میثم تمار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Shobhe (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
اضافه کردن واژه امام به اسامی
خط ۵:
میثم تَمّار، فرزند یحیی و اهل سرزمین «[[نهروان]]»، منطقه‌ای میان [[عراق]] و [[ایران]] بود. بعضی او را ایرانی و از مردمان [[فارس (سرزمین)|فارس]] دانسته‌اند. به او «ابو سالم» هم می‌گفتند. لقب «تَمّار ([[خرما]] فروش)» را هم از آن جهت به او می‌گفتند، که در [[کوفه]] خرما فروش بود.
 
ابتدا، غلام زنی از طایفه «بنی اسد» بود. امام علی پسر ابی‌طالب او را از آن زن خرید و آزادش کرد؛ که بعد از آن از یاران و شاگردان علی شد. همچنین وی از اصحاب پیامبر اسلام به‌شمار آمده‌است. هرچند از جزئیات زندگی او درسال‌های نخستین حیاتش و در روزگار صدر اسلام، اطلاع مبسوطی در دست نیست.
 
== خاندان ==
میثم تمار شش پسر و نوه‌های بسیاری داشت. پسران وی عبارت بودند از: عمران، شعیب، صالح، محمد، حمزه و علی. میثم تمار، علاوه بر آن که خود، مسلمان و شیعه بود، خاندانش نیز از رجال و بزرگان شیعه بودند. آنان هم به‌طور عمده همچون وی در راه اهل بیت پیامبر اسلام بودند و بیشتر آنان در شمار راویان احادیث اهل بیت نام برده شده‌اند. امامان شیعه هم، به میثم و فرزندانش اظهار محبت و علاقه کرده و از آنان تجلیل کرده‌اند.
 
صالح از اصحاب امام باقر، (امام پنجم شیعیان) و امام جعفر صادق (امام ششم شیعیان) و شعیب از اصحاب امام جعفر صادق بود. حتی محمد باقر به صالح گفت: «من به شما و پدرتان علاقه بسیار دارم.». عمران هم، از اصحاب امام سجاد (امام چهارم شیعیان) و امام محمد باقر و امام صادق بود.
 
== آشنایی با علی بن ابی‌طالب ==
امام علی پسر ابی‌طالب پیشتر، سرنوشت و سرگذشت میثم تمار را از زبان [[محمد|پیامبر اسلام]] شنیده بود. میثم هم از پیش، علاقه‌مند به اهل‌بیت پیامبر اسلام بود.
 
اما اولین برخورد حضوری و دیدار میثم با علی در دوران خلافت او انجام گرفت. به دنبال همین برخورد و ملاقات بود که امام علی تصمیم گرفت میثم را از صاحبش بخرد و سپس وی را آزاد کند. سرانجام با تصمیم امام علی، میثم به آزادی رسید.
 
میثم، علم تفسیر قرآن را نزد خود علی فراگرفت؛ و از آموخته‌هایش کتابی تدوین کرد که کتابش را پسرش از او روایت کرد. به همین جهت، میثم یکی از مؤلفان شیعه به حساب می‌آید.
خط ۳۵:
نقل است{{مدرک|چه کسی نقل کرده؟}} که علی چگونگی کشته شدن میثم را پیش‌گویی و به وی گفت: «تو را بعدها دستگیر می‌کنند ، زبانت را می‌برند و از درختی که از آن روزی می‌گیری (درخت نخل) به دار خواهند زد. در روز سوم از بینی و دهان تو خون روان خواهد شد و محاسنت را رنگین خواهد ساخت».
 
میثم در آخر سال ۶۰ هجری، ده روز قبل از ورود امام [[حسین]] به [[عراق]]، توسط [[عبیدالله بن زیاد]] دستگیر شد و به همان نحوی که علی خبر داده بود به دار آویخته شد و و کشته شد. او اولین مسلمانی بود که به هنگام قتل بر دهانش لگام زده شد.<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=میثم+تمار&SSOReturnPage=Check&Rand=0 میثم تمار] سایت دانشنامه رشد.</ref>
 
== منابع ==