگان برای حمله به مجلس آماده میشدند، اما در مقابل، جامعهٴ اصناف برای دفاع از مشروطه، اعلام اعتصاب عمومی کرد و به گفتهٴ آبراهامیان، بیش از ۱۰۰ هزار نفر برای دفاع از مجلس داوطلب شدند. در نهایت محمدعلی شاه عقبنشینی کرد و با سوگند دوباره به قانون اساسی مشروطه، از طرفداران خود خواست که پراکنده شوند.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۱۲۰–۱۲۱}}</ref>
[[پرونده:Prisoners in Bagh-e Shah 1908.jpg|220px|بندانگشتی|چپ|اسرای کودتای محمد علی شاه در باغشاه]]
محمدعلی شاه، بار دیگر در خرداد ۱۲۸۷، پس از تقویت قوای نظامی، دست به کار شد و به [[قوای قزاق|بریگاد قزاق]] به فرماندهی [[ولادیمیر لیاخوف|لیاخوف]] ماموریت داد مقاومت مجلس را در هم بشکند. این بار، [[بهتوپبستن مجلس|مجلس به توپ بسته شد]] و مشروطهخواهان پس از متحمل شدن تلفات زیادی شکست خوردند. دولت انگلستان شمار کشتهها را ۲۵۰ نفر برآورد کردهاست. جمعیتی انبوه، مجلس شورای ملی، دفاتر احزاب مشروطهخواه و منزل سران مشروطه را غارت کردند. در این واقعه، [[پرولتاریا|طبقه فرودست]] که زیر نفوذ شیخ فضلالله نوری بودند، از شاه طرفداری میکردند. اما [[طبقه متوسط|طبقهٴ متوسط]] از مشروطه حمایت میکرد. در پی پیروزی کودتا، شاه مجلس شورای ملی را منحل و در تهران حکومت نظامی اعلام کرد. لیاخوف فرماندار نظامی تهران شد و ۳۹ نفر از مشروطهخواهان به اسارت درآمدند؛ از جمله [[ملکالمتکلمین]] و [[جهانگیرخان صور اسرافیل|جهانگیرخان صوراصرافیل]] که [[دار زدن|به دار آویخته شدند]]، بهبهانی و طباطبایی که [[حبس خانگی]] شدند و یحیی اسکندری که در اثر [[شکنجه]] کشته شد.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۱۲۱-۱۲۲}}</ref>
|