این '''مکتب تاریخی قدیم''' که در طی ۳۰ سال یعنی از سال ۱۸۴۰ تا ۱۸۷۰ رواج داشت واکنشی در برابر [[مکتب کلاسیک]] بود و اصول عمده آن را مورد انتقاد قرار داد.
بنیان گذارانبنیانگذاران این مکتب عبارتند از [[فریدریش لیست]] (۱۷۸۹-۱۸۴۶۱۷۸۹–۱۸۴۶) [[ویلهم روشر]] (۱۸۱۷-۱۸۹۴۱۸۱۷–۱۸۹۴) و [[هیلد براند]] (۱۸۱۲-۱۸۷۸۱۸۱۲–۱۸۷۸).
انتقادهای این مکتب به اصول مکتب کلاسیک بدین قرار میباشد:
*# ۱-انتقاد به بینش مادی کلاسیکها در مورد نیروهای مولد و اینکه در این نوع نگرش انسان تنها به عنوان عامل تولید در نظر گرفته شدهاست. لیست معتقد است تولیدکننده ثروت از خود ثروت با ارزش تر است و مشکل اساسی را مفهوم مولد بودن از نظر کلاسکها میداند و اظهار میدارد از نظر کلاسیکها کسی که خوک تربیت میکند مولد است اما کسی که انسان تربیت میکند عضوی غیر مولد است در نظر ایشان [[نیوتن]] و [[جیمز وات]] به اندازه یک الاغ یا اسب یا گاوی که زمین را شخم میزند مولد نیستند.
*# ۲-انتقاد دیگر به روش نتیجهگیری کلاسیکها یعنی روش قیاس بود. به نظر ایشان علت نا همخوانی نظریات کلاسیکها با واقعیت در این است که کلاسیکها به جای اینکه از روش استقرا به نتیجه برسند در مورد پدیدهها و وقایع اجتماعی و اقتصادی را با قواعد کلی و غیر تجربی توضیح میدهند.
*# ۳-انتقاد به اصل هماهنگی کلاسیکها. این اصل با واقعیات و مشاهدات منطبق نمیباشد و در واقع از نظر طرفداران مکتب تاریخی قدیم هیچ قانون اقتصادی وجود ندارد که مطلق بوده و بشود آن را به همه جا تعمیم داد. اصل هماهنگی نیز به صورت قانونی کلی بیان شدهاست بدون اینکه از روش استقرا و مشاهده تجربی بدست آمده باشد. زیرا در عمل ناهماهنگی و حتی تقابل فرد و اجتماع به صورت عینی به اثبات رسیده.
*# ۴-انتقاد به اصل خودخواهی از اصول کلاسیکها. در این نظریه خود خواهیخودخواهی و نفع شخصی تنها انگیزه رفتارهای انسان در نظر گرفته شده در حالی که عواملی چون احساس وظیفه از خود گذشتگی و ایثار نوع دوستی و ترحو و مانند ان میتواند محرکی برای رفتارهای انسانی باشد که در این اصل در نظر گرفته نشدهاست. به همین دلیل مکتب تاریخی بر عناصر اخلاقی در اقتصاد تأکید فراوان دارد.دارد؛ و '''انسان اقتصادی''' کلاسیکها را نه به عنوان مدلی از انسان بلکه به عنوان کاریکاتوری ناقص از انسان میداند.
*# ۵-نقش دولت در اقتصاد. این مکتب ضمن رد نظر کلاسیکها نسبت به دولت به عنوان فقط نگهبان دولت را وسیلهای برای تحقق منظورهای اقتصادی غالباً عام المنفعهعامالمنفعه میداند که افراد به صورت آزادانه نمیخواهند یا نمیتوانند آنها را انجام دهند.
== منابع ==
{{پانویس}}
* دکتر حسین نمازی. نظامهای اقتصادی. شرکت سهامی انتشارچاپ سوم ویرایش جدید ۱۳۸۴
* ژوزف لاژوژی. نظامهای اقتصادی. ترجمه شجاع الدین ضیائیان.انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۵
* عبدالله جاسبی. نظامهای اقتصادی. سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی چاپ دوم۱۳۶۴