پسااستعمارگرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: خودشون⟸خودشان، می کنه⟸می‌کند، داره⟸دارد، هالیودی⟸هالیوودی
ابرابزار
خط ۲:
نظریهٔ '''پسااستعماری'''، گفتمان فکری مشخصاً [[پسانوگرایی]] است که مجموعه نظریاتی را که در میان متون و زیر متون [[فلسفه]]، [[فیلم]]، [[علوم سیاسی]]، [[جغرافیای انسانی]]، و [[ادبیات]] یافت می‌شود را در بر می‌گیرد. این نظریات واکنشی به [[میراث فرهنگی]] [[استعمار]] است. مطالعات پسا استعماری یکی از حوزه‌های پژوهشی میان رشته‌ای دربارهٔ آثار فرهنگی استعمار بر مستعمرات و آگاهی بر مناسبت‌های قدرت میان فرهنگ غرب و شرق است.
 
مطالعات پسااستعماری یکی از حوزه‌های پژوهشی میان رشته‌ای دربارهٔ آثار فرهنگی استعمار بر مستعمرات و آگاهی بر مناسبات قدرت میان غرب و شرق است. مطالعات پسااستعماری به جای تأکید بر اشغال نظامی و سیاسی سرزمین‌های خارجی توسط استعمارگران، سلطه فرهنگی و رسانه ایرسانه‌ای آن‌ها را مورد توجه و نقد قرار می‌دهد. ((در این رویکرد، قدرت بازنمایی‌های رسانه ایرسانه‌ای برای شکل‌گیری مفاهیم و تصورات ما دربارهٔ جهان، یک فرض نهفته و بنیادی است))(لافی، ۱۲۲:۲۰۰۷). معنای استعمار اشغال اذهان، فرهنگ و هویت‌ها است تا فتح فیزیکی کشورها (ناندی، ۱۹۸۳)
 
ادبیات مطالعات پسااستعماری بیشتر با نام‌هایی همچون؛ «[[فرانتس فانون]]»، «[[ادوارد سعید]]»، «[[لیلا گاندی]]»، «[[گایاتری اسپیواک]]»، «[[هومی بابا]]» و «[[رابرت یانگ]]» شناخته می‌شود. در این میان، «[[فرانتس فانون|فانون]]» از نخستین کسانی است که به دنبال نوعی صورت‌بندی از آگاهی سوژه استعمارزده بود.
خط ۳۲:
سعید معتقد است [[امپریالیسم]] و استعمار، تنها انباشت سرمایه و کسب سود نیست، بلکه هر دو با صورت‌های نافذ و ایدئولوژیک حمایت می‌شوند و نوعی ایدئولوژی توسعه و پیشرفت را با خود دارند. او با تأکید بر رابطه ذاتی فرهنگ و امپریالیسم، می‌گوید امپراتوری از طریق فرهنگ، سلطه خود را نهادینه و شرقی را از روایت حق تاریخی خود محروم می‌کند. هدف امپریالیسم فرهنگی، فائق آمدن بر مقاومت است و نه اشغال نظامی کشورهای دیگر. شیلر ترویج فناوری نوین را تلاش برای مهار جنبش‌های آزادی‌بخش ملی می‌داند و معتقد است چون شرکت‌های آمریکایی بخش بزرگی از دنیا را زیر نفوذ خود دارند؛ [[سلطه فرهنگی]] آمریکا تعیین‌کننده حد و مرزهای گفتمان ملی در بسیاری از نقاط جهان است.
 
==== {{درشت|کتاب شرق‌شناسی [[ادوارد سعید]] (Orientalism)}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب شرق‌شناسی نویسنده ادوارد سعید}}</ref>{{درشت|:}}[ویرایش] ====
[[پرونده:جلد_کتاب_شرق_شناسی.jpeg|جایگزین=کتاب شرق‌شناسی ادوارد سعید|بندانگشتی|کتاب [[شرق‌شناسی]] نویسنده [[ادوارد سعید]]]]نمونه بارز مطالعات پسااستعماری، کتاب شرق‌شناسی اثر [[ادوارد سعید]] است که به ویژگی‌های دانش قرن ۱۹ که محققان تعلیم دیده، سفرنامه نویسان، شاعران و رمان نویسان پدیدآوردند و شرق را تبدیل به مخزنی برای دانش غربی کردند؛ می‌پردازد. تصویری از شرق که آنان را خوار جلوه می‌داد تا غرب مثبت و متمدن معرفی شود.
 
خط ۴۳:
ادوارد سعید گفت غرب حس می‌کند جامعه خودش از شرق برتره و بعد گفت متد پژوهشی غرب دربارهٔ شرق از همان فرهنگ جهانگشایی و سلطه‌گری سرچشمه گرفته و نتیجه گرفت شرق پژوهشی غربی‌ها ذاتاً سیاسی است و منطقش زیر سؤال است. گفت کلیشه سازی از شرق دستاویز اشغال و استعمار شده و تصویری که غربی‌ها رسم کردند این بود که شرق را باید گرفت و متمدن کرد. تهاجم را به جای آزادسازی جای زدند. باور داشت یا نواقص غرب چشمش را بر روی این کلیشه سازی بسته یا غرب باور دارد که فرهنگش برتر است. [[شرق‌شناسی]] یعنی یک نگاه غربی از بالا به پایین به همهٔ فرهنگ‌های دیگر است.</blockquote>
 
=={{درشت|== کتاب اسلام رسانه‌ها [[ادوارد سعید]]([[:en:Covering_Islam|Covering Islam]])}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب اسلام رسانه‌ها نویسنده ادوارد سعید}}</ref>===
<blockquote>[[پرونده:IMG_20191230_234424.jpg|جایگزین=کتاب اسلام رسانه‌ها ادوارد سعید|بندانگشتی|کتاب [[اسلام رسانه‌ها]] نویسنده [[ادوارد سعید]]]][[ادوارد سعید]] در کتابش به نام اسلام رسانه‌ها توضیخاتی می‌دهد در مورد اینکه غربیان چگونه به بازنمایی اسلام در مناطق خود پرداختند و ما اینجا به‌طور مختصر به بعضی از موارد مهم آن می‌پردازیم. آن چیزی که در کتاب [[شرق‌شناسی]] بیان کرده‌است این است که واژه اسلام که اصطلاحی بسیار ساده به نظر می‌رسد در واقع بخشی از آن افسانه و پندار، بخشی همراه با برچسب عقیدتی و قسمتی از آن نیز برداشتی تقلیدی از اصل مذهبی است که اسلام نامیده می‌شود هیچ وقت واقعیت معنادار و ارتباط مستقیمی میان آنچه که امروز غرب از اسلام درک می‌کند و آنچه درون دنیای اسلام می‌گذرد وجود ندارد در عوض در غرب امروزه اسلامی شناخته می‌شود که منشأ اخباری تلخ است در واقع خبرنگارانی که خبر را تهیه می‌کنند یا کارشناسانی که به بررسی آنها می‌پردازند مسائل حقیقی را پوشش نمی‌دهد مثلاً وقتی نیویورک تایمز مقاومت ایران در برابر عراق را توضیح می‌دهد بیان می‌کند که مطلب به دلبستگی شیعه به شهادت بر می‌گردد و در واقع گروه‌های مختلف عقاید مختلف در مورد اسلام دارند و آن را انتشار می‌دهند. در نزد گروه‌های راست اسلام مساوی خشونت است و در نزد گروه‌های چپ اسلامی الهیات قرون وسطایی است و برای میانه‌روها نوعی امر ناخوشایند و عجیب و غریب است برخوردها و پاسخ‌های آمریکا از اوایل دهه هفتاد به ویژه نسبت به مسایل جهان اسلام با برداشت‌های خاصی همراه است که یکی از دلایل آن احساس وحشت نسبت به کمبود انرژی با توجه به تمرکز آن در کشورهای نفت‌خیز عرب وخلیج فارس و کشورهای اوپک و تأثیر پراکنده آن بر تورم در جوامع غربی است.
 
خط ۵۲:
با این همه حتی اگر سرزنش‌های ناسالمی که اکنون در غرب متوجه اسلام است را بپذیریم با این حال باید این امکان را داشته باشیم که رابطه میان آنچه که غرب دربارهٔ اسلام می‌گوید و رفتاری که مسلمانان در مقابل آن دارند را مشاهده کنیم این رابطه دیالکتیکی میان این دو، که فرض بر این است که یک طرف غرب که زمانی استعمار کننده کشورهای اسلامی بوده و اکنون شریک بازرگانی آنها و طرف دیگر جوامع اسلامی، وضعی پدیدآورده که می‌توان آن را سیاست کلام نامید. پیشگامی و پسگامی در روابط میان جهان اسلام و غرب، توان آزمایی، پاسخ و باز کردن فضاهای نظریه پردازانه در جایی وبستن راهای آن در جای دیگر همه اینها سیاست کلام را پدیدمی‌آورد؛ و هر یک از طرفین موقعیتی را پدیدمی‌آورند اعمال خود را توجیه کنند و اختیاراتی را دارا شوند و ارادهٔ خود را بر دیگری تحمیل کند مثلاً وقتی ایرانیان سفارت آمریکا را در تهران اشغال کردند در واقع آنها به آمریکا پاسخ داد نه تنها پاسخ رفتن شاه به ایالات متحده بلکه پاسخی به اندازه تاریخ طولانی آنچه را که رفتاری تحقیر آمیز و اهانت از سوی قدرت آمریکا به خود می‌دانستند.</blockquote>
 
== {{درشت|کتاب [[شرق‌شناسی|شرق‌شناسی هالیوود]] [[مجید سلیمانی ساسانی]]:}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب شرق‌شناسی هالیوود نویسنده مجید سلیمانی سامانی}}</ref> ==
<blockquote>[[پرونده:Fghh1.jpg|جایگزین=کتاب شرق‌شناسی هالیوود نویسنده: مجید سلیمانی ساسانی|بندانگشتی|کتاب [[شرق‌شناسی هالیوود]] نویسنده [[مجید سلیمانی ساسانی]]]]بر اساس کتاب [[شرق‌شناسی]] هالیوود که در رابطه با همین موضوع است و اینکه در مورد نظریه پسااستعماری و شرق‌شناسی صحبت کرده‌است اعتقاد کتاب بر این است که ذهنیت شرق شناسانه ([[اسلام‌هراسی|اسلام هراسی]]) در رسانه‌ها را شکل می‌دهد و این سیاست به عنوان عناصر محوری جریان‌های اجتماعی سیاسی جهان اسلام را مورد هدف قرار داده‌است و مسئله اصلی روایت از اسلام و مسلمانان در [[سینمای هالیوود]] با توجه به سیاست‌های راهبردی آمریکا و پیشینهٔ تاریخی دانش شرق شناسانه چگونه بازسازی می‌شود زیرا فرض بر آن است که روندهای بازنمایی متوقف نمی‌شوند و روایت ادامه دارد. <small>(مجید سلیمانی ساسانی -1398)</small> هالیوود فیلم‌های بسیار زیادی در صد سال اخیر ساخته‌است که عمدتاً در آن‌ها از کلیشه‌های شرق شناسانه بهره برده‌است. با این تفاوت که هرچه بر عمر این سینما افزوده می‌شود، هوشمندی بیشتری برای کاربست این کلیشه‌ها در فیلم‌ها رخ می‌دهد. ضمن اینکه می‌توان مسائل سیاست خارجی و راهبردهای کلی آمریکا را در این فیلم‌ها و در دوره‌های مختلف مشاهده نمود. درواقع باید تأکید کرد که بازنمایی «اسلام» و «مسلمانان» و ارائهٔ تصویر دیگری و دشمن از آن‌ها، مرکز گفتمان شرق‌شناسی در دنیای کنونی به‌شمار می‌رود و نقد این گفتمان را می‌توان در مجموعهٔ نظری و آکادمیک «[[مطالعات پسااستعمار|مطالعات پسااستعماری]]» جست‌وجو کرد. درواقع، مطالعات پسااستعماریْ رویکردی آکادمیک است که می‌تواند جایگزینی برای رویکردهای علوم اجتماعی و فرهنگی قرار گیرد. ضمن اینکه به دنبال بازخوانی تأثیرات تفکر غربی بر نحوهٔ حیات جوامع دیگر و حتی در رویکردی عمل گرایانه تر، به دنبال بازگشت به اصول و ارزش‌های فرهنگی خویشتن است.</blockquote>