روانکاوی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بازگردانی به ویرایش 27037187 توسط AhmadWikiBot (بازگردان) برچسب: خنثیسازی |
جز جایگزینی با اشتباهیاب: ایدهآل⟸ایدئال، دکتر⟸ |
||
خط ۳:
{{ادغام از|روان تحلیلی}}
'''روانکاوی''' یا '''روانتحلیلگری'''، نظریهای دربارهٔ عملکرد [[ذهن]]، [[بیماری روانی|اختلالهای روانی]] و نام شیوهای [[رواندرمانی]] است که بر این فرض اساسی استوار است که بیشتر فعالیتهای ذهنی و پردازش آنها در [[ذهن ناهشیار|ناخودآگاه]] رخ میدهد.<ref>خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک (جلد1). نویسنده: سادوک؛ مترجمان:
واژهٔ «روانکاوی» را اولین بار [[ابراهیم خواجهنوری]] برساخت و سپس این واژه به همراه بسیاری دیگر از برساختههای او به سرعت مقبولِ نویسندگان و مترجمان قرار گرفت.{{سخ}} ژاک لاکان میگوید تعریف داده شده از کتاب خلاصه روانپزشکی [[کاپلان و سادوک]] تعریف درستی از روانکاوی نیست، «روانکاوی اصلاً یک روش درمانی نیست. در واقع روانکاوی یک روش ورای درمانی است و به همین دلیل قطعیترین نوع درمان است».<ref name="ReferenceA">کدیور، میترا. مکتب لکان، روانکاوی در قرن بیست و یکم، ناخودآگاه را درمان نمیکنند،انتشارات اطلاعات، 1381</ref> «روانکاوی یکی از انواع روان درمانی نیست و اساساً با تمام آنها متفاوت است. درست است که در بسیاری از کتابهای معتبر دانشگاهی روانکاوی یکی از انواع روان درمانی قلمداد شدهاست ولی این کتابها را روانکاوان ننوشتهاند بلکه روانشناسان یا روانپزشکان به رشته تحریر درآوردهاند و برداشت خودشان را از روانکاوی ارائه دادهاند.»<ref name="ReferenceA" />{{سخ}}سوءتفاهم در مورد مفاهیم [[زیگموند فروید|فروید]] بقدری جدی شد و این مفاهیم ارزشمند تا اندازهای دستخوش تحریف شد که «لکان قسمت اعظم عمر خود را صرف سه کلمه کرد: بازگشت به فروید و با این تلاش تئوری فروید را به منتها درجه گسترش داد.»<ref>کدیور، میترا. مکتب لکان، روانکاوی در قرن بیست و یکم، انتشارات اطلاعات، 1381، یک مقدمه</ref> و فروید میگوید: «ما نمیتوانیم بگوییم چه وقت یا کجا هر قطعه کوچک از دانش تبدیل به قدرت و به علاوه تبدیل به قدرت درمانی خواهد شد.»<ref>از مقاله «روانکاوی و روانپزشکی»، سخنرانی سیزدهم ایراد شده در پنجشنبههای فرویدی</ref> «همانطور که میدانید آنالیز به عنوان یک روش درمان پایهگذاری شده؛ ولی حالا خیلی از آن سرریزتر شدهاست اما اساس خود را ترک نکرده و هنوز به ارتباطش با بیماران، برای عمیقتر کردن آن و رشد بیشتر، ادامه میدهد.»<ref>مقاله «توضیحات، کاربردها و راهکارها» زیگموند فروید، ۱۹۳۲، http://freudianassociation.org/مقاله-توضیحات،-کاربردها-و-راهکارها/</ref> «به شما گفتهام که روانکاوی به عنوان یک روش درمان آغاز شد؛ اما من نمیخواهم آن را به عنوان یک روش درمان به شما توصیه کنم؛ بلکه بر اساس حقایقی که در آن وجود دارد، بر اساس اطلاعاتی که در مورد بیشترین دغدغههای بشر به ما میدهد ـ یعنی ماهیت خودش ـ و بر اساس ارتباطاتی که بین فعالیتهای بسیار متفاوت انسان آشکار میکند.<ref>توضیحات، کاربردها و راهکارها» زیگموند فروید، ۱۹۳۲، http://freudianassociation.org/مقاله-توضیحات،-کاربردها-و-راهکارها/</ref>{{سخ}}برای آشنایی با روانکاوی نیاز به منابع دقیق و تحریف نشده در مورد روانکاوی به زبان پارسی داریم، منبعی که به یک روانکاو واقعی ارجاع داده شود نه به یک روانشناس یا روانپزشک؛ در آن صورت خواهیم دید متأسفانه میزان تحریف در مفاهیم روانکاوی مانند: تداعی آزاد، تعبیر، تعبیر رؤیا، مقاومت، انتقال و… تا چه حد زیاد است چنانچه این اصطلاحات کاملاً از مفاهیم اصلی خود دور شده و تحریف تا جایی پیش رفته که با شگفتی میبینیم، روانکاوی نه به عنوان روشی پژوهشی و درمانی کاملاً مستقل از روانپزشکی و روانشناسی بلکه به عنوان یکی از روشهای روان درمانی معرفی میشود. ''منابع معتبر'' به زبان پارسی در مورد روانکاوی که توسط روانکاوی واقعی نوشته یا ترجمه و تصحیح شده باشد، بسیار محدود است، بنابراین، ترجمه فارسی مقالات پیشگفتار فروید بر سخنرانیهای آشنایی با روانکاوی<ref>پیشگفتار فروید بر سخنرانیهای آشنایی با روانکاوی، زیگموند فروید، ۱۶–۱۹۱۵، http://freudianassociation.org/</ref> و روش روانکاوی فروید<ref>روش روانکاوی فروید، زیگموند فروید، ۱۹۰۳ http://freudianassociation.org/</ref> میتواند اطلاعات معتبری در مورد آشنایی با روش روانکاوی واقعی ارائه دهد.
خط ۲۲:
== رویکردهای روانکاوانه ==
این جمله نقل به مضمون از
* [[روانشناسی تحلیلی]] توسط [[کارل گوستاو یونگ]]
* [[روانشناسی فرد نگر]] توسط [[آلفرد آدلر]]
خط ۴۵:
# «محور روانکاوی فرایند» [[انتقال (روانشناسی)|انتقال]]<nowiki/>به موجب آن بیماران بهطور منظم احساس خود را شیرخواران درگیری با طرحریزی بر روی این تحلیلگر احساسات عشق و وابستگی و خشم.<ref>For points 1–6, see Fromm, Erich. ''The Revision of Psychoanalysis'', New York: Open Road, 1992, 12–13. For point 7, Chessick, Richard D. ''The Future of Psychoanalysis'', New York: State University of New York Press, 2007, 125.</ref>
در طول جلسات روانکاوی که بهطور معمول گذشته ۵۰ دقیقه و در حالت
روانکاوی یک بحث نظم و انضباط و اعتبار آن به عنوان یک علم است و رقابت. با اینحال، آن باقی ماندهاست یک تأثیر قوی در [[روانپزشکی|روانپزشکی]]<nowiki/>بیشتر به طوری که در برخی از محلههای بیش از دیگران است.{{Efn|''Kaplan and Sadock's Synopsis of Psychiatry'', 2007: "Psychoanalysis has existed before the turn of the 20th century and, in that span of years, has established itself as one of the fundamental disciplines within psychiatry. The science of psychoanalysis is the bedrock of psychodynamic understanding and forms the fundamental theoretical frame of reference for a variety of forms of therapeutic intervention, embracing not only psychoanalysis itself but also various forms of psychoanalytically oriented psychotherapy and related forms of therapy using psychodynamic concepts."<ref>Sadock, Benjamin J. and Sadock, Virginia A. ''Kaplan and Sadock's Synopsis of Psychiatry''. 10th ed. , Lippincott Williams & Wilkins, 2007, 190.</ref>}}{{Efn|[[Robert Michels (physician)|Robert Michels]], 2009: "Psychoanalysis continues to be an important paradigm organizing the way many psychiatrists think about patients and treatment. However, its limitations are more widely recognized and it is assumed that many important advances in the future will come from other areas, particularly biologic psychiatry. As yet unresolved is the appropriate role of psychoanalytic thinking in organizing the treatment of patients and the training of psychiatrists after that biologic revolution has born fruit. Will treatments aimed at biologic defects or abnormalities become technical steps in a program organized in a psychoanalytic framework? Will psychoanalysis serve to explain and guide supportive intervention for individuals whose lives are deformed by biologic defect and therapeutic interventions, much as it now does for patients with chronic physical illness, with the psychoanalyst on the psychiatric dialysis program? Or will we look back on the role of psychoanalysis in the treatment of the seriously mentally ill as the last and most scientifically enlightened phase of the humanistic tradition in psychiatry, a tradition that became extinct when advances in biology allowed us to cure those we had so long only comforted?"<ref>[[Robert Michels (physician)|Michels, Robert]]. [https://web.archive.org/web/20090606094737/http://americanmentalhealthfoundation.org/a.php?id=24 "Psychoanalysis and Psychiatry: A Changing Relationship"], American Mental Health Foundation, archived 6 June 2009.</ref>}} روانکاوی مفاهیم نیز بهطور گستردهای استفاده میشود در خارج درمانی عرصه از جمله در زمینه [[نقد ادبی روانکاوانه|روانکاوی نقد ادبی]]<nowiki/>و همچنین در تجزیه و تحلیل از فیلم افسانهها و دیگر پدیدههای فرهنگی است.
|