تلگراف در ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار
خط ۱:
[[عباسعلی‌خان دنبلی]] اولین ایرانی بود که [[زبان مورس]] را یادگرفت و اولین کسی بود که نسبت به ارسال پیام به وسیله تلگراف اقدام کرد. او بعداً رسماً به استخدام اداره پست و تلگراف درآمد. در روز ۲۷ اسفند سال ۱۲۳۶ هجری شمسی نخستین پیام توسط تلگراف در ایران از مدرسه دارالفنون به کاخ ییلاقی ناصرالدین شاه ارسال شد. برخی‌ها نظیر [[میرزا ملکم خان]] ادعا می‌کردند که عامل اصلی ورود تلگراف به ایران بوده‌است اما حقیقت آن است که میل شخص [[ناصرالدین شاه]] از یک طرف و تمایل [[امپراطوری بریتانیا]] از سوی دیگر اصلی‌ترین عواملی بودند که باعث شدند حدود ۱۰ سال بعد از اتصال خطوط تلگراف در اروپا و [[آمریکا]]، این ابزار ارتباطی به ایران بیاید.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=https://www.isna.ir/news/96122413471/پیدایش-تلگراف-در-ایران |عنوان=از تلغراف تا تلگراف - پیدایش تلگراف در ایران| ناشر = ایسنا |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref> نخستین ارتباط تلگرافی در ایران در ۱۲۷۱ میان مدرسه دارالفنون و [[کاخ گلستان]] برقرار شد که مخابره ای آزمایشی بود. با این حال تلگراف از ۱۲۷۲ قمری، و در پی انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به آن در روزنامه وقایع اتفاقیّه، در ایران شناخته شد و اخبار گسترش تلگراف در جهان و کاربردهای متنوع و تسهیل‌کننده آن، مکرراً گزارش گردید. در تمامی این گزارش‌ها برای سیم و دستگاه تلگراف از تعابیری چون چرخ الماس، چرخ آتشی، سیم آهن، راه سیم آهن، چرخ صاعقه و سیم صاعقه استفاده شده‌است.<ref>ویکی فقه به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه</ref>
 
شورش بزرگ هند در ۱۸۵۷ میلادی لزوم ارتباط تلگرافی مستقیم با [[هندوستان]] را برای بریتانیا بیش‌تر کرد و روند توسعه خطوط تلگراف ایران را، که به امور دارالخلافه و دستگاه سلطنت محدود بود، تغییر داد و در مسیر معادلات سیاسی بین‌المللی افکند و ایران، به عنوان بهترین مسیر ارتباطی با هندوستان، مورد توجه انگلستان قرار گرفت، بویژه پس از ناکارآمدی بافه (کابل) زیردریایی میان دریای سرخ و دریای مدیترانه و بروز مشکلات متعدد در مسیر تلگراف اسکوتاری (اسکودار) ـ بغداد به هندوستان. در ۱۸۶۱، آلیسون، وزیرمختار بریتانیا در ایران، پیشنهاد کرد که میان هندوستان و انگلستان، از طریق ایران، خط تلگراف ایجادشود، اما دولت ایران، که تازه از جنگ با انگلستان (بر سر مسئله هرات) رهایی یافته بود، از این پیشنهاد استقبال نکرد.<ref>جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۷۲۴.</ref><ref>محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی، ج۳، ص۶۰۳–۶۰۴.</ref>