ابن مقفع: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار
←‏منبع‌شناسی: اصلاح جزئی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۳۴:
 
== منبع‌شناسی ==
در کتاب‌های کهن، زندگی‌نامه‌ای که در خور این شخصیت مشهور باشد، نیامده‌است و نیز تا چندی دو اثر عمده که در واقع تنها منابع مفید دربارهٔ اوست و با اندکی تفصیل به شرح گوشه‌هایی از زندگی اجتماعی و کشمکش‌های سیاسی او پرداخته‌اند، در دسترس نخستین محققان نبود. این دو اثر، عبارتند از ''[[انساب الاشراف]]'' اثر [[احمدبن یحیی بلاذری|بلاذریبُلاذَری]] و ''[[الوزراء و الکتاب]]'' اثر [[ابن عبدوس جهشیاری|جهشیاری]].<ref>{{پک|آذرنوش|زریاب خویی|۱۳۷۰|ک=ابن مقفع}}</ref> گزارش [[ابن اعثم]] با آنکه بر جهشیاری مقدم است، به سودمندی این دو منبع نیست. با اینهمه بخش اعظم روایات این دو کتاب، با انشایی متفاوت و اندکی اختلاف در [[وفیات الأعیان|''وفیات الاعیان'']] اثر [[ابن خلکان]] گرد آمده‌است و مؤلفان متأخرتر که تقریباً همیشه از او استفاده کرده‌اند، البته در این بخش از روایات از جادهٔ صواب به دور نیافتاده‌اند، اما در بیان جزئیات و ربط حوادث به یکدیگر دچار سرگردانی شده‌اند. نمونهٔ بارز این نقص را در کار گابریلی می‌توان دید.<ref>{{پک|Gabrieli|1931-32|ک=Ibn al-Muqaffaʿ|زبان=en}}</ref> وی که در ۱۹۳۱–۱۹۳۲ میلادی به تألیف مقالهٔ خود دست زد، در درجهٔ اول، از ''وفیات'' ابن خلکان استفاده‌کرد. سپس توده‌ای از روایات دست دوم که غالباً مشکوک و مورد بحث‌اند را به کار گرفت. پس از آن از آثار کسان دیگری چون [[ابن ندیم]]، [[ابن جوزی]]، [[صلاح‌الدین صفدی|صفدی]]، [[ابوالفرج اصفهانی]]، و [[ابن قتیبه دینوری|ابن قتیبه]] بهره جست. در ۱۹۵۴ میلادی [[دومینیک سورده]]<ref>{{پک|Sourdel|1954|ک=Ibn al-Muqaffaʿ|ص=|زبان=en}}</ref> که دو منبع اساسی مذکور را یافته‌بود، به تکمیل مقالهٔ گابریلی پرداخت و نظر به توجهی که وی به مسائل تاریخی دارد، توانست از این دو منبع و برخی قراین تاریخی شرح حال نسبتاً روشنی از ابن مقفع به دست دهد.<ref>{{پک|آذرنوش|زریاب خویی|۱۳۷۰|ک=ابن مقفع}}</ref>
 
این نقص، البته در کتاب‌های شرقی نیز آشکار است. از جمله، در مقالهٔ مفصل [[عباس اقبال آشتیانی]]<ref>{{پک|اقبال آشتیانی|۱۹۲۶|ک=ابن مقفع}}</ref> جای آن دو منبع خالی است. در شرق، پژوهش دربارهٔ ابن مقفع در حقیقت با همین اثر که در ''[[کاوه (مجله)|مجلهٔ کاوه]]'' منتشر گردید، آغاز شد. اقبال علاوه بر منابع معمول عربی، خاصه ''وفیات'' ابن خلکان، از آثار فارسی کهن، چون ''[[تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار)|تاریخ طبرستان]]'' اثر [[ابن اسفندیار]] نیز استفاده‌کرد، اما او دو منبع اصلی (بلاذری و جهشیاری) و چندین اثر دیگر را که بعدها منتشر شد، ندیده‌بود. از این رو، به‌رغم شیوهٔ نیکو در کار تحقیق و بهره‌گیری از پژوهش‌های خاورشناسان، کار او چنان‌که [[مجتبی مینوی|مینوی]] اشاره می‌کند، از نقص خالی نماند. کتاب ''ابن المقفع'' [[خلیل مردم بک]] که ۴ سال بعد یعنی در ۱۹۳۰ میلادی چاپ شد،<ref>{{پک|مردم بک|۱۹۳۰|ک=ابن المقفع}}</ref> چیز عمده‌ای بر اطلاعات گذشته نیفزود. در ''ابن المقفع'' [[محمد سلیم الجندی]] (۱۹۳۶ م) اطلاعات جدید اندک است، اما تحلیل زندگی و آثار ابن مقفع آغاز می‌گردد. [[عبداللطیف حمزه]]، عمده‌ترین منابع و نیز کتاب اقبال و منابع فارسی او را دیده و شرح حال نسبتاً خوبی، همراه با تحلیل‌ها و اظهار نظرهای شخصی فراوان ارائه داده‌است<ref>{{پک|حمزه|۱۹۳۷|ک=ابن المقفع}}</ref> و ضمناً به آثار او نیز پرداخته‌است، اما بحث‌های جانبی در اثر او بیشتر است.<ref>{{پک|آذرنوش|زریاب خویی|۱۳۷۰|ک=ابن مقفع}}</ref>