پارسی سره: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
نجات ۴ منبع و علامتزدن ۰ بهعنوان مرده.) #IABot (v2.0 |
نجات ۲ منبع و علامتزدن ۰ بهعنوان مرده.) #IABot (v2.0 |
||
خط ۳۴:
مخالفان خالصسازی زبان معتقدند که هیچ زبانی - جز زبانهای ابتدایی- خالص نیست. زبان فارسی و دیگر زبانهای فرهنگی و علمی، هیچگاه خالص نبودهاند که اکنون عدهای سعی کنند بشکل تحمیلی و با کلمات خودساخته که در تاریخ زبان وجود نداشته، آن را خالص کنند. هیچ پروژه مخربی بهتر از خالصگردانی منجر به نابودی یک هویت نخواهد شد. به عبارت دیگر، تلاش برای خالص کردن زبان (که عملاً ممکن نیست، منجر به نابودی زبان میشود و نه واژگان دخیل در آن.
* [[داریوش آشوری]] میگوید:
{{نقل قول|این نکته درست است که زبان سره، یعنی زبانی که هیچ آمیختگی با واژههای زبان دیگر نداشته باشد، زبانی است تنگ میدان و چه بسا جز زبانهای قبیلههای فروبسته در جنگلهای آمازون یا آفریقا نتوانیم چنین زبانی را در تمام پهنهٔ متمدن و تاریخدار جهان بیابیم. فارسی و عربی چه به عنوان دو زبان همسایه چه به عنوان دو زبان در قلمرو یک فرهنگ دینی میبایست با یکدیگر رابطه و داد و ستد داشته باشند، چنانچه داشتهاند، و میبایست بسیاری از واژهها را از یکدیگر بگیرند، چنانچه گرفتهاند. اما، همچنانکه همهٔ آشنایان میدانند، این جریان در مورد زبان عربی به غنای آن زبان یاری کرده و در مورد زبان فارسی روند دیگری در کار بوده که به ریشهٔ زبان فارسی آسیب رسانده و آن را سترون و دست و پا بسته و نازا کردهاست. اگر بپذیریم که زبان انبوهی از تکواژهها نیست بلکه جملهها و ساختمان نحوی زبان است که یکایک واژهها را معنادار میکند، در مییابیم که مسئله، مسئلهٔ ریشهٔ یکایک واژهها و اینکه از کجا آمدهاند نیست. بسیاری از کسانی که در زمینهٔ بهکرد و بازسازی زبان فارسی در این چند دهه گام زدهاند، دچار یک خطای بنیادی شدهاند و آن اینکه یکباره و یکسره با هر واژهٔ «بیگانه» به دشمنی برخاستهاند و چه بسا دست و پایی نیز زدهاند که برای یکایک آنها چارهای بیندیشند. بیگمان ریشهٔ واژهها مهم است اما نه چندان که از همهٔ واژههای «بیگانه» چشم پوشیم، زیرا به بسیاری از آنها نیاز واقعی داریم. ملاک فارسی بودن یا نبودن واژهها نیز آنست که گردش آنها در دستگاه صرفی زبان چگونهاست و چگونه جذب شدهاند. برای مثال، واژهای مانند «خبر» مهم نیست که از ریشهٔ عربی است، در حالی که با این واژه کوتاه دو سیلابی میتوانیم ترکیبهای گوناگون بسازیم، مانند: خبردار، خبرگیر، خبرچین، خبرگزار، خبرگزاری، خبرساز، خبرسازی، خبردهی، خبررسانی، خوشخبر، بدخبر، بیخبر، باخبر و… ولی اِخبار (از باب اِفعال) و استخبار و مخابره و مخبر و هر واژهٔ دیگری ازین دست فارسی نیست، زیرا پیروی خود را از زبان اصلی از دست نداده و با هویت دستوری زبان اصلی وارد شدهاست. آری، مشکل اساسی، همچنانکه امروزه بسیاری از اهل نظر و صاحبان قلم متوجه شدهاند آنست که زبان فارسی زبانی است از نظر دستگاه صرفی پیرو دو دستور زبان جداگانه [عربی و پارسی] که به علت ساختمان ناهمگونشان با هم جوش خوردنی نیستند و، در واقع، برای آموختن زبان نوشتاری فارسی باید دو زبان را آموخت.<ref>
با این حال برخی نیز به کل با هرگونه سرهگرایی و تغییر در زبان مخالفند. از جمله پرویز ناتل خانلری و بخصوص علامه علیاکبر دهخدا:
خط ۷۴:
== پیوند به بیرون ==
* [https://web.archive.org/web/20120120162014/http://www.aariaboom.com/index.php?option=com_content&task=view&id=2354&ac=0&Itemid=246 دردشناسی زبان فارسی]
* [http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120310_l44_kasravi_persian_language.shtml کوششهای کسروی در پیراستن زبان فارسی]
* [https://web.archive.org/web/20150503201216/http://www.farsisare.com/ انجمن نیمه دانش آموزی فارسی سره]
|