کیمیرا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳:
بلروفون نامه ای را از طرف [[پرویتوس]] برای پدر زن او یعنی لوباتس که شاه لوکیا بود برد و در آن نامه پرویتوس خواست تا آورنده نامه را بکشد در نخستین منابع مکتوب ادبیات یونان آمده که بلروفون نامه را برد لوباتس هم چون از کشتن مهمان اکراه داشت تصمیم گرفت که بگذارد تقدیر کار خودش را بکند و [[بلروفون]] را به جنگ با خیمایرا هیولای آتشین دم فرستاد.<ref>{{پک|گریمال|۱۳۹۳|ک=فرهنگ اساطیر یونان و رم|ص=۱۸۶}}</ref>
میگویند در آن زمان خیمایرا در لوکیا و در روایتی دیگر در سرزمین سذزمن تاخت و تاز میکرد. بلروفون هنگامی که شیمر سرگرم غارت لوکیا بود، سوار بر اسب بالدار [[پگاسوس]]{{به انگلیسی|Pegasus}}، حیوان عفریتآسا که افسار زرین بر گردن داشت و آن را آتنه ایزد بانو به بلروفون داده بود و خد بلروفون آن را اهلی کرده بود بر شیمر تاخت و پیکان سربی تیر خود را به دهانش انداخت و سرب در دهانش از دم آتشین ذوب شد و درونش را به آتش کشید.<ref>{{پک|پین سنت|۱۳۷۸|ک= شناخت اساطیر یونان|ص=۱۰۵}}</ref>
== فرزندان شیمر ==
احتمالاً سگ دو کله گروئون، یکی از فرزندان اخیدنه یا خیمایرا بودهاست.<ref>{{پک|دیکسون کندی|۱۳۸۴|ک= دانشنامه اساطیر یونان و روم|ص=۱۴۴}}</ref>
این غول احتمالاً در جزیره مرموز اروتیا{{به انگلیسی|ervithia}}، آنسوی تنگه جبل الطارق، در اقیانوس اطلس زندگی میکرد. در این جزیره گروئون دارای گله گاوی باشکوه به رنگ قرمز بود. روایت شدهاست که هراکلس فرستاده شده بود تا گله گروئون را که اورتروس و ائوروتیون{{به انگلیسی|eurytoin}}از آن نگهبانی میکردند، بدزدد و گروئون را نیز بکشد که دهمین شکار هراکلس بوه است.<ref>{{پک|دیکسون کندی|۱۳۸۴|ک= دانشنامه اساطیر یونان و روم|ص=۱۴۴}}</ref> <ref>{{پک|گرین|1392|ک=اساطیر یونان|ص=137}}</ref>
== پانویس ==
|