حمله مغول به ایران: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش کاربر تازهوارد در مقالهٔ خوب یا برگزیده |
جز ویرایش 185.131.148.97 (بحث) به آخرین تغییری که 87.107.78.242 انجام داده بود واگردانده شد برچسب: واگردانی |
||
خط ۳۵:
== شرایط نظامی و سیاسی ایران قبل از حمله ==
=== شرایط عمومی ===
[[پرونده:Iran-kharazmshahids2.jpg|350px|بندانگشتی|نقشه خوارزمشاهیان. قبل از حمله مغولها. خواندن حروف نقشه تنها با کلیک کردن و بزرگنمایی حداکثر نقشه میسراست.]]
شالودهٔ اصلی ارتش در ایران تا قبل از به قدرت رسیدن قبایل آسیای مرکزی در مجموع متکی به بنیهٔ نظامی قبایل و قدرتهای محلی بود. از آنجائیکه ایران جزئی از امپراتوری اسلام و در حقیقت قلمرو دارالخلافه بهشمار میآمد بالطبع به لحاظ نظامی نیز تحت امر سپاه اسلام بود، اما در عمل در ایران قدرتهای محلی در مناطق مختلف قدرت را در دست داشتند و هر قدرت محلی نیز متکی به قوای نظامی خود بود. به غیر از نیروهای محلی بردگان [[مردمان ترک|ترکنژاد]] قبایل [[آسیای مرکزی]] عنصر دیگر نظامی را تشکیل میدادند.<ref>{{پک|زیباکلام|۱۳۸۲|ک=ما چگونه ما شدیم؟|ص=۱۶۴}}</ref>
خط ۴۴:
=== گسترش حوزهٔ حکومت سلطان محمد و جنگ با ناصر خلیفه ===
{{اصلی|خوارزمشاهیان}}
[[پرونده:Iran-Ghurids.jpg|بندانگشتی|راست|300px|قلمرو دودمان تاجیک-ایرانی غوریان در (۱۲۱۳–۱۲۰۱ میلادی) مطابق با (۶۰۹–۵۹۷ ه.ق). موقعیت شهرهای [[طالقان خراسان]]، [[بلخ]]، [[هرات]]، [[پروان]]، [[بامیان]] در این نقشه نشان داده شدهاست. برای بزرگ شدن تصویر '''دو بار''' بر روی آن کلیک کنید.]]
بعد از منقرض شدن سلسلهٔ [[سلجوقیان عراق عجم]] (۵۹۰–۵۱۱ ه.ق) به دست [[علاءالدین تکش]] پدر سلطان محمد خوارزمشاه، بر سر حکمرانی ایران غربی بین [[ناصر (خلیفه)|ناصر]] [[خلافت عباسیان|خلیفه عباسی]] (دوران حکمرانی ۶۲۲–۵۷۵ ه.ق) از یک سو و علاءالدین تکش و همچنین جانشین او سلطان محمد از سوی دیگر اختلاف و دشمنیِ سختی بروز نمود. بر همین اساس از زمان به قدرت رسیدن سلطان محمد تا آخر سلطنت او، ایران غربی میدان تاختوتاز لشکریان خوارزمی و سپاهیان خلیفه گردید. ناصر خلیفه برای قلع و قمع خوارزمشاه نهتنها [[سلاطین غور]] و علمای متعصب ماوراءالنهر را بر او برمیانگیخت، بلکه از [[اسماعیلیه]] و غیرمسلمانان [[قراختائیان|قراختائی]] و اقوام مغول نیز کمک خواست و در نتیجه نه تنها موجب سرنگونی خوارزمشاه شد، بلکه خاندان خود را نیز سرنگون کرد.<ref>{{پک|اقبال آشتیانی|۱۳۱۰|ف=زندگانی عجیب یکی از خلفای عباسی (ناصرالدین الله)|ص=۳۳۸}}</ref>
|